انتخابات مجلس یازدهم دوم اسفند برگزار شد و اوایل خرداد آغاز به کار خواهد کرد. در این نوشتار به دنبال طرح این هستیم که با توجه به شعارها و وعدههای دادهشده، چه راهکارهایی مجلس یازدهم را به مجلسی کارآمد، منسجم، انقلابی و در خدمت مردم مبدل خواهد ساخت.
مجلس یازدهم برههای با بیمها و امیدهای فراوان برای مردم است؛ یعنی بسته به انتخابها، رویکردها و عملکردهای نمایندگان منتخب، هم میتواند مایه امیدواری جامعه شود و هم ممکن است امید ایجادشده را نابود کند. از اینرو شرایطی که مجلس در آن شکل گرفته، باید کاملاً درک شود؛ این مجلس در شرایط بد اقتصادی شکل گرفته و همزمان با پدیدههای تلخی همچون کرونا و... روبهرو شده است و چه بسا در آینده نیز شرایط ویژهای داشته باشد. شناخت فرصتها و چالشهای پیش روی مجلس یازدهم میتواند در طراحی نقشه راه آن و عمل به رسالت ویژه اکثریت منتخب انقلابی نقش جدی ایفا کند که توجه به آنها ضروری است.
برای اولین بار بعد از انقلاب است که میزان مشارکت مردم در انتخابات مجلس به زیر ۵۰ درصد میرسد. خود این موضوع اگر درست تبیین نشود، میتواند نقطه و محل ضربهای به این مجلس باشد و اینگونه مطرح شود که نمایندگان این دوره نماینده اکثریت نیستند. اگرچه مجلس قانونی، مشروع و مردمی است و به لحاظ قانونی هیچ مشکلی در این مجلس وجود ندارد، ولی به هرحال از جنبه عرفی، مفهوم میزان مشارکت در شرق با مبانی غربی فرق میکند؛ در غرب، نظامهای سیاسی مستقر این موضوع را جا انداختهاند که بستر دموکراسی پهن است مردم اختیار دارند در سرنوشت خود مشارکت کنند یا نکنند و اساساً مردم غربی نیز راه دیگری جز تغییر قانون و احزاب و آدمها بلد نیستند؛ اما همان نظامهای سیاسی غربی در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران، به دلیل نوع نگاهی که به نظام دینی دارند، میزان مشارکت مردم را به مشروعیت و مقبولیت مردمی نظام دینی گره میزنند و اگر کم باشد، تبلیغات میکنند که مشروعیت کم شده است و تغییر نوع نظام سیاسی را میتوان در کنشهای سیاسی جا داد.
چیزی که واقعاً نسبت به مجلس آینده مهم است و باید درست ادراکسازی شود، شرایط فعلی کشور است؛ با توجه به رأی و اعتماد مردم به نیروهای انقلابی در دوم اسفند، این مجلس در صورتی میتواند عامل تثبیت نیروهای انقلاب در مصادر خدمت، ازجمله انتخاباتهای پیش رو مثل ریاستجمهوری و شورای شهر، شود که کارآمد باشد و طرحها و ابتکاراتی مبتنی بر وعدههای انتخاباتی خود و نیازها و اولویتهای مردم را در دستور کار قرار دهد.
نحوه مواجهه مجلس آینده با گروههای سیاسی موضوع دیگری است که هم میتواند فرصت باشد و هم چالش. طبیعی است که هر یک از جریانها و گروههای سیاسی به مجلس آینده و اینکه چگونه باید با آن برخورد کنند تا بیشترین جذب و نفوذ را در کمیسیونها و فراکسیونهای آن داشته باشند، بیندیشند. آنچه مهم است، این است که مجلس چگونه میخواهد با نظرداشت این ملاحظه، بدون ابزار شدن در خدمت گروهها، از نظرات کارشناسی و انتقادی آنها برای ارتقای کار بهره بگیرد؛ برای نمونه راهبرد اصلاحطلبان در مجلس یازدهم و چشمانداز اقدامات و تصمیماتی که در این باره ابراز مینمایند، نشان میدهد در چهار سال پیش رو اهداف و برنامههایی را داشته باشند. بخش افراطی این جریان به دنبال این است که به همراه جریان بیرونی مخالف و معاند نظام آرایش خاص سیاسی بین همین اکثریت نیروهای انقلابی راهیافته به مجلس را صورتبندی کند و نما و تصویری از اختلاف و تشتت میان طبقههای مختلف راهیافته به مجلس به جامعه مخابره نماید. مسلماً باید به این موضوع توجه داشت و از هر گونه بازی در این زمین حذر کرد. ممکن است نیروهای انقلاب در برخی مسائل و حوزههای اجرائی اختلاف سلیقه داشته باشند که امری طبیعی است، اما همه آنها به اصول وحدت در این جریان انقلابی با محوریت انقلاب اسلامی وفادار هستند و نباید این فرصت و اعتماد مردم را از دست داد.
