تحولات داخلی لبنان همچنان در کانون توجه محافل سیاسی و رسانهای منطقه و جهان قرار دارد. تحریمهای آمریکا و مشکلات ناشی از آن که در ماههای اخیر گریبانگیر مردم لبنان شده است، انفجار انبار مواد منفجره در بندر بیروت که بیش از 15 میلیارد دلار خسارت در پی داشت و نهایتاً ناآرامیهایی که در لبنان شاهد آن هستیم، این کشور را در شرایط ویژه و حساسی قرار داده است.
آنچه که اخیراً در بیروت رخ داد، حادثهای است که بحث درباره آن نیازمند قدری تأمل در زمینه چگونگی ورود این مواد انفجاری است.
نیترات آمونیوم که از آن در تولید کودهای شیمیایی و همچنین به عنوان مادهای فرعی در ساخت مواد منفجره استفاده میشود، از سال 2014 در بندر بیروت انبار شده بود. این محموله خطرناک شش سال پیش، از یک کشتی باری متعلق به یک تاجر روس به نام «ایگور گرچوشکین» و شرکت تحت مالکیت وی تخلیه شده بود. این کشتی باری که با پرچم مولداوی حرکت میکرد، از گرجستان به موزامبیک میرفت که در مسیر خود با مشکلات فنی روبهرو میشود و به ناچار در بندر بیروت پهلو میگیرد. همان زمان برخی تجار لبنانی که از این شرکت روسی حدود 400 هزار دلار طلب مالی داشتند، به دادگاه شکایت میکنند و بنا بر حکم رئیس دادگاه کشتی پس از تخلیه محموله خطرناک توقیف میشود و خدمه آن آزاد میشوند، اما مسئول بهرهبرداری کشتی و مالک آن با توجه به اینکه ورشکسته شده بودند، برای گرفتن مال توقیف شده که البته در بازار بینالمللی ارزش چندانی ندارد و امروز قیمت کلی آن از یک میلیون دلار تجاوز نمیکند، ترجیح میدهند این محموله را در بندر بیروت به حال خود رها کنند.
دو گمانهزنی در این رابطه وجود دارد؛ گمانه اول، این انفجار را ناشی از یک آتشسوزی که در پی عملیات عمرانی و مشخصاً جوشکاری در محوطه انبار نیترات بوده است، میداند؛ گمانه دوم، که از طریق برخی واکنشهای صهیونیستی منتج میشود، انفجار را سناریویی میداند که از سوی برخی بازیگران مخرب خارجی و مشخصاً رژیم صهیونیستی طراحی شده است.
با وجود گمانهزنیهای مختلف، اما تاکنون هیچ نشانهای دال بر اینکه انفجار بندر بیروت توسط رژیم صهیونیستی یا هر بازیگر مخرب دیگری انجام شده است، وجود نداشته است و فعلاً آنچه که میشود گفت این است که این انفجار بر اثر سهلانگاری و اهمال در زمینه نگهداری طولانیمدت این حجم از مواد و کار جوشکاری بوده است.
اگر در تحقیقاتی که در لبنان در حال انجام است اثبات شود که رژیم صهیونیستی در پشت پرده این انفجار قرار دارد، دولت و مقاومت لبنان این حق را برای خود محفوظ و طبیعی میدانند که پاسخ مناسبی به تلآویو دهند.
در این میان برخیها و عمدتاً عربستان و بازیگران متخاصم جبهه مقاومت، انگشت اتهام را به سمت حزبالله نشانه گرفتهاند در حالیکه: همچنان که «سیدحسن نصرالله» نیز اعلام کرده، حزبالله نه در بندر بیروت مخازن تسلیحاتی دارد، نه آنجا را مدیریت میکند، و نه بر آن تسلط و نظارت دارد. برخی به دنبال بهرهبرداری سیاسی از حادثه انفجار هستند، ولی حزبالله مُصر است که این شرایط و لحظات، زمان مناسبی برای تسویه حسابهای سیاسی و حزبی نیست و اولویت اول وحدت و انسجام درونی گروههای سیاسی برای جلوگیری از کشیدهشدن کشور به سمت جنگ داخلی است.
بازیگران غربی، به ویژه آمریکا، فرانسه و آلمان با این تصور غلط که دولت دیاب یک دولت برآمده از تلاشهای حزبالله است، نقش ویژهای در استعفا و ساقط کردن این دولت دارند؛ این ادعا در حالی است که نماینده فراکسیون مقاومت لبنان (حزبالله) روزی که دولت حسن دیاب بر سر کار آمده بود، طی نطقی صریحاً اعلام کرد: «این دولت هیچ شباهتی به مشی و حزب ما (حزبالله) ندارد و فقط برای نجات لبنان از بی دولتی، به استقرار یک دولت رضایت دادیم.»
آنچه که امروز در لبنان شاهد هستیم، یک خشم متراکم اجتماعی و اقتصادی است که اساساً ناشی از مشکلات و معضلاتی است که در حوزه اقتصاد و سیاست بر اثر مداخلات خارجی به وجود آمده است؛ از اینرو گام اول غلبه بر این مشکلات، عاریسازی لبنان از مداخلات مخربانه و مزورانه خارجی و نیز اتحاد و انسجام داخلی است.
لبنان طی سالهای گذشته بارها شرایط بیدولتی را تجربه کرده و عملاً بدون استقرار دولت رسمی و ثابت، امور به پیش رفته است.