زنان از دیرباز همواره تلاش کردند تا جایگاه اجتماعی خود را در جامعه پیدا کنند؛ اما تقریباً در هیچ جامعهای هنوز این مهم رخ نداده است؛ برای نمونه در جوامع غربی و کشورهای توسعه یافته از زیبایی و فریبندگی زن برای نیل به منافع سرمایهداری و لیبرالیسم استفاده شده و در برخی کشورهای جهان سومی مانند عربستان سعودی، سالها به چشم یک برده به زن نگاه شده است و از او تنها برای برآوردن نیازهای جنسی مردان استفاده میشود. «دویچه وله» در سال گذشته از فرار یک دختر 18 ساله عربستانی به کانادا گزارش میدهد و مینویسد: «رهف، دختر اهل عربستان سعودی که از طریق تایلند به کانادا رفته، در اولین مصاحبه خود گفته که در کشورش با زنان مانند برده رفتار میشود.»
فمینیسم نیز با آنکه همواره مدعی دفاع از حقوق زنان است، نگاه جنسیتی به زن دارد، یعنی جایگاهی که فمینیستها برای زن ترسیم میکنند، نه بر اساس قابلیتها و توانمندیهای زنان، که بر اساس جنسیت آنهاست.
زن در جامعه اسلامی
در جامعه ایران با آنکه شعار انقلاب اسلامی آن بوده که زن را بر اساس آموزههای دین مبین اسلام تعریف کند و جایگاهش را به او بدهد و هرچند رهبران جمهوری اسلامی در این راه تلاش بسیار کردهاند؛ اما پس از گذشت بیش از چهار دهه هنوز این امر به طور کامل محقق نشده است.
زنان ایرانی دوشادوش مردان، انقلاب اسلامی را به پیروزی رساندند و میدان مبارزه را در دوران دفاع مقدس خالی نکردند؛ اما هنوز هم آن جایگاه مناسب خود را در نظام اسلامی نیافتهاند. از نظر رهبر معظم انقلاب، شخصیت والای زن آن طور که باید و شاید در جامعه ترسیم نشده است. معظمله میفرمایند: «اگر گفته میشود مسئولیتهای خانوادگی دارند، به این معنا نیست که مسئولیت اجتماعی از دوش اینها برداشته شده است.
خود زنان نمیخواهند!
در این میان، چند عامل عمده وجود دارد که نشان میدهد زن به جایگاه واقعیاش دست نیافته است. اولین و مهمترین عامل خود زنان هستند. آنان در هیچ جامعهای برای حق خود تلاش نکردهاند و خواهان آن نبودند که نقش اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را که میبایستی در دستشان باشد به دست آورند، بلکه همیشه به حداقلها قانع بودهاند.
زن ایرانی در طول یکی دو دهه اخیر، رسیدن به حقش را اشتغال در میان مردان دیده است. حتی گاه برخی خانمها به همین مقدار هم راضی نمیشوند و میخواهند مشاغل سختی مانند کار در معدن را که از نظر فیزیکی مختص مردان است، انجام دهند.
اینها همانهایی هستند که فکر میکنند در مقایسه با مردان ضعیف شمرده میشوند؛ اما واقعیت این است که زن تفاوتی فیزیکی با مردان دارد. این تفاوت به معنای ضعف نیست و نمیتوان آن را با شاغل بودن در محیطهای مردانه به تشابه تبدیل کرد. دلیلی هم ندارد که زن و مرد شبیه هم باشند، اگر قرار بود این شباهت وجود داشته باشد، خداوند زن و مرد را متفاوت خلق نمیکرد؛ پس زنانی که معتقدند چیزی از مردان کم ندارند چرا میکوشند خود را شبیه به آنان کنند؟
زن کالا نیست
واضح است زن در جامعه غربی یک کالاست و در کشور ما نیز چندی است برخی تولیدکنندگان و صاحبان کسب و کارها استفاده تبلیغاتی از زنان میکنند.
به اضافه آنکه صداوسیما به واسطه جذابیت زن، بارها از او در تبلیغ کالا استفاده میکند، حتی در بعضی تبلیغاتها، یک دختر در کنار بیلبورد برای جلب توجه بیشتر استفاده میشود؛ این یعنی برای جایگاهی که اسلام برای زن، آن هم در اوج عزت و کرامت در نظر گرفته است ارزشی نمیگذارند و زن به سمتی برده میشود که غرب برایش ترسیم کرده؛ جایگاهی که جز تجاوز و تحقیر نیست.
زنانگی زن، مهمترین ویژگی او
برخی زنان آزادی خود را در برهنگی و عدالت را در فراموش شدن نقش اصلی و درست خود در جامعه میبینند. حال آنکه نه آزادی با برهنگی محقق میشود و نه عدالت جنسیتی با حضورشان در جایگاه مردان.اگرچه زنان به دنبال یافتن جایگاه خود در جامعه هستند؛ اما بسیاری از آنها گاهی در این مسیر به بیراهه میروند؛ همانهایی که نقش مهمی چون مادری و همسری را که میتواند تأثیرگذاریاش بسیار بیشتر از یک سیاستمدار باشد واگذار کرده و خود را طعمه هوسرانیهای مردانی میکنند که میدانند هیچ ارزشی برایشان قائل نیستند. این زنان تحتالشعاع نگاههای فمینیستی دست به دست شدن را بین مردها آزادی میدانند؛ اما مدیریت کردن خانواده و همسر خود را اسارت میپندارند. البته نباید گفت زن در جامعه حضور پیدا نکند. حضور زن در جامعه نه تنها امری اجتنابناپذیر که امری اساسی برای آن جامعه است. همانطور که حضور زن در خانه بدان سامان میبخشد در جامعه هم حضور زنان آن را به جای بهتری تبدیل خواهد کرد.
اشتغال زنان
با این تفاسیر باید گفت اشتغال برای زنان امری ضروری است؛ چرا که سبب میشود خانوادهای شاداب تر و جامعهای پویاتر داشته باشیم؛ اما این بدین معنا نیست که زنان هر شغلی را بپذیرند، بلکه باید شغلی با توجه به توانمندیهایشان برگزینند تا هم عزت و شأن اجتماعیاش حفظ شود هم بتواند به پیشرفت جامعه کمک کند. آنطور که دغدغه دین اسلام بوده است.