هرکسی برای تلاشی که میکند، انتظار دارد دستمزد مناسبی دریافت کند؛ یک نویسنده هم پس از تلاش بسیار برای نوشتن یک کتاب، انتظار دارد کتابش به فروش برود و سهم حقالتألیف را از ناشر دریافت کند؛ اما در این میان، دزدی و انتشار غیرقانونی کتاب سبب میشود تا حق نویسنده در روز روشن پایمال شود. موضوعی که در بلندمدت جز ناامیدی برای مؤلفان نتیجهای در پی ندارد و سبب فروریختن اندک سرمایه باقی مانده در حوزه نشر و کتاب میشود.
بر اساس ماده 3 قانون حمایت از حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان (مصوب 1348) «حقوق پدیدآورنده، شامل حق انحصاری نشر و پخش و عرضه و اجرای اثر و حق بهرهبرداری مادی و معنوی از نام و اثر او است.» و بر اساس مواد 23 و 24 این قانون، هرکس حقوق پدیدآورنده را نقض کند، مجرم به شمار آمده و باید به حبس محکوم شود؛ از سوی دیگر، خسارت پدیدآورنده اثر را هم باید جبران کند.
اما موضوع اساسی این است که انتشار نسخه الکترونیکی کتابها در فضای مجازی سبب میشود تا شناسایی، تعقیب و مجازات مجرمان در عمل یا ناممکن باشد یا بسیار دشوار شود. وقتی ارتکاب چنین جرایمی، برای مجرم هزینه چندانی در بر نداشته باشد، با خیال راحت به اعمال مجرمانه خود ادامه میدهد و بیمی هم از مجازات ندارد.
البته موضوع انتشار غیرقانونی آثار تنها به فضای مجازی محدود نیست و انتشار گسترده کتب به صورت اُفست و فروش کنار خیابانی از یک سو و چاپ کتابهای علمی و دانشگاهی در انتشاراتهای دانشجویی هم از سوی دیگر، به تهدیدی جدی در این حوزه بدل شده است.
به نظر میرسد، قوانین فعلی به تنهایی جوابگوی حمایت از حقوق نویسندگان نیست؛ زیرا قانون فعلی که مصوب 1348 است، پس از گذشت بیش از نیم قرن از زمان تصویب به بازنگری جدی نیاز دارد. هزینه ارتکاب جرم، به ویژه درباره انتشار غیرقانونی آثار فرهنگی، آنچنان باید بالا برود که هیچ کسی حاضر نباشد برای انتشار غیرقانونی یک اثر فرهنگی خطر کند.