جایگاه والای علمی حضرت معصومه(س) که بر اثر تربیت الهی و معنوی امامان معصوم(ع) بود، مورد تأکید علمای شیعه و حتی اهل سنت است. قرار گرفتن تحت تربیت امام کاظم(ع) و بهره بردن از امام رضا(ع) نقش سازندهای در شکلگیری شخصیت والای ایشان داشت. فاطمه معصومه(س) از جمله راویان گرانقدر و عظیم الشأن آل محمد(ص) است. ایشان از پدر گرامی خویش و اجداد شریف و بزرگان و جمعی از خاندان جلیل القدرش احادیثی نقل كرده كه از نظر علمای شیعی و اهلتسنن پذیرفته است؛ از اینرو به ایشان لقب «محدثه» دادند نه به معنای کثرت بیان احادیث ائمه(ع)، بلکه به این معنا که ایشان با آسمانیان سخن میگفتند و الهامات قلبیه داشتند و مانند عمه بزرگوارشان، حضرت زینب(س)، عالم به علوم لدنی بودند.
مقام و منزلت معنوی
صاحب «ناسخالتواریخ» درباره ایشان میگوید: «حضرت فاطمه معصومه(ع)، حضرت ولیة الله تعالی و صفیه خاتون خلق جهان و ناموس خداوند عالمیان، عابده زاهده متقیه، عارفه کامله مستوره مخدره، معصومه فاطمه، دختر حضرت موسیبن جعفرکاظم(ع) را مقامی و منزلتی متعالی و شأنی رفیع و مکانی عظیم است که خداوند عطایش فرموده است.» محدث قمی(ره) در شرح حال آن حضرت از کتاب«مجالس المؤمنین» قاضی نورالله شوشتری، روایت کرده که امام صادق(ع) میفرماید: «از برای خدا حرمی است و آن مکه مکرمه است و از برای رسول خدا(ص) حرمی است و آن مدینه و از برای امیرالمؤمنین(ع) حرمی است و آن کوفه است. آگاه باش که حرم من وحرم اولاد من در قم است. آگاه باش قم کوفه صغیره است و همانا برای بهشت هشت در است که سه در آنها به سوی قم باز میشود و وفات کند در قم زنی که از اولاد من است. نام او فاطمه، دختر موسیبنجعفر(ع) است که داخل بهشت میشوند به سبب شفاعت او از جمیع شیعیان من.»
حرکت به سمت مرو و روشنگری
در سال ۲۰۰ هجری که حضرت رضا(ع) را به دستور مأمون و به اجبار به مرو بردند، امام از سوی یکی از غلامان خود، نامهای برای خواهرش فرستاد. با رسیدن نامه، فاطمه معصومه(س) آماده سفر شد. (من لایحضره الخطیب، ج ۴، ص ۴۶۱)؛ خواهری که دلش مملو از عشق و محبت برادر بود، به همراه پنج تن از برادران (فضل، جعفر، هادی، قاسم، زید) و تعدادی از برادرزادگان و کنیزان روانه خراسان شد.(بارگاه فاطمه معصومه، عظیمی، ص۳۱). ایشان در مسیر حرکت، در شهرهای مختلف، مکتب شیعه و رسالت برادر گرانقدرش، حضرت رضا(ع) را تبلیغ و ترویج میکرد. درّ دریای عصمت، لحظهای از رسالت زینبی خود دست برنداشت و شهرها را با ابلاغ زینبگونه دین و عشق دیدار برادر، یکی پس از دیگری پیمود. خبر به مأمون میرسد که دختر موسی بن جعفر(ع) با کاروانی راه افتادند و هرجا که میرسند، سخنرانی و روشنگری میکنند. این حرکت فاطمه معصومه(س) مأمون را به وحشت انداخت که اگر ایشان همینطور بخواهد منزل به منزل مردم را با جایگاه ولایت و اهلبیت(ع) آشنا کند، نقشههایش نقش بر آب میشود و مردم متوجه میشوند برای چه امام رضا(ع) را به خراسان آوردند و ایشان در چه شرایطی قرار دارد. هنگامی که موکب حضرت معصومه(س) به ساوه رسید، عدهای از دشمنان اهل بیت(ع) به اشاره مأمون عباسی راه را بر آنان بستند و در یک درگیری نابرابر و بیرحمانه، ۲۳ نفر از برادران و برادرزادگان و همراهان دختر کاظم آلالبیت(ع) را به شهادت رساندند.