همه حقایق هستی دستخوش تحریف کسانی است که دوست ندارند حقیقت آنگونه که هست، باشد! از این رو با ابزار تحریف به مصاف حقیقت میروند تا حقایق را دستکاری کنند! حقایق هر چقدر که بزرگتر و با عظمتتر باشد، به همان اندازه بیشتر در معرض تحریف خواهد بود؛ از این رو شاهد هستیم که حرف و حدیث در زمینه وقایع و حوادث مهم تاریخی بیشتر از دیگر ماجراهاست. از جمله حقایق بزرگ تاریخ ایران زمین، حماسه هشت سال دفاع مقدس ملت ایران است که دشمنان بسیاری از همان ابتدا تلاش کردند تا نگذارند این حقیقت با عظمت در افکار و اذهان و قلبهای ملت ثبت شده و به مثابه برگهای زرین تاریخ این سرزمین جاودان شود.
خط تحریف، مقدم بر خط تجاوز
خط تحریف جنگ پیش از شهریور 1359 آغاز شد. از همان زمانی که دشمن بعثی در سناریوی بینالمللی مأموریت یافت تا انقلاب نوپای اسلامی ملت ایران را در همان ابتدای راه نابود کند؛ انقلابی که حیات اقتصادی و سیاسی ابرقدرتهای شرق و غرب را در منطقه غرب آسیا به بازی گرفته و تهدید کرده بود. جنگ با تحریفی بزرگ باید آغاز میشد و آن هم القای این دروغ بزرگ به افکار عمومی مردم منطقه و جهان که انقلاب نوپا با اتخاذ سیاستهای زیادهخواهانه و تجاوزطلبانه، تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه به شمار میآید!
جمهوری اسلامی متهم شد که با اتخاذ سیاست صدور انقلاب، درصدد خرابکاری و براندازی در کشورهای منطقه است. این در حالی بود که صدور انقلاب هیچگاه در ذهن ملت ایران و بزرگان انقلاب اسلامی معنایی سخت نیافت. انقلاب نوپا آنقدر درگیر مشکلات امنیتی و سیاسی داخلی بود که فرصت دخالت و تهدید نظامی همسایگان را نداشته باشد فراتر از این، آنکه آموزههای اسلامی این انقلاب اجازه چنین کاری را نمیداد. ارتش به جا مانده از دوران پهلوی نیز دچار خانهتکانی اساسی شده بود و آمادگی دفاع از مرزها را نداشت، چه برسد به تجاوز و گسترشگرایی! همه توان کشور درگیر ایجاد ثبات و امنیت و استقرار جمهوری اسلامی بود تا هر چه زودتر عقبماندگیهای حاصل از نیم قرن حکومت فاسد و وابسته پهلوی جبران شود! صدور انقلاب روندی طبیعی در عالم هستی بود؛ چرا که حقیقت میل به بسط و جاودانگی دارد و این قوانین هستی است که اعتلا و ارتقای آن را تضمین میکند! به تعبیر رهبر حکیم انقلاب «مفاهیم انقلاب و مفاهیم اسلام، مثل عطر گلهاى بهارى است؛ هیچ کسى نمیتواند جلوى آن را بگیرد؛ پخش میشود، همهجا میرود؛ نسیم روحافزا و روانبخشى است که همهجا را به خودى خود میگیرد.» (6/9/1393) انقلاب اسلامی، حقیقت نوپایی بود که آشنایی با آن ملتهای دربند منطقه را بر سر شوق آورده بود! انقلاب آشکار کرده بود که میتوان فارغ از ایدئولوژیهای شرقی و غربی و مبتنی بر اندیشه اسلامی، حکومتهای مقتدر دست نشانده را با دستهای خالی و تنها با اراده ملت مسلمان سرنگون کرد! از سویی دیگر، خانه ارتجاع عرب از پایبست ویران بود و با نسیمی در معرض فروپاشی بود! رعب و وحشت دربار حکام دستنشانده منطقه و حامیان غربی و شرقی آن را فرا گرفته بود. آنان معتقد بودند جمهوری اسلامی اگر بتواند از پس مشکلات پس از انقلاب سر بلند کند و الگویی از کشورداری اسلامی را ارائه دهد، بدون شک دیگر نمیتوان جلوی انقلاب ملتهای منطقه را گرفت. به همین دلیل، هنوز دو روز از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود که «ﻓﺮاﻧﺴﻮا ﻣﯿﺘﺮان» رﻫﺒﺮ ﻣﻮﻗﺖ ﺣﺰب ﺳﻮﺳﯿﺎﻟﯿﺴﺖ ﻓﺮاﻧﺴﻪ، اعتراف کرد: «در ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻧﯿﺰ، اﻧﻘﻼبﻫﺎﯾﯽ از ﻧﻮع اﻧﻘﻼب اﯾﺮان، روی ﺧﻮاﻫﺪ داد. ﺷﯿﻌﯿﺎن زﯾﺎدی در ﻋﺮاق، آﺳﯿﺎی ﻣﺮﮐﺰی و ﺟﻤﻬﻮریﻫﺎی ﺷﻮروی زﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ و اﻧﻘﻼب اﯾﺮان رژﯾﻢﻫﺎی ﻣﻨﻄﻘﻪ را زﯾﺮ و رو ﺧﻮاﻫﺪ ﮐﺮد.»
