ماجرای خلقت حضرت آدم(ع) و هبوط او به زمین و آنچه به عنوان سرپیچی یا ترک اولی از آن یاد میکنند، موضوعی است که نیازمند دقت نظر و حاوی برخی درسها و عبرتهاست.
خداوند متعال در قرآن میفرماید: «فَقُلْنَا یا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَكَ وَ لِزَوْجِكَ فَلَا یخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى»
پس گفتیم: ای آدم، این (ابلیس) دشمن تو و (دشمن) همسر توست، مبادا شما را از بهشت بیرون کند که به زحمت و رنج خواهی افتاد. (طه/ 117)
به واقع خداوند متعال به حضرت آدم(ع) فرمود ابلیس به تو سجده نکرد، او دشمن توست، مراقب او باش تا شما را از این جایگاه بیرون نکند.
حضرت آدم(ع) بسیار شوق عبودیت داشت. وقتی دید خداوند متعال بر ملائکه امر کرد که بر آدم سجده کنند و اسما را به او تعلیم داد، گفت: خدایا، اگر من این هستم که ملائکه به من سجده میکنند، دوست دارم آنچنان تو را عبادت کنم که همه ملائکه حظ ببرند و بگویند عبادت یعنی این. حضرت آدم از خدا انتظار امتحان و بلایی بسیار شدید را داشت که در عالم بندگی به خدا بگوید من اینگونه هستم.
خدا فرمود: «وَقُلْنَا یا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَزَوْجُکَ الْجَنَّةَ»؛ با همسرتان به این باغ بروید. «وَکُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَیثُ شِئْتُمَا»
و هر چه دوست دارید بیحساب از این باغ استفاده کنید. «وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ»؛ فقط به این یک درخت نزدیک نشوید. (بقره/ 35)
امام صادق(ع) میفرمایند:
همین باعث معصیت حضرت آدم شد. حضرت آدم گفت: خدا همین؟ بندگی من فقط همین است که نزدیک این درخت نشوم؟ این که چیزی نیست! عمراً من نزدیک بشوم! هزار سال هم بگذرد من نزدیک نمیشوم! یکی از دلایل معصیت کردن حضرت آدم همین بود، این کار را کوچک شمرد، و دیگری این بود که شیطان قسم دروغ خورد و حضرت آدم باور نمیکرد کسی در محضر خدای تعالی قسم دروغ بخورد.
«فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یخْصِفَانِ عَلَیهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى»؛ آنگاه از آن [درخت ممنوع] خوردند و برهنگى آنان برایشان نمایان شد و شروع كردند به چسباندن برگهاى بهشت بر خود. و [این گونه] آدم به پروردگار خود عصیان ورزید و بیراهه رفت.(طه/ 121)
همه میگوییم معصیت حضرت آدم این بود که نزدیک درخت شد و از آن درخت خورد؛ اما واقعیت این است که کسی که گناه میکند، اول گمراه میشود و بعد گناه میکند؛ ولی اینجا میفرماید:
«وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى»؛ اول نافرمانی و معصیت کرد و بعد گمراه شد.
معصیت حضرت آدم این بود که با شیطان همکلام و حاضر به مذاکره شد و این مذاکره و معصیت گمراهی او را در پی داشت. اگر پذیرفتی با شیطان همکلام بشوی، بیبروبرگرد زمینت میزند. آنجا معصیت کردهای!