رصد رسانهای اظهارات و ارزیابیهای بزرگان جریان اصلاحات که نتیجه را به نیروهای انقلابی واگذار کرده، نشان میدهد چند نگاه برای مجلس آینده آماده کردهاند که به فضای رسانهای بکشانند و برای افکار عمومی ادراکسازی کنند؛ اولین و مهمترین آن که از چند ماه پیش شروع کردهاند و امتداد هم میدهند، این است که مجلس را در نظام جمهوری اسلامی، یک مجموعه بیخاصیت جلوه دهند. پرچمداران طرح بیخاصیت بودن مجلس که برخی از نمایندگان فعلی رد صلاحیتشده برای انتخابات مجلس یازدهم نیز در بین آنها دیده میشوند،
در یک تناقض رفتاری گیر کردهاند و برای این پرسش پاسخی ندارند که چرا زمانی که در مجلس بودند، کاری نکردند و چیزی در این باره نمیگفتند و چرا اکنون که رأی نیاوردهاند یا رد صلاحیت شدهاند، ساختار قانونی مجلس را زیر سؤال میبرند؟
راهبرد بالابردن توقعات از مجلس، دیگر راهبردی است که در دستور کار برخی جریانهای سیاسی قرار دارد. اگر منتخبان مردم دقت نکنند، ممکن است با اظهارات هیجانی و بیبرنامه خود زمینهساز این مسئله باشند؛ باید منافع و مصالح کلان کشور را رعایت کرد و با تعامل، تصویب برنامهها و نظارت، کشور را پیش برد و از مشکلات مردم کاست. بیتردید جریانهایی دوست دارند سخنانی از سوی منتخبان ملت مطرح شود تا سوار بر آنها میان مجلس و دولت اختلاف ایجاد کنند و مجلس را از مسیر خدمت به مردم دور کنند؛ البته معنای این سخن نگفتن انتقادها نیست؛ بلکه در شرایطی که مردم با مشکلات زیادی مواجه هستند، باید از کشاندن بسیاری از موضوعات به عرصه عمومی خودداری کرد و در جلسات تخصصی جدی مجلس با دولت، به نمایندگی از مردم مطالبه کرد و طرح ابتکاری داد و به دولت که مانند همه جای دنیا در شرایط مناسبی از حیث مشکلات غیرمترقبه قرار دارد، کمک کرد.
مجلسهراسی مسئله دیگری است که در آینده شاهد آن خواهیم بود. در این راستا هیچ بعید نیست درباره سیاست خارجی بگویند قرار است ما با آمریکا جایی یک توافق سیاسی کنیم و نتیجهاش در سفرههای مردم دیده شود، اما این نمایندهها به اسم انقلابیگری میخواهند جلویش را بگیرند و ارتباط ما را با دنیا قطع کنند. موضوعات و حرکتها باید باحوصله و بهدقت تبیین شود و اجازه نداد دوباره دوقطبیهای جنگ و صلح یا امنیت و معیشت شکل بگیرد. نیروهای انقلابی باید این مجلسهراسی را با خدمت به مردم بیاثر کنند.
نمایش جنگ قدرت در آستانه تشکیل مجلس چالش دیگری است که ناهمراهان خارجی و داخلی با مجلس یازدهم ممکن است آن را در دستور کار خود قرار دهند؛ البته مجلس نهادی دموکراتیک و مبتنی بر رأیگیری است، اما پارهای اختیارات هیئترئیسه مجلس و رؤسای کمیسیونها موجب میشود برخی آن را مایه درگیری و اختلاف قرار دهند؛ از اینرو دارند این جنگ قدرت را القا میکنند و حتی برخی رسانههای دارای گرایش غربگرایانه با رویکردی حرفهای از طریق خبرگیری از برخی منتخبانی که خیلی به ملاحظات توجه ندارند، فهرستی طولانی از رئیس مجلسها میتراشند که تعداشان به ده یازده نفر هم رسیده است و روی هر کدام تحلیل میکنند و با رقیبتراشیهای غیرواقعی به دنبال ایجاد تکدر خاطر بین نیروهای انقلابی، نمایش قدرتطلبی و مدیریت صحنه هستند.
مجلس آینده در شرایط ویژهای شکل گرفته است و در ادامه فعالیت خود با چالشها و مشکلاتی مواجه خواهد بود، اما از فرصتها و نقاط قوتی هم برخوردار است که اگر با رهیافت هزینهـ فایده رفتارها و مواضع نمایندگان نسبت به انقلاب به امور نگاه کنند، میتوانند با رویکرد عقلایی و اسلامی از فرصت اکثریت انقلابی در مجلس استفاده نمایند و تصویری کارآمد و متخصص و در عین حال متعهد به انقلاب و مردم را به نمایش بگذارند تا هم زمینه خدمت به مردم فراهم شود، هم سرمایه اجتماعی آسیبدیده طی روندهای گذشته تقویت شود و هم روند تثبیت موقعیت جریان انقلابی در انتخابات پیش رو تمهید شود. این موفقیت در گروی مراقبت ویژهای است که نتیجه و حاصل دو مسئله است؛ یک، هنر بچههای انقلاب باید این باشد که منازعات محتمل طبیعی در گعدهها یا مجلس آتی به رسانهها کشیده نشود؛ دو، اینکه مجلس یازدهم در سیاست خارجی چطور میخواهد عمل کند.
ابراز تمایل آمریکا به مشارکت در برجام با وجود خروجش از آن در 18 اردیبهشت 1397 با نوعی پیچیدگی توأم است؛ باید موضعی داشته باشیم که هم نگاه انقلابی حفظ شود و هم منافع کشور و مردم آسیب نبیند. اینکه برخی جریانهای سیاسی از الان شروع کردهاند به القای اختلاف و این موضوع که مجلس یازدهم نمیتواند با دولت تعامل کند، باید به صورت جدی بررسی شود که چرا در این شرایط خاص چنین تحلیلی صورت میگیرد. به نظر من این نقطه ضعف مجلس خواهد بود که نتواند مبتنی بر اصول انقلابی و اسلامی و منافع ملی و البته با هوشمندی در راستای حل مشکلات مردم با دولت تعامل نماید. در یک کلام میتوان گفت مجلس متخصص، کارآمد، اهل تعامل و ناظر به رفع مشکلات چاره کار کشور است.