تقلیل جنگ به منازعهای مرزیـ منطقهای
31 شهریور 1359 ارتش بعثی تجاوز گسترده خود به ایران زمین را آغاز کرد. رسانههای بینالمللی از همان ابتدا تلاش داشتند این تجاوز را در سطح منازعه میان دو کشور تحلیل کنند که از سالها قبل درگیر اختلافات مرزی بودهاند. اما حقیقت چیز دیگری بود و در پس ارتش بعثی زیادهخواه، استعمارگران جهانی حضور داشتند که با همه توان به میدان آمده بودند تا انقلاب نوپای ملت ایران را سرنگون کنند. به واقع مصاف ایران و عراق، جنگ احزابی بود که همه قدرتهای غربی و شرقی و منطقهای در یک اردوگاه، علیه یک ملت به راه انداخته بودند. طرف حساب ایران، نه عراق و نه صدام که بلوک غرب و پیمان ناتو، بلوک شرق و پیمان ورشو و کشورهای مرتجع عرب بودند که با طراحی جنگی نیابتی، جاهطلبی چون صدام و حزب بعث را میداندار این معرکه کردند!
خط تحریف نمیخواست اجازه دهد تا جهانی بودن جنگ آشکار شود. در این میان امام جبهه حق، پیشگام رسواسازی طراحان خط تحریف بود! رئیسجمهور دفاع مقدس در این باره میفرمایند: «کار بزرگ امام این بود که از اول حجم واقعی این کارزار را شناخت، از اول فهمید که معنای این جنگ چیست؛ خیلی از ماها نمیدانستیم، نمیفهمیدیم. خب دو کشور همسایه خیلی اوقات میشود درگیری با هم پیدا میکنند؛ خیلی اهمیتی ندارد. امام نه، امام از اول فهمید که این یک درگیری عادی بین دو همسایه نیست، دشمن را شناخت و فهمید که دشمن اصلی در این جنگ کیست و تشخیص داد که صدام یک ابزار است. امام درباره جنگ، درباره دفاع مقدس متعدد سخنرانی میکرد؛ در سخنرانیای که مربوط به جنگ بود امام مثلاً میفرمود که آمریکا از شوروی بدتر، شوروی از آمریکا بدتر، انگلیس از هر دو بدتر؛ یعنی تعرض و خطابش به آن کسانی بود که شناخته بود که اینها عاملان اصلی هستند و پشت صحنهجنگ در واقع اینها هستند.» (31/6/1399)
جنگ در دو جبهه
تحریفکنندگان در طول جنگ تلاش کردند تا نگذارند ملت در خدمت دفاع قرار گیرند. از این رو با ابزارهای رسانهای و شگردهای تبلیغاتی خود در میدان حاضر بودند. جهان نباید متوجه عظمت دفاع مقدس این ملت میشد و به همین دلیل فتوحات بزرگ این ملت در طول جنگ همواره مخفی ماند و بسیاری از ملتهای جهان متوجه عظمت عملیاتها و فتوحات رزمندگان نشدند. رزمندگانی که با دستهای خالی به مصاف ارتش تا دندان مسلح بعثی میرفتند و سرزمینهای اشغالی را یکی پس از دیگری فتح میکردند. دستاندرکاران تحریف ارتش عراق را پرقدرت و شکستناپذیر جلوه میدادند، سپاه اسلام را ضعیف و ضربهپذیر معرفی میکردند، با سیاست ایجاد رعب و وحشت ملت را میترساندند، موفقیتهای بزرگ در عملیاتهای غرورآفرین را پنهان میکردند، فرماندهان جنگ را تخریب و تضعیف و ناکارآمد معرفی میکردند، ایستادگی را بیثمر جلوه میدانند، اخلافات را بزرگنمایی میکردند و تلاش داشتند تا با شگردهای خود مردم را در مسیر ایستادگی و مقاومت بیتاب و خسته جلوه دهند! به واقع در طول هشت سال، ملت ایران در دو جبهه جنگ نظامی و جنگ تحریف در حال مبارزه با دشمن بود! و خط تحریف توأمان با خط تجاوز و تحریم، در حال عملیات روانی علیه ملت ایران بود.
جنگ تحریفی که ادامه دارد ...
