نئولیبرالیسم را «مارگارت تاچر» و «رونالد ریگان» به عنوان یک الگوی سیاسی و اقتصادی بنیان نهادند. محدودسازی نقش دولت، خصوصیسازیهای گسترده خدمات عمومی در عرصههای بهداشت و درمان، آموزش و پرورش و… از مؤلفههای اصلی نئولیبرالیسم به شمار میرود.
هماکنون و در اثر گسترش کرونا، تنها مقولهای که دولتها به آن میاندیشند، سلامت شهروندان و مردمان خودشان است. مرزهای سرزمینی و هویتی، اقتصاد، تجارت آزاد و آزادی تردد مردم با برداشته شدن مرزها که از شاخصههای عینی و مهم نئولیبرالیسم بود، بهتدریج و همزمان با شیوع کرونا درحال رنگ باختن است. امروز تنها سرپناه شهروندان برای حفظ سلامتشان در مقابل اپیدمی کرونا، نه سازمانها و اتحادیههای منطقهای و بینالمللی که دولتها، قوانین و پروتکلهای داخلیشان است.
اتحادیه اروپا که بعد از جنگ جهانی دوم شکل گرفت و درحقیقت گل سرسبد تفکرات نئولیبرالیستی بود و همواره به عنوان الگویی موفق در پیشبرد ترتیبات دستهجمعی برای مقابله با بحرانها و چالشهای درون منطقهای و برونمنطقهای معرفی میشد، در حال حاضر و در شرایطی که کرونا مرزهای این اتحادیه را نیز همچون سایر نقاط جهان درنوردیده است، عملاً به حاشیه سکوت و انفعال رفته است. در اروپا موانع مرزی درحال عود است و دولتهای اروپایی به طور مستقل به مقابله با چالش کرونا برخاستهاند؛ طوریکه در اروپا دیگر اتحادی برای مقابله با کرونا به چشم نمیخورد.آزادی در چهار عرصه حملونقل، سرمایهگذاری، تأسیس شرکتهای تجاری و تردد مردم که چهار عنصر شکلدهنده پیمان «ماستریخت» بود، درحال رنگ باختن است. امروز نه تنها شاهد همگرایی در مقابله با بحران میان این کشورها نیستیم بلکه جنگ ماسک، این ابتداییترین ابزار برای در امان ماندن از کرونا در غرب در حال بالا گرفتن است.
کوتاه آنکه، اتحادیه اروپا به عنوان مهمترین اتحاد منطقهای در جهان پس از سال ۱۹۴۵ و نماد بارز همگرایی، توسعه و پیشرفت در جهان پساجنگ جهانی دوم که قلب نئولیبرالیسم دهکده جهانی هم به شمار میرود، بر اثر اپیدمی کرونا در حال از کار افتادن است. کرونا تیری است که به قلب نئولیبرلیسم شلیک شده است.