نام «مجید مجیدی» برایمان آشناست؛ کارگردانی که شاید بسیاری از ما، اولین بار نامش را بر روی درسِ «بچههای آسمان»، یکی از دروس ادبیات مقطع دبیرستان دیدهایم؛ اما قطعاً آشنایی بسیاری از ما تنها به همین نام و درس ختم نمیشود، بسیاریمان حتی اگر سینمادوست هم نبوده باشیم، بچههای آسمان را دیدهایم؛ فیلمی که بسیار زیبا توانسته بود بخشی از زندگی دو نوجوان از طبقه محروم جامعه را مد نظر قرار دهد و به این بهانه ارزشهای اخلاقی و ذات پاک بچهها را به تصویر بکشد.
از ساخت بچههای آسمان حدود 25 سال میگذرد و در همه این مدت مجید مجیدی ثابت کرده است که دغدغه اصلیاش، فرهنگ بومی مردم کشورش است. سال گذشته مجیدی با ساخت فیلم «خورشید» بار دیگر توانست بیش از گذشته بدرخشد و ثابت کند که هنوز نسل جوان راههای نرفته بسیاری دارند تا در مقابلش شاگردی کنند. مجید مجیدی در نشست خبری فیلم «خورشید» در هفتادوهفتمین جشنواره فیلم ونیز، در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا با نشان دادن حقایق سیاسی و بحث کودکان کار در فیلمتان با مشکلاتی روبهرو شدهاید؟
گفته بود: «این یک مسئله جهانی است و مختص به کشور خاص نیست، اما آسیبهایی که برخی کشورهای خاورمیانه به سبب جنگافروزیها دیدهاند بیشتر است. ما اکنون ۴۰ سال است تحت تحریمهای آمریکا هستیم و همین الآن که در حال صحبت با شما هستم و در این شرایط کرونایی که یک درد مشترک جهانی است، یکی از مشکلات ما وارد نشدن دارو به ایران به دلیل تحریمهای آمریکاست.»
البته این اولین بار نیست که مجیدی با صراحت از اعتقادات و ارزشهایش دفاع میکند، او پس از گرفتن جایزه جشنواره بینالمللی فیلم برلین برای فیلم «آواز گنجشکها» در سال ۱۳۸۶، با صدور بیانیهای به جسارت عبدالکریم سروش به مقام پیامبر مهربانی انتقاد کرد و از تمام کسانی که در مقابل این اظهارات سکوت کرده بودند، گلایه کرد. اینها نمونههای کوچکی از اصالت و پایبندی یک هنرمند صاحب نام است که در این روزگار سلبریتیبازی و سلبریتیسالاری، ثابت میکند میتوان در عین منتقد بودن، به اصالت خود هم پشت پا نزد.