همزمان با افزایش ضریب نفوذ شبکههای اجتماعی در کشورمان، فضای مجازی به مبدأ شکلگیری اجتماعات بزرگ و گاهی جنجالبرانگیز بدل شده است؛ به گونهای که برخی از این اجتماعات به دلیل استقبال کاربران فضای مجازی، در اندک زمانی ظهور و بروز قابل توجهی یافته و حتی سبب تغییر و توقف برخی تصمیمات و سیاستهای اتخاذ شده از سوی نهادهای وابسته به قوای سهگانه شدهاند.
برای نمونه، کارزار مجازی «سلامت دانشجو» در طول چند ماه گذشته برای اولین بار در تاریخ 50 ساله کنکور توانست زمانبندی برگزاری این رقابت ملی را تغییر دهد!
در نمونهای دیگر کاربران فضای مجازی در واکنش به تصمیم سازمان حفاظت محیط زیست درباره یک بچه شامپانزه سه ساله ملقب به «باران»، کارزار «نجات باران» تشکیل دادند که تاکنون بیش از 25 هزار نفر از شهروندان ایرانی به عضویت این کارزار درآمدهاند.
البته در ماههای گذشته شاهد شکلگیری کارزارهای عامالمنفعه متعددی بودهایم که انعکاس خوب و موفق آنها در شبکههای اجتماعی توانست زمینه همراهی بیش از پیش آحاد جامعه را با اقدامات نوعدوستانه و خداپسندانه، از جمله کمک به اقشار آسیبپذیر جامعه فراهم کند.
بدون شک، با دقت در نتایج حاصل از این قبیل کارزارهای مجازی میتوان به خوبی به این واقعیت پی برد که تجمعات مجازی تأثیر انکارناپذیری بر واقعیتهای حاکم بر جامعه دارند؛ اما مسئله اینجاست که این افزایش اقبال و همراهی روزافزون جامعه با کمپینهای مجازی تا کجا به نفع مصالح ملی ما و ملت ماست و از چه جایی به بعد این قبیل تجمعات مجازی ممکن است زمینه تهدید جامعه ما را فراهم کند؟!
برای پاسخ به این پرسش، ابتدا باید یادآور شویم که کلمه «کارزار» معادل فارسی واژه انگلیسی «Campaign» است و در ادبیات فضای مجازی، این مفهوم به تلاش هماهنگ و جمعی کاربران فضای مجازی اشاره دارد که با هماهنگی قبلی برای رسیدن به یک هدف خاص اقدامی مشترک را طراحی و اجرا میکنند، تا از این طریق یک پیغام دارای بار سیاسی و تبلیغاتی را به جامعه و ساختار سیاسی حاکم بر آن منتقل کنند؛ به همین دلیل نیز برخی جامعهشناسان معتقدند کمپینهای مجازی فرصتی برای شنیده شدن دیدگاههای کمتر دیده و شنیده شده هستند!
به همین دلیل میتوان اقبال روزافزون کاربران فضای مجازی کشورمان به شکلدهی کارزارهای مجازی یا مشارکت در کارزارهای از پیش طراحی شده را به منزله یک تهدید در نظر گرفت؛ چرا که عمده کاربران هنگام مشارکت در کارزارهای مجازی کمتر به منشأ و ریشههای نظری شکلگیری کارزارها و اهداف پشت پرده آنها دقت میکنند و بر اساس پژوهشهای انجام شده عمده توجه کاربران به شعارها و عناوین کارزارها معطوف است.
برای نمونه، در هفتههای اخیر جریانهای معاند با هدف ایجاد حاشیه امن برای اغتشاشگران جنایتکار و کاهش هزینه مشارکت در آشوبهای خیابانی، کارزارهای مجازی گوناگونی را راهاندازی کردهاند که با توجه به تبلیغات پر حجم صورت گرفته برای این کمپینها، به ویژه در رسانههای سعودی و انگلیسی، متأسفانه برخی کاربران فضای مجازی تحت تأثیر قرار گرفته و به عضویت این کارزارها درآمدهاند و آشکارا از جنایتکاران دفاع میکنند!
با توجه به واکنشهای افراطی هواداران این قبیل کارزارهای مجازی، میتوان نتیجه گرفت که نبود سواد سیاسی و رسانهای در بین کاربران فضای مجازی، زمینه مساعدی را برای سوءاستفاده جریانهای معاند از قابلیت کارزارسازی فضای مجازی فراهم کرده است که بیتوجهی به این تهدید میتواند چالشهای اخلاقی و امنیتی گوناگونی را پیش روی کشورمان قرار دهد.