واقعی بودن رشد بازار سرمایه از جمله مسائلی است که این روزها بسیاری از فعالان بازار درباره آن بحث میکنند و در زمینه احتمال وجود حباب در بازار سرمایه و قیمت سهام شرکتهای حاضر در بورس نظرات ضد و نقیضی مطرح شده است. در همین زمینه با دکتر «قاسم محسنی» عضو سابق شورای عالی بورس گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید:
به نظر شما رشد فعلی بورس واقعی است یا حباب است؟
در شرایط فعلی جریان نقدینگی در حال وارد شدن به بازار سرمایه است و مردم احساس میکنند شاید در بازارهای دیگر این بازدهی وجود ندارد؛ مسکن راکد شده و تحت کنترل درآمده است و به تبع آن بازار طلا و ارز نیز بسیار نامطمئن هستند؛ همچنین با توجه به تورم ۴۰ درصدی و کاهش سود بانکی به ۱۵ درصد، سپردهگذاری در بانکها هم سودآوری چندان مطلوبی ندارد؛ بنابراین تنها جایی که مردم فکر میکنند میتوانند سرمایهگذاری کنند، بازار سهام است؛ به همین دلیل حجم بزرگ نقدینگی وارد بازار سهام شده و قیمتها بیعلت و بدون منطق افزایش پیدا کرده است.
در قیمتها هم حباب وجود دارد، چرا که قیمتهای سهام بیش از حد افزایش پیدا کرده است و وضعیت شرکتها در بورس با واقعیتهای اقتصادی کشور تطبیق ندارد؛ اما نمیتوانم پیشبینی کنم چه زمانی این حبابها میترکد.
حالا اگر این حباب بترکد چه تبعاتی میتواند داشته باشد؟
تبعات ترکیدن این حباب این است که قیمتها شروع به ریزش میکنند و عدهای که در قیمتهای بالا خریدهاند، متضرر میشوند و کسانی که تازهوارد هستند و به تازگی با بازارهای سرمایه آشنا شدهاند، مدتی با بازار سرمایه قهر میکنند که این اتفاق بدی است؛ چراکه بازار سرمایه برای تأمین مالی بنگاههای اقتصادی کشور مهم هستند و تمام تلاش مسئولان این بازار این است که آن را به حد تراز قابل قبولی برسانند که بتوانند حداقل ۳۰ الی ۴۰ درصد منابع مالی شرکتها را از محل بازار سرمایه تأمین کنند. وقتی در بازار این نوسانات به وجود آید، اعتماد عمومی سلب میشود و بعدها جلب نظر و اعتماد مجدد مردم برای سرمایهگذاری در شرکتها مشکل میشود.
این حباب برای شرکتهای بزرگ و کوچک فرق دارد؟
الآن هیچ فرقی نمیکند؛ زمانی فقط شرکتهای کوچک دستخوش دستکاری قیمت میشدند؛ به دلیل اینکه سرمایه اندکی داشتند و عدهای با سرمایهای که داشتند (به عنوان نمونه با ۸ الی ۱۰ میلیارد تومان) میتوانستند یک تقاضای کاذب و قیمت غیر واقعی برای آن سهام کوچک ایجاد کنند، ولی الآن حجم ورود نقدینگی بسیار زیاد شده است. P/Eـ یعنی نسبت قیمت به سودـ قبلاً برای هر سهم به طور متوسط بازار ۵ بود، اما در حال حاضر تعداد انگشتشماری از شرکتها ۵ یا زیر ۱۰ است و P/E تعداد بسیاری از شرکتها ۱۵، ۲۰، ۱۰۰ حتی بالاتر شده است؛ با این اوصاف میتوان گفت تقریباً هیچ تفاوتی بین شرکتهای کوچک و بزرگ نیست و برای سهام، تقاضا وجود دارد و در حال بالارفتن قیمتهاست.
به نظر شما کدام بورس میتواند آینه تمامنمای اقتصاد کشور باشد یا به عبارت دیگر، ویژگیهای یک بورس اصولی چیست؟
ویژگیهای بورس اصولی این است که شفافیت اطلاعاتی، بازیگران حرفهای و تحلیل داشته باشد و بر اساس تحلیل تصمیمگیری شود و به صورت حرکت تودهوار نباشد؛ یعنی اینطور نباشد که هر کجا صف خرید باشد، من هم در آن صف بروم یا صف فروش باشد، من هم در آن صف قرار بگیرم. خیلی اوقات که از این افراد پرسیده میشود این شرکت چه چیزی تولید میکند، میگویند نمیدانم؛ اینطور نباید باشد و فعالیت در بازار بورس باید بر اساس تحلیل باشد و نهادهای حرفهای، مثل صندوقهای سرمایهگذاری و مشاوران سرمایهگذاری که در این زمینه حرفهای هستند، باید پر و بال بگیرند و سکان بازار دست این گروهها باشد تا بازاری متناسب داشته باشیم که شاهد نوسان بیدلیل حباب قیمتی و ترکیدن حبابها نباشیم.
در شرایط فعلی دولت و نهادهای سیاستگذاری، مثل سازمان بورس، چه وظایفی دارند؟
وظایف سازمان بورس ثابت است و کمک به توسعه بازار شفاف، منصفانه و کارای اوراق بهادار و حمایت از حقوق سرمایهگذران را برعهده دارد و اینها وظایفی است که به طور استاندارد برای همه سازمانهای بورس دنیا تعریف شده است و تحت هر شرایطی باید به این وظایف و اهداف توجه داشته باشند.
وظیفه دولت در این بین چیست؟
به هر حال سازمان بورس هم یک نهاد حاکمیتی است و دولت نیز باید تلاش کند تا بازاری منصفانه، کارا و شفاف داشته باشیم. باید از سرمایهگذاران حمایت شود و در شرایطی مثل الآن که این همه تقاضا زیاد است، دولت باید بتواند سهام بنگاههایی را که در اختیار دارد عرضه کند؛ البته در صدد عرضه این سهام است، اما نباید انقدر دیر شود که حباب ایجاد شود و زمانی عرضه کند که دیگر کار از کار گذشته است و نوشداروی بعد از مرگ سهراب شود. دولت باید سریعتر آمادگی میداشت و همچنین سازمان بورس، شرکتها را به گونهای آماده میکرد که بتوانند اوراق بهادار اسلامی و سکوک اسلامی را آماده داشته باشند و سازمان بورس انتشار اوراق بهادار را برای همین مواقع کمی تسهیل کند که وقتی از آن استقبال میشود، بتوان از فرصتها استفاده کرد تا در عین حالی که برای شرکتها تأمین مالی میشود، از ایجاد حباب نیز جلوگیری شود.
با توجه به اینکه در حال حاضر عده بسیاری وارد بورس شدهاند، مردم باید چه نکاتی را در این زمینه در نظر داشته باشند؟
باید مقداری طمأنینه و مطالعه بیشتری داشته باشند؛ البته مطالعات مالی مردم عادی به قدری نیست که بتوانند تحلیل داشته باشند و به نظر بنده کسانی که ریسکپذیر نیستند و سطح درآمد، ثروت و سرمایه پایینی دارند، فعلاً دست نگه دارند و اگر وارد نشدهاند، وارد نشوند تا شرایط به ثبات نسبی برسد.