آمریکاییها بعد از شیوع کرونا با موضوع چالش اشتغال مواجه شدهاند و بیکاری در این کشور رشد زیادی پیدا کرده است و بخشهایی از جامعه آمریکا با چکهای هزار دلاری که درب خانههای آنها میرود، زندگی میکنند و بیکاری به حد بالایی رسیده که در 30 سال گذشته سابقه ندارد. علاوه بر اینها نوع مواجهه دو نامزد که به نوعی دوقطبی را در فضای سیاسی آمریکا شکل دادهاند، خیلی شدید شده است و دموکراتها به شدت نسبت به مدیریت ترامپ در ایام قبل از انتخابات منتقد هستند. ترامپ در مراحل اولیه مدیریت خود دستاوردهایی در اقتصاد آمریکا داشته و توانسته بود موضوع اشتغال را بهبود ببخشد، اما با شیوع کرونا عمده این دستاوردها از بین رفت و به زیر شاخصهای روی کارآمدنش رسید. موضوعاتی مانند مواضع ترامپ در موضوع نژادپرستی، مورد چالش و انتقاد طرفهای مخالف اوست و گاهی سوگیریهایی از ترامپ، سمت کسانی که آنها را سفیدبرترپندارها میشناسیم، دیده میشود و هم اینکه اقدامات پلیس آمریکا در کشتن یا فلج کردن رنگین پوستها و سیاهپوستها واقعا اقدامات ضد حقوق بشری است و جامعه آمریکا را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. جنبش «جان سیاهان مهم است» جنبش مؤثر و بزرگی است که توانسته در انتخابات تأثیر بگذارد. از این جهت انتخابات آمریکا به شدت به یک وضعیت دوقطبی رسیده است.
در شرایط فعلی، مناظره اول بین «ترامپ» و «بایدن» بسیار چالشی و تند بود و توهینها و مسائل خلاف ادب در آن زیاد رد و بدل شد و فضای این انتخابات را تندتر کرد.«بایدن» هم نشان داد که به اندازه ترامپ میتواند بیادب باشد که یک روی سیاهی از دموکراسی آمریکایی را در این مسیر نشان دادند. بعد از اینکه ترامپ دچار بیماری کرونا شد، افت سنگینی در نظرسنجیها کرد و الان که 13 روز به انتخابات مانده است، متوسط نظرسنجیهای عمومی نشان میدهد که «بایدن» بین 8 تا 10 درصد جلو است، اما در انتخابات آمریکا لزوماً نظرسنجی و آرای عمومی مهم نیست، بلکه آرای الکترال کالج مؤثر است که مربوط به 51 ایالتی است که در آمریکا حضور دارند. بخش عمدهای از این 51 ایالت مواضع ثابت دارند و قرمز و جمهوریخواه یا آبی و دموکرات شناخته میشوند. اما حدود 7 ایالت، از جمله ایالتهای «پنسیلوانیا» «کارولینای شمالی» «ویسکانسین» «میشیگان» «آریزونا» و «اوهایو» ایالتهایی هستند که در انتخابات تعیینکننده هستند. در نظرسنجیها، «بایدن» در شش ایالت جلوتر است، اما تا روز انتخابات ممکن است تحولات زیادی شکل بگیرد؛ از جمله موضوع مهمی که پیش روی ماست، مناظره سوم یا به تعبیر دیگر مناظره آخر بین «بایدن» و «ترامپ» است که میتواند تعیینکننده باشد. بحث بعدی، موضوع شمارش آرای پستی است؛ تا الآن 84 میلیون نفر درخواست برگه پستی رأی کردهاند و شمارش آرای پستی در ایالتها، عمدتا تا روز انتخابات آغاز نمیشود، اما بعد از روز انتخابات ممکن است شروع شود. عدهای از افراد هم که میتوانند نیمی از شرکتکنندگان در انتخابات باشند، سر صندوق رأی میروند و رأی میدهند، لذا نحوه شمارش آرای پستی و اعتبار آنها موضوع چالشی در این دوره خواهد بود. تیم «ترامپ» تا الان حاضر نشده اعلام کنند که ما نتیجه انتخابات را میپذیریم، بلکه شروطی را بر پذیرش انتخابات میگذارند و اگر دموکراتها نتوانند با فاصله بالا به یک پیروزی قاطع دست پیدا کنند، با چالش مواجه خواهند شد و طرفداران ترامپ که بخشی از آن جامعه آمریکا هستند که مواضع تند و خلاف منطقی میتوانند داشته باشند، به این راحتی آن را نمیپذیرند. همچنین فروش سلاح در ایام انتخابات و هم در دروه تبلیغاتی افزایش پیدا کرده که میتواند تأثیراتی در ناامنی داشته باشد و این چالشی است که ممکن است آمریکاییها در روزهای آتی با آن مواجه شوند.
درخصوص مواضع سیاست خارجی آمریکا با کشورها میتوان گفت، بین نامزدها انتقادهایی در برخی موارد وجود دارد؛ از جمله تفاوتهایی که حداقل در گفتار در ایام انتخابات شنیده میشود، انتقادات اساسی است که دموکراتها و تیم «بایدن» به «ترامپ» در سیاست خارجی دارند که ترامپ به صورت یکجانبه از بسیاری توافقات بینالمللی خارج شده است؛ مانند خارج شدن از پیمان «تی پی پی» یا همکاریهای فرا اقیانوس آرام، توافق پاریس، عضویت در سازمان بهداشت جهانی، عضویت در بعضی مجامع بینالمللی و نقض توافق هستهای جمهوری اسلامی ایران است، به هر حال رفتارهای یکجانبه ترامپ مورد نقد دموکراتهاست و شعار اصلی تیم «بایدن» در حوزه سیاست خارجی بازگشت به اتحادهای آمریکایی؛ به ویژه با کشورهای اروپایی و همینطور بازگشت به مجامع بینالمللی است تا از طریق همکاری با مجامع بینالمللی اهداف آمریکایی دنبال شود.
این تفاوت رویکرد و روشی است که بین طرفین در موضوعات مختلف وجود دارد، اما متأسفانه بعضی مواضع ظالمانه آمریکا از سمت طرفین مورد وحدت است؛ دموکراتها تا پیش از این با انتقال سفارت آمریکا در رژیم صهیونیستی از تلآویو به قدس مخالف بودند، اما ترامپ این کار را انجام داد و بایدن نیز اعلام کرد ما مجدد این سفارتخانه را از قطب تلآویو برنمیگردانیم، لذا در این موضع موافق هستند.
بحث سر این است که «بایدن» هم در مواضع خود اعلام کرده که میخواهند فشار بر جمهوری اسلامی را حفظ کنند، اما روش متفاوتی دارند و در اهداف یکی هستند. «بایدن» در آخرین مقاله برای سیانان با عنوان «راههای هوشمندانهتری برای اعمال فشار به ایران» نوشت، راههای هوشمندانهتری برای اعمال فشار به ایران وجود دارد و در واقع در اعمال فشار بر ایران هر دو تا موضع یکی دارند؛ فقط «بایدن» احساس میکند تیمش راههای هوشمندانهتری میتواند برای این فشار پیدا کند، به همین دلیل عمده تفاوت آنها در رویکردهاست و مسائل اصلی و راهبردی سیاستهای آمریکا از طریق این ساختارهای سیاسی شکل میگیرد.