(الحیاة السیاسیة للامامرضا، عاملی، ص ۴۲۸)؛ شدت تأثر این بانوی بزرگ آنقدر زیاد بود که از این غصه به شدت پریشان و مریض احوال شد. در برخی دیگر از نقلها آمده که زنی قصد جان بانو را کرد و غذای او را زهرآگین ساخت.(وسیله المعصومیه، میرزاابوطالب بیوک، ص ۶۸؛ الحیاه السیاسیه للامام الرضا(ع)، جعفرمرتضی العاملی، ص ۴۲۸). این بانوی مظلوم به دنبال پناهگاهی امن بود تا در میان عاشقان اهل بیت(ع) و مریدان برادر بزرگوارش آرام بگیرد. ایشان سخن گهربار پدر گرامیاش را به یاد آورد که میفرمود: «قم عُشِّ آلِ مُحَمَّدٍ و مَأوی شِیعَتُهُم؛ قم، آشیانه آل محمد(ص) و پناهگاه شیعیان است.» پس پرسید میان من و قم چقدر فاصله است؟ گفتند: ده فرسخ. خادمش را امر کرد که او را به شهر عشاق آل محمد(ص) و دیار شیعیان راستین علیابن ابی طالب(ع) ببرد.
ورود به شهر قم و رحلت
به نظر میرسد ۲۳ ربیعالاول سال ۲۰۱ هجری، این بانوی جلیل القدر وارد شهر قم شد. قم یکپارچه شور و شعف شد. زن و مرد، پیر و جوان، همه برای استقبال آمده بودند. بانوی غمدیده و بیمار، در میان احساسات پرشور شیفتگان اهلبیت رسولالله(ص) قدم به خاک پاک قم نهاد و قم را با قدمهای مبارکش نور باران کرد. همه مردم علاقهمند بودند ایشان در خانه آنها نزول اجلال کند؛ اما ناقه حضرت در محلی که امروز میدان میر نام دارد، زانو به زمین زد و این افتخار نصیب موسی بن خزرج، بزرگ اشعریان شد. مردم قم ۱۷ روز میزبان دختر، خواهر و عمه امام بودند. سرانجام آن بانو در ۱۰ ربیعالثانی ۲۰۱ هجری رحلت فرمود.(بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۲۹۰). برخی نقلها علت فوت ایشان را اثر زهر میدانند و برخی با توجه به حدیث امام رضا(ع) که به حضرت فاطمه معصومه(ع) خبر داده بودند: «تو قصد خراسان میكنی؛ لكن در ساوه كه میرسی، مریض خواهی شد و در قم وفات خواهی كرد.»(انوار المشعشعین، نائینیکچوئی، ج ۲، ص ۲۷۶ و بحارالانوار، ج ۸، ص ۱۷۸) دلیل وفات ایشان را مریضی دانستند. در هر حال زنان قمی ایشان را غسل و کفن کرده و تابوت مطهرش را بر روی دستها تا قبرستان بابلان تشییع کردند. زمان دفن بانو فرارسیده بود، ولی در میان آل سعد، بانو هیچ محرمی نداشت که او را دفن کنند. ناگهان دو سوار با شتاب از سوی ریگزار به سمت جمعیت آمدند و وقتی به پیکر این بانو رسیدند پیاده شدند، بر پیکر مطهرش نماز خواندند و جسم پاک ریحانه موسیبنجعفر(ع) را داخل سردابی که از قبل آماده شده بود، دفن کردند. سپس بیآنکه کلامی بگویند، سوار بر مرکبهایشان از چشمها دور شدند. «موسیبنخزرج» سایبانی از حصیر و بوریا بر قبر شریف اخت الرضا(س) برافراشت تا قبر مطهر بانو و جسم زائران او را از آفتاب ایمن کند. سایبان، سالها بر مزار شفیعه روز جزا برافراشته بود تا سال ۲۵۶ هجری و ورود زینب دختر جوادالائمه(ع) به قم. او که قدم بر خاک قم نهاد، قبهای آجری بر قبر عمه بزرگوارش بنا کرد که تاکنون زیارتگاه اهل فضل و معناست. گفتنی است، احادیث زیادی در شأن حضرت معصومه(س) به دست ما رسیده که بر مقام شفاعت آن حضرت تأکید کرده است.