خبرها نشان میدهد که فقط دو سریال «سلمان فارسی» و «حضرت موسی(ع)» در زمره آثار رده الف یا همان فاخر صداوسیما در حال ساخت است و در شرایطی که شبکههای ماهوارهای با پخش مداوم سریالهای چندصد قسمتی، تمام توجه بخشی از مردم را به خود جلب کردهاند، جای خالی سریالهای فاخر و حداقل با کیفیت در تلویزیون ملی، بسیار به چشم میآید. سریالسازی به ویژه در حوزه آثار ماندگار، از اواخر دهه 60 در سازمان صداوسیما آغاز شد؛ ساخت سریال در این سالها، به رقیبی جدی برای سینما بدل شده بود و در شرایطی که آثار کیفی اندکی در سینما تولید میشدند، سریالهای پرطرفدار در سیما کم نبودند؛ آثاری از جمله هزار دستان، روزی روزگاری، سربداران و امام علی(ع) که با کارگردانان چیرهدست و چهرههای خوب نمایشی به تصویر کشیده شدند و با استقبال خوب مردم هم مواجه شدند و طی دو دهه گذشته، هرکدام از این سریالها به دفعات و کرات، روی آنتن شبکههای مختلف رسانه ملی رفتهاند. اگرچه هزینه ساخت سریالهای فاخر برای صداوسیما بسیار گران رقم میخورد، اما استقبال از این سریالها و پخش تبلیغات طولانی قبل و حین پخش سریالها، آوردههای خوبی را هم برای صداوسیما دارد؛ برای نمونه نوروز امسال، پس از پخش پایتخت 6 اخباری منتشر شد که در آن به محاسبه سود بسیارِ صداوسیما از تبلیغات بازرگانی ابتدا و میانه این سریال اشاره شده بود. با این وجود، به نظر میرسید ساخت این سریالها هم به عنوان مأموریت سازمان در جذب مخاطب، هم به عنوان یک اثر فاخر و ماندگار، و هم به عنوان زمینهای برای جلب آگهیهای تلویزیونی برای صداوسیما توجیه فنی، فرهنگی و اقتصادی به همراه داشت و مدیرانش هم از آن استقبال میکردند. حالا چند سالی است که نبود بودجه، تمایل نداشتن صداوسیما به همکاری با برخی چهرهها و نیز بیرغبتی تهیهکنندگان نسبت به تولید آثار گرانقیمت، موجب شده است روند تولید سریالهای فاخر برای صداوسیما هم متوقف شود. نکته مهمی که در این میان قابل اشاره است، موضوعِ سریالهای تاریخی معاصر است که در برخی موارد، هزینه تولید آنچنانی هم نداشتهاند، اما با استقبال خوب مردم مواجه شدهاند؛ سریالهایی که با محوریت شخصیتهایی مثل دکتر قریب، ابنسینا، ملاصدرا، شیخ بهایی و امثالهم در سالهای قبل تولید شد، اگرچه به لحاظ کیفیت پایینتر از سریالهایی مثل مختارنامه یا کیف انگلیسی بودند، اما بدون شک، به نسبت هزینه تولید، هم از موضوع مناسبی برخوردار بودند و هم آثار قابل قبولی شمرده میشدند؛ چیزی که مدتهاست جایی در سیما ندارد؛ در واقع دیگر نه از آن سریالهای پر زرقوبرق خبری هست و نه از این آثار قابلقبول. نگاه تجاری به سریال و انتظار برای جذب سرمایهگذار، فرصت اندکی را برای ساخت سریالهای خوب پدید میآورد و همین مسئله در بلندمدت، هم موجب رشد روزافزون سریالهای سخیف و بیمحتوا در شبکه نمایش خانگی میشود و هم جای سریالهای ماهوارهای را بیش از پیش در خانههای مردم باز میکند.