«تعزیه» و «شبیهخوانی» از سنتهای ثابت و قدیمی در مراسمهای عزاداری سالار شهیدان در ماه محرم و صفر است، اما حالا چند سالی است با گسترش شهرها، مجال برای اجرای تعزیه کمتر از گذشته شده است و امسال هم با آمدن کرونا، امید برای برپایی مجالس تعزیه، بسیار کمرنگتر از گذشته شده است.
اگرچه برخیها تعزیه را با تئاتر به عنوان یک هنر نمایشی مقایسه میکنند، اما واقعیت این است که تفاوتهای جدی در خاستگاه فرهنگی، روایی و جنس مخاطبان این دو هنر وجود دارد و همین تفاوتها میتواند زمینه برای اجرای تعزیه را در شرایط کرونایی نیز ایجاد کند.
تئاترهای صحنهای عمدتا در سالنهای نمایش با نورپردازیهای خاصی اجرا میشوند و نزدیکی مخاطب به عوامل صحنه، یکی از ابزارهای ایجاد جذابیت در نمایش محسوب میشود، در حالیکه در تعزیه، به صورت معمول، به واسطه استفاده از اسب یا ابزارهای جنگی، از میدانگاههای بزرگ برای اجرای نمایش استفاده میشود و به طور عمومی نیز مخاطب فاصله مناسبی با عوامل اجرایی دارد. خیابانی بودن و اجرا در فضاهای باز، این فرصت را به تعزیهخوانان و تعزیه گردانان میدهد که بتوانند در هر شرایط محیطی اجرای نمایش داشته باشند در حالیکه این شرایط برای تئاتریها چندان مساعد نیست.
از سوی دیگر، مخاطبان تئاتر به لحاظ فرهنگی اقشار خاصی از جامعه هستند و تئاتر به عنوان یک هنر نمایشی، در سبد همه خانوارها جا ندارد؛ این در شرایطی است که تعزیه، یک نمایش عمومی است که عمده آحاد جامعه، تجربه دیدن آن را دارند. این تفاوت میتواند، زمینهساز اجرای تعزیهها راـ به شرط رعایت دستورالعملهای بهداشتیـ حتی در شرایط کرونایی نیز فراهم کند.
البته چند سالی است که اجرای تعزیه در شهرها، به ویژه کلانشهرها به محاق رفته و کمتر میدان مناسبی برای اجرای تعزیه یافت میشود، اما با این وجود، ساخت میدانگاههای روباز برای اجرای تئاتر در دستور کار مدیران قرار گرفته است و از این منظر، میتوان فضاهای جدیدی را برای اجرای این هنر آئینی و سنتی اختصاص داد.
واقعیت این است که تعزیه، ریشه در باورهای جدی ایرانیان دارد که در هر شرایطی میتواند مخاطبان را به سوی خود جلب کند، اما این هنر سنتی هم نیاز دارد تا بیش از گذشته، خود را با شرایط امروز جامعه تطبیق دهد تا بتواند مانا و پایدار به کار خود ادامه دهد.