صبح صادق >>  نگاه >> گزارش
تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱۳۹۹ - ۱۹:۴۹  ، 
کد خبر : ۳۲۳۶۲۸
مروری بر حوادث بهار ۱۳۶۰ و صف‌آرایی ضد انقلاب در برابر ملت و امام(ره)

محکوم به ارتداد

پایگاه بصیرت / مهدی سعیدی

بهار سال ۱۳۶۰، ایام تقابل جریان‌های معاند با خط امام(ره) و ملت بود. در این ایام سطح منازعات سیاسی در کشور روزبه‌روز افزایش یافت و جریان واگرایی از خط امام(ره)، مسیر متفاوت پیش‌گرفته خود را تداوم بخشید. در این مسیر بود که مسئله تقابل با آموزه‌های اسلامی نیز فرصت ظهور و بروز بیشتری می‌یافت و این خود یکی از عواملی بود که بر شدت تقابل می‌افزود. یکی از رخدادهای پرمناقشه‌ای که بر التهاب آن روزها افزود، و می‌توان از آن به عنوان اوج تقابل اسلام‌خواهان و اسلام‌گریزان یاد کرد، ماجرای اعتراض به ارائه لایحه قصاص از سوی شورای عالی قضائی بود که جبهه ملی سردمداری آن را بر عهده گرفت. شورای عالی قضائی لایحه قصاص را با کمک پنج فقیه شامل آیات «بهشتی، جوادی‌آملی، قدوسی، موسوی‌اردبیلی و ربانی‌املشی» تهیه و پس از به تصویب رساندن در دولت، در قالب یک لایحه به مجلس تقدیم کرد.

پس از طرح این لایحه، مخالفت‌هایی در میان برخی سیاسیون و استادان دانشگاه نسبت به این لایحه به وجود آمد و بیانیه‌ها و نامه‌هایی نگاشته شد. مهم‌ترین واکنش متعلق به ۱۱۲ نفر از استادان حقوق، قضات و وکلای دادگستری بود که طی بیانیه‌ای اعتراضی و انتقادی نسبت به این لایحه که در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۳۶۰ در روزنامه «انقلاب اسلامی» به چاپ رسید، پیشنهاد طرح و بررسی این لایحه در شورایی مرکب از فقیهان و حقوق‌دانان را دادند. در بیانیه آمده بود: «لایحه قصاص، که از طرف شورای‌ عالی قضائی تهیه و به تصویب دولت رسیده است، از جهات گوناگون دارای اشکال‌های جدی حقوقی و اخلاقی و نقائص فقهی است و پیش‌بینی می‌شود که آثار نامطلوب آن زیان‌های عمده اجتماعی و بین‌المللی به بار آورد.»

در واکنش به این بیانیه، شورای عالی قضائی پیشنهاد برگزاری میزگردی را در تاریخ ۲۱ اردیبهشت در وزارت دادگستری داد تا با حضور دو نماینده از امضاکنندگان بیانیه، دو نماینده از شورای عالی قضائی، دو نماینده از شورای نگهبان و دو نماینده از کمیسیون قوانین مجلس، طرح مذکور به بحث و گفت‌وگو گذاشته شود. معترضان اما بهانه آوردند و حضور در این میزگرد را نپذیرفتند. فردای آن روز، همان حقوق‌دانان و استادان دانشکده‌های حقوقی که امضاکننده بیانیه قبلی بودند، به همراه جمعی دیگر از وکلا و استادان حقوق بیانیه‌ای دیگر صادر کردند و مجدداً در اعتراض به لایحه قصاص نوشتند و تشکیل میزگردی در این زمینه را رد کردند و گفتند: «ما تمایلی به شرکت در این‌گونه نمایش‌های تبلیغاتی نداریم و از آقایانی که در محیط طلبگی و دور از آلایش‌های مادی تربیت شده‌اند، تعجب می‌کنیم که چگونه مسحور این طرز تفکر شده‌اند و در بازتاب‌های خود روح علمی را تابع مانورهای سیاسی ساخته‌اند.»

