هرساله با شروع فصل تابستان، سبک پوشش جامعه تغییر میکند و افراد برای فرار از گرما از البسه تابستانی استفاده میکنند و به تبع این تغییر رفتار، کانالها و صفحات مجازی به ویژه در اینستاگرام نیز بیش از پیش فعال میشوند و پوشاک و مدهای تابستانی را تبلیغ میکنند.
البته اگر جمله فوق این تصور را به ذهن شما متبادر کرده است که اغلب این صفحات، پوشاک نامأنوس با فرهنگ اسلامی و ایرانی را تبلیغ میکنند، این برداشت درست و دقیق نیست، زیرا اگر با حساب کاربری یک شهروند معمولی و علاقهمند به ارزشهای اسلامی وارد اینستاگرام شوید، با تعداد زیادی از حسابهایی روبهرو خواهد شد که پوشاک اسلامی روبهرو خواهید شد.
زنان و دخترانی که رسماً خود را مدل حجاب معرفی میکنند، با انتشار تصاویر خود در ژستهای مختلف نسبت به تبلیغ حتی فروش محصولات مختلفی از جمله چادر، شال و روسری اقدام میکنند، برخی دیگر نیز با ارائه آموزشهایی مانند آموزش بستن روسری در مدلهای مختلف توانستهاند حجم بالایی از مخاطبان را به خود جلب کنند.
در نگاه اول، این دست افراد و صفحات مجازی آنها موجب افزایش گرایش دختران جوان به حجاب اسلامی میشوند و به آنها نشان میدهند با پوشش اسلامی هم میتوان شیک و به روز بود و در اینستاگرام جلب توجه کرد. که البته تبلیغ این نگاه نیز در جایگاه خود نیاز به بررسی و تأمل ویژه دارد.
اما در نگاه دوم، نمیتوان خوشبینانه به این دست فعالیتها نگریست، به ویژه به این دلیل که پدیده Hijab Fashion Models محدود به فضای مجازی ایران نیست و با قدرت در دیگر کشورهای اسلامی هم دنبال میشود و جالب آنکه اکثر سرشاخهها و مدلهای مطرح این حوزه دارای ارتباطات قابلتوجهی در اروپا و به ویژه فرانسه و انگلیس هستند و با برندهای پوشاک این کشورها تعامل دارند.
اما آنچه بیش از همه بر اهمیت این موضوع افزوده است، شروع فرایند کشف حجاب تعدادی از مدلهای معروف حجاب غیرایرانی در فضای مجازی است که بیشتر آنها بیش از یک میلیون نفر دنبالکننده دارند.
هفته گذشته در گزارشی که بنیاد اسلامی «کلمه» مستقر در استرالیا با عنوان «حقیقت تاریک درباره اینفلوئنسرهای سابق حجاب» منتشر کرد، این پدیده را بررسی کرد و پس از آن سوابق مدلهای کشف حجابکننده مشخص شد که این افراد و جریانهای پشت پرده، در واقع با بهرهگیری از ظرفیت شبکههای اجتماعی و قابلیت الگوسازی این شبکهها برای تودههای مردم و برجستهسازی آنها و همچنین با خلق اینفلوئنسرهای مبلغ حجاب، تلاش کردهاند بر ناخوداگاه کاربران مسلمان و محجبه اثر بگذارند و در یک فرایند آرام، اعتقادات آنها نسبت به حجاب را دگرگون و تخریب کنند.
بر اساس این گزارش، مدلهای فشن حجاب در گام نخست، سطح و اهمیت رعایت حجاب اسلامی به عنوان یک اصل و ارزش دینی را در حد یک سبک عادی از پوشش زنانه پایین آوردهاند و نسبت به آن حساسیتزدایی میکنند تا زمینه عبور از حجاب به سبکهای پوششی دیگر را فراهم میآورند.
نکته جالب توجه اینکه در بررسیهای به عملآمده از فرایند فعالیت مدلهای کشف حجاب کرده، مشخص شد این افراد در ابتدای ظهور و بروز خود در شبکههای اجتماعی در راستای جلب اعتماد مخاطبان مکرراً از ادبیات و رفتارهای اسلامی مانند ذکر گفتن و دعا کردن استفاده میکردهاند و اینگونه اعتماد مخاطبان را به خود جلب کرده و در نهایت پس از مدتی فعالیت به عنوان مدل حجاب، کشف حجاب کرده و سبک زندگی بدون حجاب را تبیلغ میکردهاند.
در واقع، این گزارش و گزارش های تحقیقی مشابه آن حکایت از این واقعیت دارند که بخش قابل توجهی از مدلها و اینفلوئنسرهای حجاب خواسته یا ناخواسته در چارچوب پروژه سکولاریزاسیون سبک زندگی و حجاب دختران و زنان کشورهای اسلامی فعالیت میکنند، از اینرو در این رابطه ضروری است علاوه بر هشداردهی و آگاهیبخشی به کاربران فضای مجازی کشورمان به ویژه زنان، دختران و اقشار دلبسته و پایبند به ارزشها، نهادهای قضایی و فرهنگی نیز نظارتهای محسوس و نامحسوس خود را بر فعالان این حوزه افزایش دهند و مانع از تکرار پروژه کشف حجاب این دست فعالان، در کشورمان شوند.