هفته گذشته بود که رئیسجمهور از ایجاد یک گشایش اقتصادی در کشور خبر داد؛ گشایشی که قرار است خبر آن طی این هفته از سوی رئیسجمهور اعلام شود. موضوعی که اگر چه ظاهرا باید خوشحالکننده باشد، اما در روزهای گذشته علاوه بر تحلیلها و اظهارات متفاوت درباره پیشبینیها از این گشایش، نگرانیهایی نیز وجود داشته است. به نظر میرسد گشایش مد نظر دولت موضوعی مرتبط با فروش نفت در بورس و به نوعی در راستای افزایش درآمدهای دولت، با فروش این اوراق به مردم و تعهد بازپرداخت آن در زمان سررسید این اوراق (دولت بعد) باشد. با توجه به این موضوع و بدون اطلاع قطعی از نوع تصمیم دولت در راستای گشایش اقتصادی، ذکر چند نکته در این باره ضروری است. در ابتدا باید توجه کرد موضوع ایجاد گشایش اقتصادی عموما اتفاقی دفعی و یکباره نیست که با یک تصمیم یا مصوبه ممکن باشد؛ اگر این طور بود، چرا دولت در انجام این گشایش تاکنون کوتاهی کرده و قرار است در ماههای پایانی حضور خود در پاستور دست به یک گشایش اقتصادی بزند؟ اگر از موضوع فروش نفت به صورت اوراق یا آزاد شدن بخشی از اموال بلوکه شده ایران تحت عنوان گشایش اقتصادی نام برده شده است، این موضوعات دقیقا چه گشایشی در زندگی مردم خواهند داشت؟ اگرچه در میان کارشناسان و اهالی رسانه مواردی چون فروش اوراق نفت در بورس، آزاد شدن بخشی از اموال بلوکهشده ایران، کاهش نرخ ارز با تزریق ارز به بازار، افزایش یارانه نقدی برخی دهکها و... به عنوان خبر احتمالی رئیسجمهور موسوم به «گشایش اقتصادی» مطرح است، با بررسی موردی هر کدام از این احتمالات میتوان گفت هیچ کدام از این موارد گشایش اقتصادی نیستند و بیشتر حالت مُسکنهایی موقتی را برای اقتصاد ایران دارند؛ برای نمونه فروش اوراق نفت را که یکی از محتملترین گزینههای مطرح است، میتوان به نوعی آیندهفروشی دولت دانست، حتی تزریق ارز به بازار برای کاهش نرخ نیز اقدامی کاملا سطحی و غیرریشهای درباره بازار ارز است. این احتمال که ممکن است برخی اقدامات، از جمله توزیع بیضابطه منابع از طریق افزایش یارانههای نقدی، اصلاح نظام دستمزد و... بدون پیشبینی منابع پایدار برای این طرحها منجر به بدهکار شدن کشور و دولت شود، به نوعی آینده اقتصاد ایران را نیز به فروش نفت خام و درآمدهای حاصل از آن پیوند میزند؛ چرا که فرض اقتصاد ایران باید بر تداوم تحریمها قرار گیرد تا حتی در صورت آزاد شدن مبادلات بانکی و فروش نفت خام ایران با برداشته شدن تحریمها، این منابع صرف امور زیرساختی شوند و هیچ حسابی روی این درآمدها برای اداره امور جاری کشور باز نشود؛ در حالی که افزایش بیضابطه تعهدات دولت به نوعی وادار کردن دولت به فروش نفت خام و درآمدهای فروش آن در آینده است.یکی از دلایل نگرانکننده موضوع گشایش اقتصادی از سوی رئیسجمهور، تجربه تلخ افزایش قیمت بنزین در آبان ماه سال 1398 است؛ چرا که هدف دولت از اجرای این طرح به نوعی تقویت معیشت دهکهای پایین جامعه عنوان شده و قرار بود این طرح موجب حمایت دولت از این دهکها شود؛ موضوعی که نه تنها موجب حمایت یا رضایت این اقشار نشد، بلکه در نهایت اعتراض این اقشار را به همراه داشت .