یادداشت: در کتاب «جنگهای شبکهای» که سالها پیش اندیشکده آمریکایی «رند» آن را منتشر کرد جملهای اساسی وجود دارد: «در جنگهای فردا برنده کسی نیست که بزرگترین بمبها را دارد، پیروز کسی است که بهترین روایت را دارد.»
استراتژیستهای رسانه برنده شدن به سبب روایت برتر و غالب را پیروزی بدون جنگ تعبیر میکنند. قدرت تولید محتوا و روایت غالب تعیین میکند پیروز میدان نبرد رسانهای و افکار عمومی چه کسی است.
سالهاست نظام سلطه با درک اهمیت و قدرت افکار عمومی ملتها، سرمایهگذاری هنگفتی کرده و با به کار گرفتن کارشناسان رسانهای، ابزارهای رسانهای گوناگونی را به خدمت گرفته است تا با تشکیل امپراطوری بزرگ رسانهای، اهداف شیطانیاش را دنبال کند.
یکی از آخرین جنگهای روایت از فردای آشوبهای آبان ماه آغاز شد. دشمن به دنبال این است تا عملههای خود را که ماهها در سرزمینهای اشغالی فلسطین، افغانستان و عراق آموزش جنگ شهری و اغتشاش داده است، با مردم معترض به بیتدبیری مسئولان جمع بزند و حافظان امنیت کشور را به عنوان چهرههای خشن و آدمکش معرفی کند.
از جمله سؤالات جمعهای دوستانه و خانوادگی در یک ماه گذشته این است که در آشوبها چند نفر کشته شدند؟ سؤالی که هنوز هیچکدام از مسئولان به آن پاسخ ندادهاند.
در حقیقت حجم تخریب اموال عمومی و خصوصی مردم و خشونت آشوبگران میان همه فتنههای گذشته بیسابقه بود و حجم شهدای حافظ امنیت و مردم عادی و رهگذر و کشتههای عناصر ضد انقلاب، به سبب جنس آشوبها با گذشته تفاوت دارد. اما مردم با حضور در صحنه دفاع از انقلاب و حتی کنار کشیدن از اعتراضات به حق خود نقشه دشمن را ناکام گذاشتند. در این میان ارائه روایت صحیح و به موقع برای افکار عمومی از سوی دستگاههای ذیصلاح امری حیاتی است تا اجازه موجسواری و خبرسازی از رسانههای دشمن گرفته شود.
با وجود پیچیدگی صحنه و تلاش عوامل ضد انقلاب برای کشتهسازی در حوادث آبان ماه و در پی آن فرمان رأفت رهبر معظم انقلاب، باید با دقت هرچه تمامتر به پرونده کشتهشدگان رسیدگی شود تا جای افراد بیگناه با اشرار و تروریستها عوض نشود، اما تسریع در این امر مهم و اطلاعرسانی و اقناع افکار عمومی در شرایط سمپاشی شدید رسانههای بیگانه در موضوع آمار کشتهها، لازم و ضروری است.