در کنار موضوع شهادت سردار دلها و بدرقه تاریخی مردم، موضوع دیگری توجه همگان را به خود جلب کرد و آن حرکت زینبگونه زینب سلیمانی، فرزند حاج قاسم سلیمانی بود. پشت بلندگو قرار گرفتن، مانند پدر، ترامپ و هم پیالههایش را خطاب کردن و رجز خواندن یادگار سردار مقاومت برای دشمنان یکی از اتفاقات مهم پس از شهادت حاج قاسم تلقی میشود.
با اینکه بسیاری از مردم ایران و کشورهای محور مقاومت به ارزش حاج قاسم پی برده و مطمئن بودند خون حاج قاسم دمار از روزگار آمریکاییها درخواهد آورد، اما عدهای هم بودند که به دنبال فرصتی میگشتند تا چهره علمدار مقاومت را تخریب کنند. هر چند معدود افرادی که روز یکشنبه به بهانه عزاداری برای کشتهشدگان هواپیمای اوکراینی سعی کردند بغضشان را نسبت به حاج قاسم سلیمانی بیرون بریزند، اما حرکاتی از قبیل جسارت به عکس حاج قاسم مورد انزجار مردمی است که خود را مدیون خون حاج قاسم میدانند.
در حالی که دشمنان میدیدند در وزن کشیهایشان موفق نشدند حتی یک هزارم درصد از جمعیتی را که برای خداحافظی با سردار دلها به خیابان آمده بودند با حیلههای مختلف به خیابان بکشانند، خط تخریب را پی گرفتند و ابتدا خانواده ایشان را هدف گرفتند. از آنجایی که زینب، دختر حاج قاسم با آن خطابه آتشینش لرزه بر اندامشان افکنده بود، تلاش کردند ابتدا چهره او را مخدوش کنند.
ابتدا سعی کردند بگویند زینب سلیمانی گرینکارت آمریکا دارد. به این ترتیب در فضای مجازی صفحهای با عنوان اطلاعات زینب سلیمانی ایجاد کردند تا به وسیله آن بگویند دختری که اینگونه برای دشمن رجز میخواند، تابعیت همان کشور را دارد؛ البته مدرک ساختگی آنها آنقدر سطحی و ضعیف بود که هر کودکی متوجه میشد داستان از چه قرار است.
پس از آن با انتشار پیام تسلیت طالبان افغانستان به مناسبت شهادت حاج قاسم سلیمانی تلاش کردند فعالیتهای حاج قاسم را هم ردیف با این گروه قلمداد کنند، اما باز هم موفقیتی نداشتند. پس از آن با نام خانواده حاج قاسم اخبار کذب و جعلی ایجاد کردند و در شبکههای اجتماعی مختلف صفحاتی را ایجاد و اخباری را به نام این خانواده منتشر کردند. تا جایی که خانواده شهید سلیمانی در بیانیهای از این صفحات و اخبار برائت جستند.
اما چه چیزی سبب میشود برخی به دنبال تخریب حاج قاسم یا وارونه نشان دادن رفتارهای او باشند؟
حدود سه ماه پیش از ترور حاج قاسم سلیمانی به دست ارتش تروریستی آمریکا یک نظرسنجی به سفارش دانشگاه مریلند انجام شد که نتایج آن نشان میداد 75 درصد ایرانیها، قاسم سلیمانی را محبوب خود میدانند و بیش از نیمی از مردم، مجذوب وی هستند. نشریه آمریکایی بلومبرگ نوشت: «سردار سلیمانی در میان اکثر مردم ایران «محبوب» یا «خیلی محبوب» است. اطمینان مردم به وی سبب شده است شایعه نامزد شدن سردار در انتخابات، برای مردم دلچسب باشد. محبوبیت سلیمانی او را به برجستهترین چهره شیعیان برای مبارزه با (داعش) تبدیل کرده است.»
افزایش محبوبیت حاج قاسم سلیمانی و کارآمدی دیپلماسی امنیت و اقتدار در مقایسه با دیپلماسی برجام و تقریباً هیچ در افکارعمومی، سلطهگران و شبکه همکار داخلی آنان را به تخریب سردار سلیمانی وادار کرده است.
حاج قاسم سلیمانی علیرغم برخی که در دفتر کار خود نشستهاند و فقط وعده میدهند، همواره وسط میدان بود. مردی که بسیاری از رسانهها و مقامات بینالمللی او را فردی کمحرف میدانستند که بیشتر عمل میکند. شاهد این هستیم که هرگاه حاج قاسم وعدهای به مردم داده، به آن عمل کرده است، حتی زمانی که وعدهای به بزرگی نابودی داعش داده باشد.
اما زمانی که چهره خانوادگی سلیمانی تخریب شود، دشمنان به راحتی خواهند توانست راه حاج قاسم را تحریف کنند و از او چیزی را نشان دهند که خودشان میخواهند و در جریان انتخابات و اتفاقات سیاسی از نام حاج قاسم سوءاستفاده کنند.
در آن سوی ماجرا هم البته رسانههای معاند نظام اسلامی میکوشند با نفوذیهای داخلی همنوا شوند و کمک کنند جای تروریستها و مبارزان با تروریست عوض شود.
فارغ از همه این هیاهوها و تبلیغات رسانهای، مردم جهان روز به روز قدر حاج قاسم را بیش از پیش میفهمند، به طوری که در بسیاری از کشورها مردم لباسهایی را منقش به تصویر حاج قاسم تولید کردهاند که روی آن نوشته شده است: «ژنرال سلیمانی، ضد تروریسم»