ما ایرانیها سادهایم، یا بهتر بگویم، چون خودمان را صاف و خالص میبینیم، فکر میکنیم دیگران هم همین شکلیاند!
از زمان قاجار تاکنون شرایط بدتر هم شده است؛ روشنفکران وطنی که پس از یک دوره جلای وطن به ایران برگشته بودند و مسحور پیشرفت فرنگ شده بودند، دیگر بهشت را در خیابانهای پاریس و لندن جست و جو میکردند و فرنگ برایشان بتی شده بود که هر چه میگفت بی تحقیق درست و وحی منزل بود!
از منظر روشنفکر وطنی ممکن بود قرآن خدا غلط داشته، ولی نسخهی فرنگیمآبها عاری از هر گونه خطا و اشتباه باشد!
حتی در جمهوری اسلامی نیز ما گرفتاریم! چه در سالهای ۸۱ تا ۸۴ و چه حالا از ۹۲ تا ۹۸ دوبار به غرب اعتماد میکنیم، سیاهه نوشتیم و پایش امضا زدیم و عکس یادگاری گرفتیم. در روزنامه هایمان تیتر زدیم که امضای جان کری تضمین برجام است! ولی نه به امضای آمریکایش اعتباری بود و نه به اروپایش! ایشان گاو نه من شیرده هم نبودند! از اول پوچ بودند و تهی!
این روزها حضرات فرنگی شرم را خورده و حیا را هم قی کردهاند! حتی به یک بند برجام هم عمل نکردهاند و حالا ایران را تهدید میکنند اگر از برجام بیرون بیاید زمین به آسمان میآید!
الغرض از این مقدمه طولانی؛ یک درد دل فوتبالی است!
سالهاست به سر ما میکوبند که هنر و ورزش نباید سیاسی شود!
اما همچون برجام این هم یک قرارداد یک طرفه است! ما نباید سیاسی باشیم، ولی آنها پدرسوختگی سیاسی را هم از حد گذراندند، اشکالی ندارد!
تیمهای باشگاهی ایران حق میزبانی ندارند؛ چرا؟ چون ایران امنیت ندارد!
اگر این طور است در آمریکایی که هفته و ماهی نیست که دانشآموزان در مدرسه به روی معلم و همکلاسیهایشان رگبار نبندند، امنیت هست؟!
در فرانسهای که چند ماه است آشوب و بلواست، امنیت هست؟!
در استرالیایی که چند هفته است آتشسوزی را نمیتوانند خاموش کنند، امنیت هست؟
اصلاً در جهانی که آمریکاییها در سرتاسرش پایگاه نظامی دارند، امنیت هست؟
در جهانی که آمریکاییها و اسرائیلیها رسماً ترور را حق خود میدانند، امنیت هست؟
در جهانی زندگی میکنیم که داورهایش جرزنی میکنند، فیفا و فیلا و سازمان ملل و حقوق بشر ندارد!
در جهانی که همه گرگ هستند؛ اگر بخواهی نقش میش داشته باشی، دریده میشوی!
باید شیر باشی
باید قوی باشی
ارسالی از محمد حسینزاده