در دسامبر 2019 پارلمان هند در تبعیضی کاملاً آشکار علیه مسلمانان، با رأی اکثریت حزب حاکم، لایحه اصلاح قانون تابعیت هند را تصویب کرد که طبق آن همه مهاجران هندو، سیک، بودایی، آیین جین، زرتشتی، مسیحیان و سایر اقلیتها و گروههای مذهبی به جز مسلمانان، میتوانند شهروندی هند بگیرند. این قانون منجر به تشدید دور جدیدی از خشونتهای مذهبی علیه مسلمانان هند شده است که بر اثر آن تاکنون بیش از 40 نفر کشته شدهاند. مسلمانان هند با جمعیتی بالغ بر 200 میلیون نفر، حدود 15 درصد از کل جمعیت هند را تشکیل میدهند. خشونتهای مذهبی که در روزهای اخیر علیه مسلمانان هند در حال اعمال است، عمدتاً ناشی از دو دسته عوامل و عناصر محرک «داخلی» و «خارجی» هستند.
در زمینه عوامل محرک خشونتهای داخلی باید به سیاستهای افراطی دولت «نارندرا مودی» نخستوزیر هند و حزب حاکم BJPکه بخشی از هندوهای افراطی هستند، اشاره کرد. در سال 1991 عجیبترین و فجیعترین تخریب تاریخی هند از سوی هواداران همین حزب رخ داد. مسجد تاریخی و باعظمت بابری با این بهانه «شبه تاریخی» و «باستانگرایانه» که این مسجد بر زادگاه یک بت هندو (خدای رام) ساخته شده است، با حمله 150 هزار هندو با خاک یکسان شد. علاوه بر حزب حاکم BJP، شخص مودی از جمله سیاستمداران هندی است که حتی پیش از نخستوزیری بارها به اقدامات خشونتبار علیه مسلمانان دست زده است. وی متهم است در کشتار صدها مسلمان در ایالت «گوجرات» در سال 2002 دخالت داشته است. مودی در آن زمان سروزیر گوجرات بود و دادگاه نیز او را از این اتهام تبرئه کرده است. مودی در راستای سیاستهای اسلامستیزانه خود، تندروهای هندو را در پستهای ارشد دولتی منصوب کرده است. از جمله عناصر تندرو، «یوگی آدیتیانات»، سروزیر «اوتار پرادش» بزرگترین ایالت هند است که مسلمانان را «گروهی از حیوانات دوپا» خوانده و قول داده است یک جنگ مذهبی راه اندازد. افزون بر این، مودی سایر متحدان ملیگرای هندو را به عنوان رؤسای دانشگاهها و نهادهای فرهنگی مهم منصوب کرده است. اسامی مکانها و مواد کتب درسی تغییر کرده است تا نقش مسلمانان در هند کمرنگ شود و آموزههای هندو گسترش یابد. بسیاری از مسلمانان میگویند هرگز احساس نکردهاند که اینقدر به حاشیه رانده شده باشند.
درباره عوامل محرک خارجی هم باید به سیاستهای اسلامستیزی آمریکا و رژیم صهیونیستی اشاره کرد که در سالهای اخیر تأثیر بسزایی در اتخاذ تصمیمات و رفتارهای اسلامستیزانه دولت هند و حزب حاکم در این کشور داشته است. مودی اولین نخستوزیری است که بعد از استقلال هند با هدف عادیسازی روابط دوجانبه به رژیم صهیونیستی سفر کرد، این در حالی است که تا قبل از سال 2014 و بر سر کار آمدن BJP، ظاهراً هند در قضیه فلسطین سیاست نسبتاً بیطرفی را دنبال میکرد و در مجامع بینالمللی نیز بارها به حمایت از جنبش آزادیخواه فلسطین برآمده بود؛ اما پس از روی کار آمدن BJP در سال 2014 و بسط تفکر «هندوتوا» یا همان بنیادگرایی افراطی هندو، نظام سیاسی هندوستان و رژیم صهیونیستی چنان به هم نزدیک شدند که رویکردهای نژادپرستانه صهیونیستها بر دولت هند نیز اثر گذاشت و بیش از پیش موجب ایجاد محدودیتهای سیاسی و حقوقی و نیز خشونتهای مذهبی علیه مسلمانان شد. هماکنون بسیاری از تحلیلگران به این باور رسیدهاند که اقدامات اخیر هند در کشمیر، از سوی صهیونیستها طراحی و ایدهپردازی شدهاند و دقیقاً در راستای فلسطینسازی کشمیر است. علاوه بر رژیم صهیونیستی، دولت آمریکا نیز در تشدید خشونتهای مذهبی علیه مسلمانان هند نقش مؤثری داشته است. همین که «دونالد ترامپ» در سفر اخیر دوروزه خود به هند، ضمن نشان دادن چراغ سبز، از محکوم کردن قانون شهروندی جدید هند که به تشدید خشونت و تبعیض علیه مسلمانان انجامیده است، خودداری کرده به تنهایی گویای تمام ماجراست.