تبری یعنی بیزاری از دشمنان خدا و برقرار نکردن رابطه ولایی و دوستی با آنها. تولی یعنی نفی هرگونه ولایت غیر الهی. تبری ناشی از جهانبینی توحیدی و روی دیگر تولی است. بنا بر اصل توحید، انسانها حق ندارند هیچكس و هیچچیز جز خدا را عبادت و اطاعت كنند و همه تحكمات و تحمیلاتی كه از سوی قدرتگونههای تاریخ بر بشریت رفته، غلط و برخلاف حق بوده است. این بیان كلی بتها، خدایان و تمایلات نفس سركش را شامل میشود.
قرآن کریم به طور جدی به مسئله تبری توجه کرده است و با عباراتی، همچون نهی از پذیرش ولایت کفار و مشرکان و دشمنان خدا، اعلام برائت از مشرکان و دشمنان و لعن کسانی که با رسول خدا و مؤمنان به دشمنی برمیخیزند و رهبری را تضعیف و ولایت الهی را که برایشان تبیین شده است، کتمان میکنند، خود به تبری اقدام کرده است.
یکی دیگر از جلوههای تبری، تبری از انسانهای بیطرف و بیحرکت است، اگرچه به ظاهر در جبهه حق باشند. این قاعده ناشی از مبنای تاریخی صفبندی حق و باطل است؛ یعنی در این میدان، حد وسط و منطقه امن و سلامت وجود ندارد. هرکه از صف توحید و ولایت حق جدا شدـ هرچند به خیال خود در وسط بماندـ ملحق به جبهه طاغوت است. بیطرفی در اینجا واژهای بیمعناست.
تولی و تبری، مرزبندی میان حزب خدا با دیگر احزاب است. تنیدگی با جریانهایی که به سوی حق نمیروند و رو به باطل دارند، موجب خروج از مسیر حق میشود؛ از این رو قرآن کریم از سویی ولایت و اتصال در جبهه حق را مطرح میکند و از سوی دیگر، به جدایی و دوری از جریانهای باطل تأکید میکند.
قرآن از سویی میفرماید: «ای كسانی كه ایمان آوردهاید، دشمن من و دشمن خودتان را ولی نگیرید. شما نسبت به آنان اظهار محبت میكنید، در حالی كه آنها به آنچه از حق برای شما آمده، كافر شدهاند» و «ای كسانی كه ایمان آوردهاید، یهود و نصاری را ولی (و دوست و تكیهگاه خود) انتخاب نكنید. آنها اولیای یكدیگرند. همچنین كسانی از شما كه آنان را ولی بگیرند، از آنها هستند. خداوند جمعیت ستمكار را هدایت نمیكند.» و کسانی را که چنین کنند و دیگران را ولی خود بگیرند، مرتد از دین معرفی کرده است و به آنها هشدار میدهد اگر چنین باشند، گروهی را جایگزین آنها خواهد کرد که در برابر کفار باعزت و صلابت، و در برابر مؤمنان رام و هموار باشند؛ سپس در آیه ۵۵ سوره مائده کسانی که باید ولایتشان را پذیرفت، با قید انحصار چنین معرفی میکند: ولی و دوست شما الله و رسولش و اهل بیت(ع) و مؤمنانی هستند که همواره نماز برپا میدارند و در حالی که در رکوعند به تهیدستان زکات میدهند؛ به این معنا که با خدا و با خلق و مردم به واسطه نماز در اتصال هستند.
این ولایت طولی است؛ اما در عرض هم مؤمنان باید با هم ارتباط و اتصال داشته و یکپارچه و متصل باشند: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْض»(توبه/ ۷۱).