در تجربه چهلساله انقلاب اسلامی همواره جوانانی بودند که متناسب با نیاز انقلاب اسلامی وارد میدانهای جدید شدهاند و به صورت خودجوش اقدام به رفع نیاز انقلاب کردهاند. تعبیر رهبر معظم انقلاب از این نوع حرکت خودجوش «آتش به اختیار» بوده است؛ تعبیری که برگرفته از فرامین نظامی در تمرینات تیراندازی در میدان تیر یا در صحنه نبرد است؛ با این مفهوم که فرد به مرحلهای رسیده است که باید به تشخیص خود در یک مسئله عمل کند. تجربه جهادگران سازندگی در ابتدای انقلاب، حضور نیروهای مردمی در دفاع از کشور در ماجرای مقابله با جداییطلبان در مناطق مختلف بهویژه غرب کشور و... مصادیقی از این حرکتهای آتش به اختیاری بودند که برخی به عنوان یک فرهنگ به روند معمول تبدیل شدهاند و برخی هم در زمان خود حرکت مناسبی بودهاند. «آتش به اختیار» واژهگزینی خوبی بوده است که رهبر معظم انقلاب برای بیان این مفهوم در دل انقلاب اسلامی بیان کردهاند.
البته ایشان برای این مفهوم چارچوب نیز قائل شدهاند؛ عمده نگاه ایشان در حوزه آتش به اختیار مربوط به زمانی است که دستگاههای متولی فرهنگی در خواب هستند یا غافل از موضوعات مهمتر، به مباحث پیشپاافتاده مشغول هستند و اینجاست که جوان مؤمن انقلابی بر حسب مسئولیت و وظیفه خود به میدان میآید و آتش به اختیار کار تمیز فرهنگی انجام میدهد. آتش به اختیار درواقع نوعی واگذاری امور فرهنگی به مردم است؛ البته آفات و برکات آن هم قابل بررسی است؛ اما انقلاب اسلامی اثبات کرده هرجا کار به خود مردم که شامل عناصر مؤمن و انقلابی هستند، واگذار شده، عملکردها بهتر بوده است.
رهبر معظم انقلاب در این باره میفرمایند: «آتش به اختیار به معنی کار فرهنگی خودجوش و تمیز است؛ آنچه ما گفتیم معنایش این است که در تمام کشور، جوانها و صاحبان اندیشه و فکر، صاحبان همت، خودشان با ابتکار خودشان کار راـ کارهای فرهنگی راـ پیش ببرند، منافذ فرهنگی را بشناسند و در مقابل آنها کار انجام بدهند؛ آتش به اختیار، به معنای بیقانونی و فحاشی و طلبکار کردن مدعیانِ پوچاندیش و مدیون کردن جریان انقلابی کشور نیست.»
باید دانست فرمان آتش به اختیار متوجه عرصه فرهنگ و موقت است و نمیتوان هر فعالیتی را به این موضوع مرتبط دانست؛ درواقع رهبر معظم انقلاب با گله از دستگاههای مربوطه در حوزه فرهنگ، فرمان آتش به اختیار دادهاند تا در شرایط قطع ارتباط و فعالیت مرکز فرماندهی فرهنگ در کشور، خود مردم خوشفکر و جوانان وارد عرصه شوند؛ درواقع دستگاههای فرهنگی در کشور هنوز نتوانستهاند چارچوب فرهنگ ایرانی و اسلامی را دقیق مشخص کنند و نوعی رهاشدگی در این مسئله احساس میشود که حضور مردم در این صحنه و اجرای ابتکارات و همفکری در عرصه چنین فعالیتی میتواند مبنایی برای همین چارچوب یافتن عرصه فرهنگ باشد و این خود تدبیری مؤثر از طرف رهبر معظم انقلاب است.