سالهای پایانی دوران ریاستجمهوری مرحوم هاشمیرفسنجانی، روزهای پر حادثهای داشت. در آن ایام دوستان دولت سازندگی که با حمایت از وی وارد مجلس چهارم شده بودند، به تدریج میرفتند که در صف منتقدان وی قرار گیرند. عوارض برنامههای توسعه دولت سازندگی نیز بر صف معترضان و منتقدان هاشمی افزوده بود. جریان چپ با محوریت مجمع روحانیون مبارز و روزنامه سلام هم که از مدتها قبل پرچمدار انتقاد به سیاستهای هاشمی بودند. در این میان بخشی از مواضع سیاسی و عملکرد وی نیز بیش از پیش بر حساسیتها میافزود. از جمله این اقدامات میتوان به مصاحبه وی با خبرنگار شبکه تلویزیونی «سیانان» آمریکا اشاره کرد.
در روز یازدهم تیرماه سال 74، برنامه زندهای از شبکه سیانان برای جهانیان پخش شد که در آن خانم «کریستین امانپور»، خبرنگار ایرانیالاصل این شبکه تلویزیونی، گفتوگویی را با آقای هاشمیرفسنجانی، رئیسجمهور ترتیب داده بود. در این مصاحبه موضوعات متعددی از قبیل رابطه ایران و آمریکا، مسئله صلح خاورمیانه و مسئله فلسطین، رابطه ایران و کشورهای همسایه به خصوص عراق، مسئله تهدید حمله هوایی رژیم صهیونیستی به نیروگاه هستهای و... مطرح شد که رئیسجمهور به آنها پاسخ داد.
پرسشها و پاسخهای رد و بدل شده واکنشهای متفاوتی را به همراه داشت. خبرگزاریهای خارجی اغلب با استقبال از سخنان رئیسجمهور از آن به عنوان «تمایل ایران برای برقراری رابطه با آمریکا» یاد کردند. صدای آمریکا در این رابطه گفت: «علیاکبر هاشمیرفسنجانی رئیسجمهوری ایران در نخستین مصاحبه مستقیم تلویزیونی خود، خواستار روابط بهتری بین کشورش و ایالات متحده شد. آقای هاشمیرفسنجانی این مطلب را که ایران از افراطیون اسلامی که درصدد برهم زدن جریان صلح خاورمیانه هستند، پشتیبانی میکند، انکار کرد. وی مخالف کشورش را با صلح با اسرائیل تکرار کرد.»
اما در داخل زمان انجام مصاحبه، لحن استنطاقگونه و چهره بیحجاب مجری برنامه و پاسخهای بینابین و مبهم رئیسجمهور، اعتراضات شدیدی را به همراه داشت و اغلب نشریات و جریانهای سیاسی منتقد دولت مواضع و سخنان رئیسجمهور را نقد کردند. هفته نامه «پیام دانشجو» در مقالهای با عنوان «پیرامون مصاحبه اخیر رئیسجمهور با N.N.C آمریکا» نقدهایی را به بخشهای مختلف برنامه پخش شده وارد کرد که از جمله زمان برگزاری مصاحبه بود. نویسنده مقاله چنین نوشت: «این مصاحبه دقیقاً در شب حادثه فاجعهآمیز سرنگونی هواپیمای مسافربری ایرباس توسط آمریکای جنایتکار و در زمانی که ایران اسلامی سالگرد شهادت نزدیک به 300 نفر از هموطنان بیگناه خود را برگزار میکرد، این آمریکایی مغرور، به اصطلاح تمدن و انسان دوستی خود را به رخ رئیسجمهور اسلامی ایران میکشید و این نکته نیز بسیار دردناک است.»
در جایی دیگر درباره مواضع آقای هاشمی علیه آمریکا مینویسد: «به نظر میرسد وقتی مسئولان میخواهند در مورد ایران و آمریکا سخن بگویند، باید صریح سخن بگویند. سخنان چند پهلو، آن هم از موضع انفعال، جبهه انقلاب در مقابل شیطان بزرگ را تضعیف میکند.» تشکلهای دانشجویی نیز در این ماجرا از جمله منتقدان سرسخت سخنان هاشمی بودند که از جمله آنها میتوان به بیانیه انجمنهای اسلامی دانشجویان دانشگاههای تهران اشاره کرد.
