به نظر بنده بزرگترین مانع صنعتی شدن و استقلال اقتصادی ایران مسئولانی هستند که اعتقادی به قانون جهموری اسلامی ایران ندارند و به سرمایهداری معتقد هستند. ما فرض را بر این میگذاریم که آن مدیران جهادی و مسئولانی بر سر کار آمدهاند که قانون اساسی برای آنها مهم است و نمایندگان مجلس هم جهادی عمل میکنند و خواستار استقلال اقتصادی هستند که برای رسیدن به این هدف باید چند راهکار را عملیاتی کنند.
۱ـ اصلاح نگاه تجاری: رهبر معظم انقلاب فرمودهاند ما ۸۰ میلیون بازار داریم. متأسفانه، بسیاری از ما نیازهای این بازار بزرگ را که تکنولوژی پیچیدهای هم لازم ندارد، از طریق واردات تأمین میکنیم؛ برای نمونه محصولات کشاورزی خود را به شکل خام به کشورهای دیگر صادر میکنیم و پس از فرآوری و تبدیل به تولیدات دیگر به کشورمان وارد میشود که این روند باید تغییر کند.
۲ـ حذف واسطهها: واسطهها جزء قدرتمندان شدهاند و تولیدکنندگان در بخشهای مختلف، ازجمله در کشاورزی به سود حداقلی میرسند، در حالی که میتوان مثل دوران دفاع مقدس تعاونیها را ایجاد کرد که محصولات را با قیمت مناسب از تولیدکننده بخرند و با قیمت مناسب به دست مصرفکننده برسانند که در نتیجه کالای ارزان به دست میلیونها ایرانی برسد.
۳ـ بهرهبرداری از توان و تخصص در داخل: ما توانایی تولید هر نوع تکنولوژی را در کشور داریم. وقتی در بخش صنایع دفاعی، هستهای و فضایی موفق شدهایم، در بخش صنعت نیز میتوانیم ماشینآلات، قطعات و مواد اولیه را در داخل تولید کنیم که به جلوگیری از خروج ارز، افزایش ارزش افزوده و اشتغال منجر میشود و حتی با نشان ایرانی راهی بازارهای جهانی کنیم.
۴ـ اکثر تولیدکنندگان قادر به تأمین سرمایه لازم نیستند و برای حمایت مالی و سرمایهای از آنها باید از بانکها کمک گرفت. اصل قضیه این است که مردم نقدینگی خود را به بانکها میسپارند، اگر بانکها به فکر حداکثر سودآوری خود باشند، دست به خرید کالا یا احتکار کالا، ارز و سکه میزنند و با قیمتهای بالاتر به مردم میفروشند، در حالی که طبق اصل ۴۴ قانون اساسی بانکها باید دولتی باشند، نه خصوصی و نباید به دنبال حداکثر سود باشند. باید بانکهای خصوصی را به دولتی تبدیل کنیم و دولتیها هم حق نداشته باشند به گونهای اداره شوند که برایشان سود داشته باشد و باید در خدمت تولیدکنندهها قرار بگیرند. میتوانیم همه کمبودهایی را که از خارج تأمین میکنیم با استفاده از دانش و تجربه تربیتشدگان دانشگاهها، نیروهای بسیج، سپاه و ارتش در داخل تولید کنیم.
۵ـ واردات هدفمند: بخش قابل توجهی از سرمایه کشور صرف واردات کالاهای تجملاتی میشود. باید در این شرایط از ورود کالاهای لوکس جلوگیری شود و شرکتهای دولتی به سمت ورود دانش و فناوریهایی که تولید را رونق میبخشد، بروند.
در چنین شرایطی میتوانیم از طریق دولت، تعاونیها و بخش خصوصی که به سود کم قانع است، به قدرت عظیمی دست یابیم و بخش خصوصی هم به نوعی تعاونی میشود. تعاونیها نیز به تولید تشویق میشوند و اشتغال به وجود میآید. باید تحریم را به فرصت طلایی تبدیل کنیم؛ اگر این اتفاق رخ دهد، به نظر میرسد گام بلندی در مسیر اقتصاد مقاومتی برداشته خواهد شد.