متن پیشرو را حجتالاسلام وحیدی راد از سیستان و بلوچستان به سایت بصیرت ارسال کردهاند.
از سال ۱۳۴۲ که انقلاب اسلامی در ایران کلید خورد، خداوند فرشتگانی را در شکل و قیافه بعضی انسانهای مخلص و متقی قرار داد، مثل حضرت امام (ره) و یاران او که هرچه به پیروزی انقلاب نزدیکتر شدیم این قبیل فرشتگان بیشتر و بیشتر میشدند، شهید بهشتی، شهید مطهری و دیگر شهدایی که از جان خود گذشتند تا انقلاب ایجاد شود و استمرار داشته باشد در این زمینه از فرشتهای در سیستان و بلوچستان میشود یاد کرد که عامل پیروزی انقلاب در این استان پهناور بوده و ایشان رهبری انقلاب را در منطقه، با سیاست و درایتی که داشت انقلابیون را ترغیب و تشویق به انقلاب میکردند؛ علاوه بر این، میزبان فرشتگانی بود که به این منطقه تبعید میشدند.
بعد از پیروزی انقلاب، یکی از کارهایی که دشمن انجام داد، تحمیل جنگ بر ملت ایران بود که فرشتگانی از جنس همت ها، باکری ها، شوریدلها و دیگر شهدا بودند که جانانه جنگیدند تا انقلاب استمرار یابد. خوب است که از بعضی از فرشتگان سیستانی نیز در میان آنها یاد کنیم، شهید حاج قاسم میرحسینی ایشان شخصیتی دلیر، شجاع، متقی، عابد به تمام معنی بودند. رهبر معظم انقلاب در تجلیل از این شهید بزرگوار فرمودهاند: "شهید حاج قاسم میرحسینی که از سرداران لشکر ثارالله، از آن شخصیتهای استثنایی و جالب است. من مردم سیستان را اینگونه شناختم.»سخنان خواندنی حاج قاسم سلیمانی درباره شهید میرحسینیحاج قاسم سلیمانی در وصف شهید میرحسینی میگوید: «قاسم میرحسینی، بزرگ لشکر ۴۱ ثارالله بود که واقعاً من امروز در هر مأموریتی جای خالی او را میبینم. شهید میرحسینی در بعد خودش در تمام صحنه جنگ تک بود. در مورد شهید میرحسینی هرچه بگویم احساس میکنم اصلاً نمیتوانم حق او را ادا کنم. خیلی روح بزرگی داشت. یک مالک اشتر بهتماممعنا بود. من نمیدانم مالک هم توی صحنه سخت محاصره جنگ مثل شهید میرحسینی بوده یا نبوده. شهید میرحسینی فرماندهای بود که همه ابعاد یک فرمانده اسلامی را با تعاریف اصیل آقا امیرالمومنین (ع) دارا بود. با معنویتترین شخصیت لشکر ثارالله بود. صدای دلنشین آوای قرآن شهید میرحسینی را هر کس میشنید از خود بیخود میشد. خداوند این توفیق را به من داد که تقریباً از عملیات والفجر یک تا این اواخر که خیلی هم بود در خدمت ایشان باشم. من واقعاً این را میگویم که در میان شهدای جنگ تحمیلی دوستان زیادی داشتم، ولی در عملیات مختلف هیچ کس را مانند ایشان ندیدم...»شهید عباس دهباشی دیگر شهید منطقه سیستان و بلوچستان، اینقدر مهارت داشت که لباسهای دشمن را میپوشید و در بین عراقیها نفوذ میکرد. در یک مورد یک یا دو شب ایشان را زندانی کرده بودند، علت آن این بود که جلوتر از یک یا دو نفر رفته بود غذا بگیرد، گفته بودند که شما نظم را به هم زدهاید به همین دلیل باید دو شب زندان بروید (جاودانهها؛ یادنامه شهدای روحانی سیستان و بلوچستان ص۱۴۵) یادی بکنیم از فرشتهای که «حسابی مقدم» بودسردار سلیمانی به مسئولین اطلاعات لشکر میگفت: (اگر میخواهید فرماندهان ما را توجیه کنید، مثل حمید حسابی مقدم توجیه کنید.)همیشه روال کار این بود که یکی از مسئولین اطلاعات تعدادی از فرماندهان را با خودش برای نفوذ تا دل دشمن میبرد تمام نقاط کلیدی عملیات را به آنها نشان میداد و آنها را توجیه میکرد که از چه مسیری، چه موقع، با چه تعداد نیرو و به چه نحوی وارد عمل شوند.حمید حسابی مقدم آنقدر نترس و جسور بود که تا عمق نیروهای دشمن نفوذ میکرد، فرماندهانی که با حمید حسابی مقدم برای توجیه میرفتند و وقتی برمی گشتند به سردارسلیمانی میگفتند ما را دیگر با حمید حسابی نفرستید، حمید باید صدای عراقیها را بشنود، بعد ما را توجیه کند. (جاودانه ها؛ یادنامه شهدای دانشجویی استان سیستان و بلوچستان ص۲۶،۲۷)از این دست انسانهای پاک باخته در کشورمان کم نبوده و نیستند، انسانهایی که در مقاطع حساس از عمرشان، برای رضای خدا و به امید نظر رحمت ربوبی جانفشانی میکنند. یک روز فرشتگانی از جنس آتشنشانان ظهور کردند، در پلاسکو سوختند تا دیگران نسوزند، جان دادند تا دیگران جان بگیرند، یک روز هم به صورت یک دستفروش ظهور میکند، عاشقانه تلاش میکند که جان افراد را نجات دهد و زمانی که به او پیشنهاد شغل میکنند، میگوید من دوست دارم رهبرم را ببینم و راه سردار سلیمانی را ادامه دهم. این عشق به رهبری است، عشق به شهدا و سردار سلیمانی است. به جای اینکه بگوید خانهای میخواهم، شغلی میخواهم و ... فقط دیدار رهبری را خواستار شد و از این قبیل فرشتگان در کشور جمهوری اسلامی زیاد هستند و بقاء انقلاب به این جور افراد بستگی دارد، بقاء انقلاب به این جور تفکر و اندیشه بستگی دارد. به راستی فرشتگان باید در مقابل این جور افراد زانو ن، چرا که اگر یک گروه از فرشتگان همیشه در برابر خداوند سجده میکنند و یک گروه همیشه رکوع میکنند، اختیاری در این امر ندارند، ولی انسانها را خداوند قدرت اختیار داده، یعنی مختارند که راه خیر یا راه شر را بروند. یک عده در این دنیای فانی راه شهادت و ایثارگری و یک عده هم راه شیاطین را انتخاب میکنند. حال ما کدام راه را انتخاب میکنیم؟ حواسمان جمع باشد که راه درست و راه خدا و ارزشها را انتخاب کنیم.