حمله آمریکا به عراق و افغانستان آغازی بر روند آشکار شدن افول ایالات متحده آمریکا تلقی میشود. «نوام چامسکی»، اندیشمند و نظریهپرداز مشهور آمریکایی در همان زمان گفت: «افول آمریکا آغاز شده است و تبختر مقامهای آمریکایی درباره اینکه این کشور قدرت بلامنازع دنیا خواهد ماند، جز «خیال خوش» نبوده است.» بعد از آن بود که اندیشمندان آمریکایی روند افول آمریکا را به افول موریانهای تشبیه کردند. ترامپ در سال ۲۰۱۶ به عنوان یک سیاستمدار در داخل حکومت آمریکا به از دست رفتن نشانههای قدرت آمریکا اعتراف کرد و با بیان اینکه آمریکا دیگر باعظمت نیست، محور شعار تبلیغاتیاش را «آمریکا را دوباره باعظمت کنیم» قرار داد. علاوه بر این دولت ترامپ در نخستین سند راهبرد امنیت ملی خود (سال ۲۰۱۷) رسماً افول قدرت آمریکا را به رسمیت شناخت و محور برنامههایش را تلاش برای جلوگیری از آن قرار داد. عده زیادی معتقدند روند زوال از قبل آغاز شده بود و رأی مردم به ترامپ با شعار «دوباره آمریکا را باعظمت کنیم» به نوعی اعتراف دستهجمعی جامعه آمریکایی به از عظمتافتادگی آمریکا بود. ترامپ بیش از آنکه عامل افول قدرت آمریکا باشد، نشانه آن است. چامسکی در مقالههای متعددی که درباره افول آمریکا نوشته، به صراحت به عنوان یک آمریکایی اعتراف کرده افول آمریکا مسئلهای است که به دست خود آمریکا رقم خورده است؛ از این رو نشانههای افول آمریکا میتواند موارد زیر باشد:
۱ـ کاهش قدرت اقتصادی در سطح بینالمللی: در دهه اخیر، به اعتراف اقتصاددانان میزان تأثیرگذاری آمریکا در اقتصاد جهانی ۴۰ درصد بوده است که این آمار امروز به ۲۰ درصد نزدیک شده است. به طوری که کارشناسان، خیزش قدرتهای نوظهور، از جمله چین و هند را علامت آشکار پایان برتری آمریکا در عرصههای مختلف، به ویژه اقتصاد تلقی میکنند. «جان ایکنبری» استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه پرینستون آمریکا معتقد است: «عصر آمریکایی رو به پایان و نظم شرقی در حال جایگزینی است.» رصد میزان سرمایهگذاری صورتگرفته نیز نشان میدهد حتی خود سرمایهداران غربی نیز در حال انتقال سرمایههای خود به سمت کشورهای جنوب شرق آسیا و هند هستند که این خود نیز اعترافی بر افول اقتصادی آمریکاست. در داخل آمریکا نیز هیچگونه عدالت اقتصادی وجود ندارد، به طوری که چامسکی استدلال میکند: در ایالات متحده بیش از ۸۰ درصد مردم نظام اقتصادی خود را ذاتاً ناعادلانه و نظام سیاسی را فریبکار و در خدمت «منافعی خاص»، و نه منافع مردم میدانند. اکثریتی چشمگیر معتقدند صدای کارگران در امور جاری جامعه شنیده نمیشود. اینکه دولت مسئول کمک به مردم نیازمند است، و اینکه صرف هزینه برای بهداشت و آموزش بر حذف مالیات و کاهش بودجه اولویت دارد، و لوایحی که امروز جمهوریخواهان در کنگره به آسانی تصویب میکنند به سود صاحبان ثروتمند و به ضرر عموم مردم است. موضوعی که درباره کشتی تایتانیک هم صادق است؛ یعنی این کشتی عظیم به محلی برای خوشگذاری سرمایهداران تبدیل شده بود و عملاً مردم عادی در آن جایگاهی نداشتند.
۲ـ کاهش قدرت نرم و سخت آمریکا: اگر سال ۲۰۰۳ را به یاد بیاوریم، آمریکا در زمان لشکرکشی به غرب آسیا به راحتی توانست به جز چند کشور، کل دنیا را با خود متحد کند؛ ولی در وضعیت فعلی آمریکا چنین توانی را ندارد، به نحوی که در موضوع برجام، کاخ سفید تنها ماند و فقط رژیمهایی، مثل عربستان و رژیم صهیونیستی از آن حمایت کردند. نکته بعدی این است که این کشور ادعای ابرقدرتی در دنیا میکند، اما در طول ۹ سال گذشته نتوانست جنگ سوریه را مدیریت کند و روند کاملاً به ضرر آن پیش رفت؛ یا وقتی جمهوری اسلامی ایران پایگاه آمریکایی را در عراق مورد هدف موشکی خود قرار داد، آیا این امر به معنای پایان ابرقدرتی آمریکا به حساب نمیآید؟
۳ـ نداشتن قدرت سیاسی مستقل: شاید بتوان آمریکا را کشور لابی معرفی کرد، به نحوی که هر کشوری با صرف هزینه به راحتی میتواند در تصمیمگیریهای کنگره و کاخ سفید دخالت داشته باشد. یکی از لابیهای تأثیرگذار، لابی صهیونیسم است. نقش لابی صهیونیسم در سیاست آمریکا به میزانی است که اندیشمندان سیاستهای تحمیلشده از سوی این لابی را عاملی میدانند که موجب زوال قدرت آمریکا شده است. دوریگزینی از اروپای متحد، تلاش برای برهم زدن اتحادیه اروپا که «برگزیت» نمونه کوچک آن است و هماهنگسازی سیاست خارجی آمریکا با عربستان و رژیم صهیونیستی، در واقع همان سیاستی است که آمریکا را همچون کشتی تایتانیک به سمت غرق شدن میبرد؛ البته دهها نمونه دیگر نیز میتوان از افول قدرت آمریکا شمرد که به صورت فهرستوار به چند نمونه اشاره میشود: قدرت شدن کشورهایی همچون روسیه و ایران که همواره آمریکا را به چالش اساسی کشاندهاند، به وجود آمدن اختلافات داخلی در آمریکا، افزایش کشورهای مخالف با آمریکا، تغییر ارزشهای انسانی به ارزشهای حیوانی در داخل جامعه آمریکا و... . حال با در نظر گرفتن مباحث مطرحشده و اتفاقی که برای کشتی تایتانیک رخ داد، به زیبایی هر چه تمام به تشبیه رهبر معظم انقلاب از آینده آمریکا به کشتی تایتانیک پی میبریم. رهبری فرمودند: «همچنان که شکوه و جلال کشتی معروف تایتانیک مانع از غرق شدن آن نشد، تلاش برای آرایش ظاهر آمریکا و شکوه و جلال آن نیز مانع از غرق شدنش نیست و آمریکا غرق خواهد شد.» امروز آمریکاییها تمام تلاش خود را در رسانههایشان بهکار بردهاند تا با آرایش غلیظ، چهره آمریکا را در جهان بهتر نشان دهند، ولی غافل از این هستند که آمریکا همچون این کشتی حرکت خود به سمت افول را شروع کرده است.