یک ماه و چند روز دیگر به گرامیداشت چهلمین سالگرد آغاز دفاع مقدس مانده است. روزی که چندین هواپیمای بعثی، آسمان تهران را آلوده کردند و بمبهایشان را روی فرودگاه مهرآباد انداختند. تهاجم به خاک ایران، البته از ماهها قبل شروع شده بود. تانکهای عراقی به سمت ایران شلیک میکردند و لوله توپها به سمت خاک کشورمان بالا آمده بود. تحرکات ضدانقلاب در مرزهای غرب و شمالغرب هم زمینه را برای تهاجم هر چه بیشتر آماده میکرد، اما کسی گمان نداشت که صدام، با گسیل هواپیماهایش به تهران، جنگ را با صدای بلند، فریاد بزند. هیچ کس هنوز نمیداند در شامگاه 20 سپتامبر 1980 و در استراحتگاه صدام چه گذشت که اینگونه بیمحابا و جنونآمیز تصمیم گرفت پایش را از گلیمش درازتر کند. تخیلات بهاصطلاح سردار قادسیه در ابرهای بالای سرش اینگونه بود که سوار بر ماشین جنگی، یکی دو روزه به تهران میرسد و در مواجهه با استقبال مردم ایران، گستره حکومتش را تا مرزهای افغانستان و پاکستان کِش میدهد. خیال خام صدام با وجود همه امکاناتی که در دست داشت و از سردمدارانش گرفت، در محاسبات مردمشناسانه به شدت عقبمانده و سطحی بود. میزان شناخت فرمانده قوای بعثی از مردم ایران به نمونههای ناقص و درماندهای چون برخی اعضای سازمان مجاهدین خلق محدود میشد و همین، پاشنهآشیل او در هشت سال بعدش شد. جنگ ویرانگر عراق علیه ایران برای دو طرف ماجرا زیانبار بود، اما برای ایران، آغازی شد بر دورهای ماندگار در تاریخ و تجربیات ارزشمندی که هنوز هم بعد از سی و چند سال از ذخیره آن میشود بهرهها برد. شاید بارها شنیده باشید که برخی میپرسند، اگر 31 شهریور، سالگرد آغاز تجاوز بعثیها به ایران است، چرا آن را گرامی میداریم؟ چرا در و دیوارهای شهرمان پر از تصاویر جنگی میشود؟ چرا یادوارههای کوچک و بزرگ در سازمانها و نهادها و مساجد برگزار میشود ؟ چرا موسیقیهای غرورانگیز از صدا و سیما پخش میشود و چرا هر که میتواند، سری به جانبازان و خانوادههای شهدا میزند؟ رمز این برنامهها و یادمانها را میشود در برکاتی جستوجو کرد که دفاع مقدس برای همه ما داشت. اگر تجربیات تلخ و شیرین مردم و مسئولان از آن روزها نبود، تحمل شرایط فعلی غیرممکن میشد. فقط کمی دقت کافی است که بفهمیم مقابله با شرایط کرونایی، به ویژه در موج اولش هم مرهون بهرهگیری از همین تجربیات بود. هنوز هم ایستادگیِ باقیمانده از آن سالهاست که موتور کشور را در سیاست داخلی و خارجی پیش میبرد و صدها نمونه و مثالّ مانند آن. همین اهمیت است که ما را در چهلمین سالگرد آغاز جنگ تحمیلی بر آن داشته است تا هر هفته در قالب صفحه «جبهه» با شما درباره دفاع مقدس و مقاومت اسلامی که فرزند خلف آن است، صحبت کنیم. از شهدا و جانبازان بگوییم و یاد روزهای سخت اسارت در اردوگاههای عراق را زنده کنیم. دوباره وصیتنامهها را بخوانیم و روی عکسهای باقیمانده از آن روزها متمرکز شویم. محصولات و آثار فرهنگی و هنری در این زمینه را بهتر بشناسیم و آفرینندگانانش را تشویق و تحسین کنیم. مفتخریم که در این فرصت یک صفحهای، همراه مایید.