هفته گذشته، رئیس پلیس راهور ناجا از احتمال اجرای طرح تشخیص چهرهای خبر داد که با استفاده از آن میتوان عابران پیاده متخلف را با بررسی چهره و استفاده از کد ملی شناسایی و جریمه کرد. اعلام خبر این طرح در کمتر از چند ساعت به مهمترین موضوعی که کاربران فضای مجازی کشورمان درباره آن بحث میکردند، تبدیل شد، تا جایی که اغلب رسانههای پرمخاطب کشور لازم دیدند درباره این تکنولوژی که رئیس پلیس راهور ناجا در اظهاراتش به آن اشاره کرده بود، مقالات مفصلی را منتشر کنند، اما در نهایت این دست محتواسازیها نتوانست از شدت بحثها و پرسشهای ایجادشده در سطح افکار عمومی کشور بکاهد و جامعه همچنان نیازمند دریافت پاسخهای قانعکننده و شفاف است. رئیس پلیس راهور ناجا که پیشتر مسئولیت پلیس فتا و مقابله با جرائم سایبری را بر عهده داشت، در اظهارات اخیر خود از طرح راهاندازی سامانهای پرده برداشت که هدف آن، تشخیص چهره عابران پیاده و شناسایی افراد بیتوجه به قوانین راهنمایی و رانندگی است تا اینگونه امکان برخورد با تخلفات عابران پیاده فراهم و از بروز حوادث مرگبار در معابر کشور بیش از پیش جلوگیری شود. با توجه به توضیحات رئیس پلیس راهور ناجا، به نظر میرسد سامانهای که به آن اشاره شد، مبتنی بر تکنولوژی تشخیص چهره یا Facial Recognition System و با اتصال به بانک اطلاعات کدهای ملی شهروندان فعالیت خواهد کرد و با استفاده از پردازشهای هوشمند رایانهای قادر خواهد بود در صورت عبور یک عابر از مسیر غیرمجاز یا ایفای نقش وی در یک سانحه رانندگی، بدون نیاز به حضور فیزیکی پلیس، او را اعمال قانون کند، حتی در صورت اتصال به پایگاههای اطلاعاتی بانکها، مبلغ جریمه را از حساب بانکی افراد متخلف کسر کند. بدون شک، این طرح را میتوان یکی از مهمترین و البته جنجالیترین طرحهای تکنولوژیک کشور در نظر گرفت؛ زیرا فارغ از ابعاد فنی و پیچیده آن، اجرای این طرح نیازمند زیرساختهای حقوقی ویژهای است و اجرای موفق آن منوط به همراهی افکار عمومی است. البته، پرواضح است افکار عمومی کشور و به ویژه شهروندان قانونمدار از اجرای این طرح استقبال میکنند؛ زیرا با پیادهسازی این تکنولوژی نظارتی نوپدید، برخورد با بسیاری از تخلفات و آسیبهای اجتماعی تسهیل و تسریع میشود؛ برای نمونه، دو سال قبل پلیس چین به سبب استفاده از تکنولوژی تشخیص چهره توانست یک مجرم فراری را از بین یک جمعیت 50 هزار نفری که به تماشای یک جشن عمومی نشسته بودند، شناسایی و دستگیر کند. جالب اینکه این مجرم چینی با این تصور که در میان جمعیت کسی قادر به شناسایی وی نخواهد بود، از مخفیگاهش خارج و به محل برگزاری جشن آمده بود، اما هیچگاه به ذهنش خطور نمیکرد ممکن است پلیس با استفاده از سامانههای تشخیص چهره او را در میان خیل جمعیت شناسایی و دستگیر کند. این تجربه موفق به خوبی از کاربردهای بینظیر سامانههای تشخیص چهره در افزایش سطح امنیت اجتماعی یک جامعه پرده برمیدارد و در یک کلام، موجب تحقق مفهوم نوظهور امنیت هوشمند یا Smart Security در جامعه میشود که اهمیت کلیدی آن را میتوان در مواقع آشوب و اغتشاشات خیابانی که حجم انبوهی از قانونشکنان در خیابانها زورآزمایی میکنند و شناسایی و مهار آنها نیازمند حجم قابل توجهی از عوامل انتظامی است، به خوبی درک کرد. البته بدیهی است در نخستین ماهها و سالهای پیادهسازی سامانه تشخیص چهره از سوی پلیس، نمیتوان انتظار تحقق تمام و کمال امنیت هوشمند را در کشورمان داشت؛ زیرا امنیت هوشمند بخشی از یک مفهوم بزرگتر و پیچیدهتر به عنوان جامعه هوشمند یا Smart Society است و شکلگیری جامعه هوشمند علاوه بر زیرساختهای فنی مناسب و یکپارچه، از جمله بانکهای اطلاعاتی ملی، نیازمند همراهی افکار عمومی است؛ از اینرو رسانههای کشور باید در این حوزه به یاری پلیس بشتابند و با آگاهیبخشی مناسب، زمینه پذیرش این دست سامانههای نوین نظارتی را در جامعه فراهم کنند.