نکته قابل تأمل آنکه در این گفت‌وشنودها، حضرت امام(ره) وارد نشدند و واکنشی از خود نشان ندادند. اما ماجرا از آنجایی صبغه کاملاً سیاسی گرفت که جبهه ملی طی اعلامیه‌ای لایحه قصاص را «غیرانسانی» خواند و از مردم خواست ساعت ۴ بعدازظهر روز ۲۵ خرداد سال ۱۳۶۰ به خیابان‌ها بیایند و علیه این لایحه، از میدان فردوسی تا دانشگاه تهران راه‌پیمایی کنند و بانگ اعتراض خود را به گوش جهانیان برسانند.

پس از این ماجرا بود که حضرت امام(ره) در دیدار با اقشار مردم و روحانیون استان مازندران به غائله جبهه ملی اشاره کردند و خطاب خود را به سوی نهضت آزادی و دیگر گروه‌های هم‌سو با جبهه ملی قرار دادند و از آنان خواستند از این تجمع اعلام برائت کنند. ایشان فرمودند: «بیایید حساب خودتان را جدا کنید. آیا «نهضت آزادی» هم قبول دارد آن حرفی را که «جبهه ملی» می‌گوید؟ آنها هم قبول دارند که این حکم‌ـ حکم قصاص‌ـ که در قرآن کریم و ضروری بین همه مسلمین است، «غیر انسانی» است؟ آیا این نماز شب‌خوان‌ها این را قبول دارند یا نه؟ شک ندارم که قبول ندارند. خب، اعلام کنید. چرا ساکت نشسته‌اید... جدا کنید حساب [خودتان‌] را از مرتدها. اینها مرتدند. «جبهه ملی» از امروز محکوم به ارتداد است.»

این نامه صریح موجب شد بنی‌صدر و نهضت آزادی در وضعیت دشواری قرار گیرند. بنی‌صدر که در این زمان در پیوند کامل با منافقین قرار گرفته و مخفی شده بود، به مسیر واگرایی خود ادامه داد و چند روز بعد از سوی مجلس شورای اسلامی از ریاست‌جمهوری عزل شد؛ اما نهضت آزادی تلاش کرد ظاهر خود را حفظ کند و کار را بر خود سخت‌تر از این نکند. «محمد توسلی» از اعضای نهضت آزادی نقل می‌کند: «اتفاقاً همان روز آقای مهندس بازرگان، دکتر سحابی و دکتر یزدی منزل ما بودند که آیت‌الله خمینی صحبت می‌کردند که نهضت آزادی باید نظرش را درباره لایحه قصاص بدهد. همان‌جا متنی نوشته شد و برای خبرگزاری پارس فرستادیم؛ اما رسانه‌ها منتشر نکردند. با احمدآقا ماجرا را در میان گذاشتیم.»

بیانات امام(ره) با واکنش جامعه همراه شد و متعاقب این سخنرانی، مردم با شعار «فرمانده کل قوا خمینی، سکوت هر مسلمان خیانت است به قرآن، لبیک لبیک یا امام، حزب‌الله پیش مرگ روح‌الله» به خیابان آمدند. مرحوم هاشمی رفسنجانی در خاطرات روز ۲۵ خرداد ۱۳۶۰، می‌نویسد: «امام با این بیانات، باعث شدند که جرئت آمدن به خیابان‌ها را نکنند و در عوض مردم حزب‌اللهی به خیابان‌ها ریختند و شعارهای تند، مبنی بر عزل و محاکمه و اعدام بنی‌صدر و ملی‌گرایان دادند. بیش از ۵۰۰ هزار نفر، بدون مقدمه در خیابان‌ها جمع شدند و تا غروب، تظاهرات می‌کردند. آخر وقت، جمعیت عظیمی مقابل مجلس آمدند... و خواستار سلب کفایت سیاسی بنی‌صدر در مجلس بودند.»

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات