
سه کشور آلمان، انگلیس و فرانسه اخیراً با انتشار بیانیهای رسمی، از فعالسازی مکانیسم حل اختلافات میان اعضای برجام، موسوم به «مکانیسم ماشه» خبر دادهاند. استناد تروئیکای اروپایی به مکانیسم ماشه، مولد مباحث و منازعات تازهای در حوزه برجام و سیاست خارجی کشورمان بوده است. در این زمینه، به لحاظ فنی، حقوقی و اقتصادی نکاتی وجود دارد که لازم است به آنها توجه و استناد شود:
نخست اینکه استناد اروپا به مکانیسم ماشه با متن صریح توافق هستهای در تعارض و تضاد است. اگرچه مکانیسم ماشه در بندهای 36 و 37 برجام گنجانده شده است، اما استناد به این بندها، ملزومات و مقدماتی دارد. مطابق متن برجام، این مکانیسم برای پیشگیری از نقض توافق هستهای توسط ایران طراحی شده است. این در حالی است که بنابر اذعان مقامات اروپایی و سایر بازیگران دخیل در برجام، اقدام جمهوری اسلامی ایران در کاهش تعهدات برجامی خود، واکنشی در برابر «نقض توافق از سوی آمریکا» بوده است.
نکته دوم اینکه میان تروئیکای اروپایی و ایالات متحده آمریکا بر سر برجام، نوعی معامله آشکار شکل گرفته است. واشنگتن پست به نقل از منابع آگاه در اتحادیه اروپا گزارش داده است دولت ترامپ هفته گذشته به صورت محرمانه مقامات سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس را به وضع تعرفههای ۲۵ درصدی بر خودروهای اروپایی تهدید کرده و آنها را برای فعالسازی مکانسیم حل اختلاف در برجام تحت فشار گذاشته است. منابع اروپایی به واشنگتن پست اعلام کردهاند دولت آمریکا این تهدید را نه از طریق سفارتخانههای خود، بلکه به طور مستقیم به دولتهای آلمان، فرانسه و انگلیس اطلاع داده است. کلیت این مسئله نشاندهنده رویکرد سیاسی و غیر حقوقی تروئیکای اروپایی نسبت به توافق هستهای با ایران است.
نکته سوم و مهم دیگر اینکه میان بازیگران اروپایی بر سر نحوه استناد به مکانیسم ماشه اتفاق نظری وجود ندارد. در این میان، کشور انگلیس به عنوان اصلیترین متحد آمریکا کاملاً تحت فرمان ترامپ عمل میکند و از ارجاع دوباره پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد ابایی ندارد. کاخ سفید از تروئیکای اروپایی خواسته است ضمن فعالسازی مکانیسم ماشه و ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت، از برجام خارج شوند و مرگ رسمی و کامل توافق هستهای را اعلام کنند. از سوی دیگر، کاخ سفید از اتحادیه اروپا خواسته است به هر شکل ممکن، تهران را به عقبنشینی از استراتژی «مقاومت فعال» وادار کند. کاهش تعهدات برجامی جمهوری اسلامی ایران در قالب استراتژی «مقاومت فعال» صورت گرفته است. در این میان، سناریوی دیگری نیز محتمل است؛ اینکه علاوه بر تحریمهای اعمال شده آمریکا، تحریمهای اروپا نیز در آیندهای نزدیک (جهت اعمال فشار حداکثری بر ایران) باز گردد. در این سناریو، پرونده به شورای امنیت ارجاع داده نمیشود، اما تحریمهای یکجانبه اروپا باز میگردد.
نکته چهارم اینکه با توجه به تحریمهای اخیر وزارت خزانهداری آمریکا علیه ایران بازگشت تحریمهای چندجانبه، دیگر تفاوت چندانی با «وضعیت موجود» ندارد. اگرچه تحریمهایی که امروز با آن مواجه هستیم، از نوع تحریمهای یکجانبه ایالات متحده آمریکاست، اما عملاً اکثر آثار و تبعات تحریمهای چندجانبه شورای امنیت را دارد. نباید فراموش کرد هدف مشترک کاخ سفید و دولت ترامپ در برهه فعلی، انعقاد یک توافق همهجانبه بسیار محدودکننده علیه ایران است؛ توافقی که به قول مقامات کاخ سفید، دربرگیرنده همه موضوعات هستهای، موشکی و منطقهای باشد و قدرت مانور کشورمان در غرب آسیا و نظام بینالملل را به شدت محدود کند. در این زمینه دستگاه دیپلماسی ما باید در مواضع خود تأکید کند نه تنها امکان انعقاد توافقی جدید با آمریکا و اروپا وجود ندارد، بلکه مسئولیت و پیامدهای هرگونه اقدام تروئیکای اروپایی در همراهی استراتژیک و تاکتیکی با ایالاتمتحده، مترادف با اعلان جنگ اقتصادی، امنیتی و سیاسی مشترک اروپاـ آمریکا علیه ایران است. بدون شک، پیامدهای این جنگ نیز متوجه بازیگران اروپایی (در کنار آمریکا) خواهد بود.