«خلاقیت در آثار هنری» از اصلیترین شاخصههایی است که یک اثر را از دیگر آثار متمایز میکند. در واقع خلاقیت را میتوان یک ویژگی بسیار مهم در تشخیص موفقیت یا ناموفق بودن یک اثر هنری دانست. برنامههای تلویزیونی از جمله برنامههای ترکیبی، گفتوگو محور و حتی مسابقات نیز از این امر مستثنی نیست و خلاقیت نیز باید در همه جوانب این برنامهها بروز و ظهور داشته باشد، از نوع برنامه گرفته تا دکور و انتخاب مجریان و تمامی مسائل مربوط به حوزه تولید.
اما متأسفانه در چند سال اخیر این شاخصه، یعنی «خلاقیت» به فراموشی سپرده شده و اصولاً بهترین برنامههای تلویزیون جمهوری اسلامی ایران کپی نسبتاً برابر اصل با برنامههای تلویزیونی خارجی بوده است و از بدشانسی تولیدکنندگان یا بهتر بگوییم از خوششانسی مخاطبان این روزها فضای مجازی موجب شده است دست تقلیدکنندگان زودتر از آنچه باید رو شود، مثال این تقلید را میتوان در کارنامه گذشته صدا و سیما و در برنامههایی مانند «دورهمی»، «عصر جدید» و همچنین مسابقه «برنده باش» دانست. این روزها نیز برنامهای به نام «اعجوبهها» بار دیگر مبحث تقلید در برنامهسازی را بر سر زبانها انداخت و موجب شد تا بار دیگر این کپیبرداری مورد نقد مخاطبان و کارشناسان قرار بگیرد. این موضوع که برنامه «اعجوبهها» کپی یک برنامه مشابه خارجی به نام «little big shots» با اجرای «استیو هاروی» است، سبب شد تا «مهران غفوریان» مجری برنامه «اعجوبهها» نسبت به نقد این تقلید واکنش نشان داده و بعد از پخش اولین قسمت از این برنامه بگوید «قسمت اول «اعجوبهها» پخش شد، بعضیها گفتند که این برنامه شبیه یک برنامه خارجی است و مبل و بالشهای روی آن و دکور برنامه هم دقیقاً مثل برنامه خارجی است. البته کسی با من کاری نداشت و من شبیه کسی نبودم.»
او در ادامه بیان داشته است: «بله شبیه آن برنامه هستیم، اما فرقهای اساسی و مهمی هم داریم. از جمله یک تیم مشاور کودک همراه ماست و تلاش میکنیم این برنامه مزه و بو و طعم ایرانی پیدا کند و منطبق با فرهنگ ایرانی باشد. ما از ته دلمان میخواهیم همه بچههای اعجوبه و بانمک و شیرین کشورمان را در این برنامه داشته باشیم و معرفی کنیم.»
حالا شاید این پرسش مطرح شود که این کپیبرداری و تقلید برنامههای رسانه ملی کشور اسلامیـ ایرانی با سبک و سیاق زندگی و فرهنگ کشور به خودی خود اشکال دارد یا نه آنطور که منتقدان بیان میکنند نمیتوان بر این امر خرده گرفت؟
قطعاً برنامهسازی مانند هر نوع تولید هنری دیگر، مانند فیلمنامه، فیلم و سریال و رمان شاخصهها و فرمهایی دارد که باید در تولید یک برنامه رعایت شده و مورد توجه قرار بگیرد. بنابراین این فرم و قالب در همه جا یکسان خواهد بود؛ اما اشکال کار وقتی است که این فرم مو به مو و بدون ذرهای ابتکار اجرا میشود؛ برای نمونه در برنامه دورهمی یا عصر جدید حتی دکور نیز یک تکرار پیدرپی از برنامههای مشابه خارجی خود بود، به گونهای که چنانچه بینندهای با نمونههای خارجی آن آشنا باشد، بر این امر صحه خواهد گذاشت که به نظر میرسد تنها مجریان هستند که جای خود را به بدلهای خارجی خود دادهاند.
بنابراین هر چند شاید نتوان تقلید کردن از برنامههای خارجی را یک نقد بسیار بزرگ خواند که آن نیز قابل بحث است؛ اما با این حال تقلیدی که به کپی آن هم بدون هیچگونه تغییری منجر شود، قطعاً انتقادی بسیار جدی خواهد بود که باید گریبان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را بگیرد؛ زیرا این، نشاندهنده ضعفی است که در اتاقهای فکر این سازمان با وجود این همه نیروی سازمانی وجود دارد، حتی در مقام تقلید نیز این نقد وارد است که چطور ممکن است در ارزاق فرهنگی کشورمان این گونه دستمان خالی باشد که نتوانیم برنامهای بسازیم که دیگران از ما تقلید کنند نه ما از آنها!
شاید یادمان رفته است که فرهنگ ما غنی است و هنرمان نیز نباید خالی از ایده باشد، مانند زمانی که در یکتاهنر «معماری» ید طولایی داشته و آنچنان دنیا را به تحیر واداشتیم که هنوز هم در عجایب این هنر انگشت به دهان ماندهاند، پس چرا باید در پر کردن آنتن تلویزیونمان این قدر تقلید، آن هم از نوع کورکورانه آن داشته باشیم تا حدی که حتی شمایل مجریهایمان را نیز با مجریهای آن برنامهها منطبق میکنیم!