جنگ در تابستان 1367 به پایان رسید، اما جنگ تحریف هیچگاه پایان نیافته است! پس از پایان جنگ، تحریفکنندگان جنگ به خانه بر نگشتند! آنان همچنان در صحنه ماندند تا درسها و دستاوردهای این گنجینه عظیم ملت ایران را تخریب کرده و به غارت ببرند! اینگونه بود که خط تحریف پس از پایان جنگ با شدت بیشتری دنبال شد. گسترش ابزار رسانه و شکلگیری فضای مجازی نیز به خدمت آمد تا هزاران پایگاه اینترنتی و کانال و گروه و دهها قلم بدست استخدام شده، چهره دفاع «مقدس» ملت ایران را «غیر مقدس» کند!
موفقیت ملت ایران در دفاع هشت ساله، مهمترین سرمایه ملتی بود که هنوز تا پیشرفت و آبادانی کشورش فاصله بسیار داشت. جنگ هشت ساله سرمایه بزرگی بود که اگر ابعاد آن برای ملت خوب ترسیم میشد، میتوانست پیشرفت کشور را تضمین کند؛ از این رو ناکامان جنگ تحمیلی با همه توان خود به میدان آمدهاند تا نگذارند میراث گرانسنگ دفاع مقدس به دهه هفتادیها و هشتادیها به ارث رسد!
آنان در تلاشند برای نسل امروز اینگونه جا بیندازند که دفاع موفقیتآمیز نبود و ما پیروز جنگ نشدیم، بلد نبودیم که از شروع جنگ جلوگیری کنیم، مدیریتمان در جنگ خیلی ضعیف بود، اختلافاتمان در درون جنگ زیاد بود، برخی کاسبان جنگ بودند و دوست داشتند تا جنگ تداوم داشته باشد، جنگ عقلانی و مدبرانه هدایت نشد و سرمایههای کشور بیدلیل به هدر رفت و.. ؛ به دنبال القای این گزاره باطل هستند که هشت سال دفاع مقدس دوران تیره و تاری است که اگر کشور بخواهد پیشرفت کند، باید از حافظه این ملت به فراموشی سپرده شود!
مهمترین مؤلفه معنوی جنگ در این میان که در معرض تهاجم خط تحریف است، فرهنگی است که از دل آن هزاران جوان مؤمن انقلابی متولد شدند و در برابر همه جهانیان ایستادند و از انقلاب و سرزمین خود حراست کردند؛ فرهنگ ایثار و شهادت که در کنار مدیریتی جهادی معجزه قرن را رقم زد. الگویی که تداوم آن در زمانه ما میتواند به مهمترین موتور تحول در جامعه و عامل پیشرفت و آبادانی کشور و عبور از تنگناهای تحریم دشمنان قرار گیرد.
دفاع مقدسی که ادامه دارد ...
جوانان امروز این سرزمین میپرسند که چرا جنگیدیم! و این سؤال یعنی هنوز جنگ در منظومه فکری آنان حائز اهمیت است. این دغدغه با جوابهای متقن و گزارش صحیح از دفاع مقدس همواره باید زنده نگه داشته شود و این مسئله باید فهم شود که نگاه نسل دهه هفتاد و هشتاد به گذشته انتقادی و پرسشگرانه است. خلق و خویی مقدس که میتواند موجب پیوند این نسل با نسل گذشته شود.
در مقابل خط تحریف در تلاش است کار را به آنجا بکشاند که دیگر پرسشگری حتی نپرسد که چرا جنگیدیم! از نگاه دستهای پشت پرده جنگ تحریف، گنجینه دفاع مقدس با همه گوهرهایش باید به وادی فراموشی سپرده شود و جای آن را دغدغههای جدیدی که مولود سبک زندگی غربی است، پر کند! که اگر چنین شود دشمن پیروز میدان جنگ تحریف شده است!
راهکار مقابله با خط تحریف اجازه دادن، به رسمیت شمردن و جرئت دادن به جوانان این سرزمین است که با روحیه پرسشگرانه از همه ابعاد دفاع مقدس بپرسند و بکاوند و حتی انتقاد کنند و در مواجهه با آن، پاسخهایی ارائه شود که جوان پرشور و پرتلاطم این روزها را به آرامش فهم و یقین و ثبات برساند. آرامشی که محصول آن پیوند خوردن و عجین شدن با فرهنگ ایستادگی و مقاومت و جهاد است. پیوندی که آثار آن را در رویش جوانان مؤمن انقلابی در عرصههای علمی، نظامی، ورزشی، فرهنگی و هنری و... میتوان مشاهده کرد؛ رویشی که در بوستان علمدارانی چون همتها، باکریها، تهرانی مقدمها و سلیمانیها ریشه دوانده و گلهای معطری چون شهید مجید شهریاریها، مصطفی احمدیروشنها، محسن حججیها و صدها شهید مدافع حرم را در دهه چهارم و پنجم انقلاب برای این سرزمین به ارمغان آورده است.