درباره دشمنان دین و اسلام و نحوه ارتباط با آنها به چند آیه در قرآن کریم میتوان اشاره کرد که این مسئله را تبیین کرده است. در قرآن کریم ترسیمی از کفار و ترسیمی از منافقان وجود دارد. بحثهای بسیاری هم در این دو مورد هست. درباره منافقان آیاتی در سورههای بقره، توبه، مائده و... مطرح شده است و درباره کفر و کفار هم آیات بسیاری در قرآن وجود دارد.
به طور کلی، قرآن کریم کفار را به دو دسته تقسیم میکند؛ یک عده کفاری هستند که با مسلمانان دشمنی ندارند و دسته دوم کفاری که دشمنی دارند. با هر کدام از اینها قرآن کریم به روشی متفاوت و خاص برخورد کرده است؛ مثلاً درباره آنها که دشمنی ندارند، قرآن بیان کرده است نصارا کسانی هستند که در بین ایشان بیشترین مودت و محبت نسبت به مسلمانان وجود دارد؛ «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیهُود وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ قالُوا إِنَّا نَصارى»؛(مائده/ ۸۲) در این آیه آمده است بیشترین محبت را نصاری میتوانند داشته باشند، اما یهود بیشترین دشمنی را دارند.
قرآن کریم، اهل کتاب را دعوت میکند که در اصول و مبانی مشترک متحد شویم؛ «قُلْ یا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وَ بَینَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیئاً وَ لا یتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّه» (آلعمران/ ۶۴)؛ با یکدیگر متحد بشویم در مشترکات که عبارتند از اینکه جز خدای تعالی را عبادت نکنیم، جز او را رب نگیریم و همچنین نخواهیم بعضی از ما بر بعضی دیگر تسلط پیدا کند؛ یعنی رابطهمان اینگونه نباشد که یک طرف بخواهد دیگری را استعمار و استثمار کند، بلکه رابطه برابری داشته باشیم.
خداوند متعال در آیه آخر سوره مجادله میفرمایند: «لا تَجِدُ قَوْماً یؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الآخِرِ یوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشیرَتَهُمْ أُولئِکَ كَتَبَ فی قُلُوبِهِمُ الْإیمانَ وَ أَیدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ یدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها رَضِی اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»؛ هیچ گروهی را شما نمییابید که اینها به خدا و روز قیامت ایمان داشته باشند و در عین ایمان، با کسانی که با خدا و رهبری الهی دشمنی میکنند، رابطه مودت و دوستی برقرار کنند. غیر ممکن است کسی داعیه ایمان داشته باشد و با دشمنان خدا و رسول رفاقت کند و ارتباط داشته باشد؛ ولو آن دشمنان، پدرانشان و فرزندانشان باشند، یا برادرانشان باشند و یا خویشاوندان ایشان. اینها کسانی هستند که ایمان در قلبهایشان هست. مؤمن کسی است که با کسانی که با خدا و رهبری دشمنی میکنند، اگرچه قوم و خویش ایشان باشد، رابطه برقرار نکند؛ و خدا اینها را با روحی از جانب خویش تأیید کرده است و جایگاه ایشان بهشت است و خداوند از ایشان راضی است و ایشان هم از خدا راضی هستند؛ اینان همان حزباللهاند که حزباللهیها رستگاران عالمند.