کرونا به عنوان مهمترین مسئله این روزهای جهانِ ما پس از آمارهای عجیب و غریب و فزاینده مرگومیر موجب یک چالش بسیار مهم به نام قرنطینه بوده است. در حالی که تاکنون هیچگونه واکسنی برای این بیماری پیدا نشده است و درمان قطعی هم برای کسانی که دچار این بیماری میشوند، وجود ندارد. بسیاری تنها راه مبارزه با این غول بی شاخ و دم را ماندن در خانه میدانند. برخی کشورها برای پیشگیری از این بیماری قرنطینه اجباری را اجرا کردند و بخشی دیگر به شکل دیگری به این موضوع نگاه کردند: قرنطینه با همراهی و همکاری مردم که تصمیم مسئولان امر در کشور ما نیز بر اساس شیوه دوم طراحی و اجرا شد.
به هر حال تنها راه حل در ایران نیز قرنطینه شدن بود، اما قرنطینهای که باید به میل و اختیار مردم باشد.
بخش عمده مردم کشور ما هم با همراهی مثالزدنی از خانههایشان بیرون نیامدند و حتی به دیدار نزدیکترین نزدیکانشان هم نرفتند و پروتکلهای بهداشتی را رعایت کردند؛ همین هم موجب شد شاهد کاهش ابتلا و مرگومیر ناشی از کرونا در کشورمان باشیم. کسانی که در خانه ماندند، خطر کرونا را احساس میکردند و میدانستند خروج از خانه ممکن است به قیمت جانشان تمام شود و تمام سختیهای در خانه ماندن را به جان خریدند و خود را در خانه قرنطینه کردند.
با این حال، عدهای هرچند اندک هم بودند که از روز اول به زندگی روزمره خود ادامه دادند. این عده به چند دسته تقسیم میشدند؛ دسته اول کسانی بودند که اصلاً اعتقادی به وجود ویروس کرونا نداشتند و فکر میکردند این چیزها فقط یک سری موضوعات تبلیغاتی هستند که رسانهها برای دیده شدن، بیشتر به آن دامن میزنند؛ اینها حتی در رفت و آمدهایشان به بهداشت فردی هم اعتنایی نمیکردند.
دسته دوم کسانی بودند که هرچند میدانستند ویروس وجود دارد، اما فکر میکردند این بیماری فقط برای دیگران است و آنها هرگز دچار نخواهند شد. اینها همان کسانی بودند که با طیب خاطر به مسافرت رفتند و با خنده در مقابل خبرنگاران صداوسیما حاضر میشدند.
اما دسته سومی هم بودند که میدانستند کرونا وجود دارد و هر لحظه ممکن است آنها را مبتلا کند، اما مجبور بودند قرنطینه را بشکنند و از خانه خارج شوند. افرادی که اگر یک روز کار نکنند به نان شبشان محتاج میشوند. کارگر روزمزدی که عادت کرده است هر روز کار کند، مایحتاج همان روز را با مزد روزانهاش تهیه کند و پساندازی هم ندارد، طبیعی است در مقابل این همه هزینه سرسامآور و بدون داشتن درآمد روزانه کمرش خم شود.
اما یک موضوع مهم وجود دارد؛ موضوعی که موجب شد تا مردم مجبور به خروج از خانههایشان شوند و آن هم عدم اجرای صحیح دستورات ستاد ملی کرونا و دولت در شهرهای کوچک و بزرگ است؛ برای نمونه زمانی که به بانکها مراجعه میکنید، متوجه میشوید تقریباً هیچیک از دستورالعملهایی که روزانه مدیران بانکها در رسانهها ابلاغ میکنند، در شعبات بانکها اجرایی نمیشود؛ نمونه آن تمدید خودکار کارتهای پرداختی است که زمان انقضایشان در زمان بحران کرونا فرا رسیده، اما در عمل شاهد آن هستیم که چنین اتفاقی رخ نمیدهد، یا مثلاً با وجود اینکه وزیر ارتباطات دستور میدهد صف خرید سیمکارت از بین برود، تا چند روز شاهد صفهای طولانی برای خرید سیمکارت هستیم. قرنطینه یک چالش جدید در ماههای اخیر بود که موجب شد جنبههای جدیدی از کنش و واکنش را در مردم، دولت و اقشار مختلف نظارهگر باشیم تا خود را بهتر بشناسیم.