هفتهنامه «صبح» به مدیرمسئولی مهدی نصیری، نیز در سرمقاله خود با عنوان «تأملی پیرامون یک مصاحبه» مینویسد: «آن دسته از پاسخها که سعی در ارائه چهرهای صلحطلب از ایران داشت، به گونهای غلیظ بود که برخی از جریانهای داخلی متمایل به غرب و آمریکا را به طمع انداخت تا به آمریکاییها بگویند: «درها باز باز است، معطل چه هستید؟»... در حالی که این آمریکا است که همیشه درهایش برای مذاکره و مراوده با ایران گشوده بوده است اما همیشه پاسخ نه، شنیده است.»
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز در ارگان خود با درج مقالهای مفصل با عنوان «پیرامون مصاحبه رئیسجمهور با شبکه N.N.C» که تیتر یک عصر ما را به خود اختصاص داد، وارد نقد و بررسی این مصاحبه شد و آن را «ضعیفترین مصاحبه رئیسجمهور با رسانههای خارجی» خواند. عصر ما در ابتدا ضمن موافقت از انجام چنین گفتوگوهایی در دفاع از آن نوشت: «اساسا استفاده از تریبونهای بینالمللی و رسانههایی که برد وسیعی در سطح جهانی دارند، برای ابلاغ پیام مردم ایران و انقلاب اسلامی، امری است که فایده عقلایی و در برخی موارد ضرورت آن برکسی پوشیده نیست. لذا به طور اصولی میتوان از انجام چنین مصاحبههایی دفاع کرد و هوشمندانه، از مضار احتمالی آن حتیالامکان پرهیز نمود.»
در ادامه ضمن تقسیم ایرادات وارده به دو بخش لغزشهای شکلی و لغزشهای محتوایی، موارد زیر را برای اشکالات شکلی برمیشمرد: 1ـ انتخاب نامناسب روز و ساعت انجام مصاحبه، 2ـ حجاب نامناسب مصاحبهکننده و فرد مصاحبهکننده که ایرانیالاصل است، 3ـ حالت استنطاقگونه داشتن مصاحبه و لحن مصاحبهگر، 4ـ ضعف مترجم،
5ـ پخش نکردن مستقیم مصاحبه در داخل کشور که شبهه سانسور بخشی از سخنان را تداعی میکرد.
مقاله در ادامه پنج عنوان را برای لغزشهای محتوایی به تفضیل تشریح میکند و در بخشی از آن مینویسد: «در تمام مصاحبه، فرض بر این است که جمهوری اسلامی به دنبال ایجاد و گسترش رابطه با آمریکا است و به اندازه کافی هم پالس و پیام میفرستد، اما آمریکاییها تغاقل میکنند و زیر بار روابط «حسنهمجواری» نمیروند... .» در پایان مقاله، در مرحله جمعبندی مینویسد: «چنین مصاحبههایی عملا باعث تجری کسانی میشود که به اندک بهانهای به دنبال «درهای باز» و «فرمولهای عملی» و «مکانیزمهای مذاکره مستقیم» میگردند و به خصوص در سالروز حمله آمریکا به هواپیمای مسافربری ایرانی و در شرایطی که هنوز مرکب دستورالعمل اجرایی رئیسجمهور آمریکا علیه ایران خشک نشده است، مصاحبهای از موضع تلطف و دفاعجویانه در اذهان مخاطبین آمریکایی نوعی عقبنشینی آشکار تلقی میشود و مردم ایران را نگران میکند که چه خطراتی از سوی آمریکا در کمین ما است که رئیسجمهور را به اتخاذ چنین مواضعی کشیده است و خدای ناکرده نتیجه آن بیش از آنکه جلبنظر مردم آمریکا باشد، ایجاد رعب در دل مردم خودمان خواهد بود.»