نقدینگی موجود در اقتصاد به رقمی نزدیک به ۲۳۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. از طرفی سیل نقدینگی کنونی، بازار مناسبی برای حضور خود نمیبیند. بیتردید امروز بازارهای طلا، ارز، خودرو و مسکن همانند سابق بازار خوب و قابل قبولی برای سرمایهگذاری دارندگان منابع مازاد نیست و این بازارها فاقد جذابیتهای لازم برای سرمایهگذاران است. مردم نیز با اشباع شدن این بازارها و عدم سودآوری و بازدهی که بتواند آنها را وسوسه کند، برای ورود سرمایههای خود، اعم از خرد تا متوسط به این بازارها تمایلی ندارند. طی یک سال گذشته موقعیتهای جدیدی در بازار بورس به روی مردم باز شده و مردم بیش از پیش در حال آشنایی و کسب آگاهی و اطلاعات لازم از این بازار هستند؛ دولت نیز در این مدت با تمهیدات و لطایفالحیلی به دنبال تشویق و کشاندن مردم با همه نوع دارایی، اعم از خرد تا متوسط و کلان به سمت بازار سرمایه و بورس بوده است. تحریمهای نفتی و شیوع کرونا سبد بودجه دولت را خالی از منابع کرده است؛ ازاینرو سیاستگذاران اقتصادی از دو سال گذشته سیاست اقتصادی ورود سرمایهها به بازار بورس را اتخاذ کردهاند تا از این طریق بخشی از منابع مورد نیاز دولت برای گذران امور جاری و روزمرگیهای دولت تأمین شود. بیشک بازار بورس بازاری منحصربهفرد، بسیار کارآ و مناسب است که اگر اصول در آن رعایت شود، از جهات مختلفی میتواند به نفع اقتصاد، تولید و افزایش اشتغال باشد. اما آنچه در این بازار در دو سال گذشته رخ داده، این است که دولت با ایجاد مشوقهای کاذب که فقدان مدیریت علمی و اقتصادی در آن موج میزند، بورس را بیش از حد و اندازه بزرگ کرده است. بزرگ شدن غیر منطقی و غیر اقتصادی بازار بورس و تداوم روند حبابی کنونی میتواند به نقطهای منتهی شود که کسی قادر به جمع کردن آن نباشد و بسیاری از مردم را از بازار بورس ناامید و زیان قابل توجهی به کسانی وارد کند که به دلیل ناآشنایی با بازار بورس، سرمایههای خرد خود را در این بازار از دست میدهند. به نظر میرسد مشوقهای کنونی دولت و مسئولان اقتصادی برای هدایت سرمایهها به بازار بورس فقط برای حل مشکل کسری بودجه انجام میشود. زمانی که «شستا» از سوی تأمین اجتماعی به بازار بورس عرضه شد، صندوق تأمین اجتماعی بالغ بر ۱۹۰ هزار میلیارد تومان از دولت طلبکار بود، اما به دلیل اینکه دولت این پول را تأمین نکرد، مجبور به فروش دارایی بیمهشده خود شد تا کسری بودجه خود را از طریق فروش بنگاهها و شرکتهای اقتصادی وابسته به دولت، اعم از مستقیم و غیر مستقیم جبران کند؛ از این رو بورس در حال حاضر به محلی برای تأمین کسری ۱۷۰ هزار میلیارد تومانی دولت تبدیل شده است؛ در حالی که کارکرد اصلی بورس تأمین مالی اجرای طرحهای توسعهای و اعطای منابع ارزانقیمت به تولید برای ایجاد تغییر و تحول و بهبود عملکرد اقتصادی شرکتهاست، نه تأمین کسری بودجه دولت و تأمین سرمایه در گردش شرکتها برای تأمین هزینه حاملهای انرژی و پرداخت حقوق و بیمه کارکنان خود!