انتخابات مهمترین عرصهای است که احزاب و گروههای سیاسی خودنمایی میکنند. انتخابات آنقدر برای احزاب اهمیت دارند که بسیاری از صاحبنظران در تعریف حزب، آن را مجموعهای میدانند که معطوف به انتخابات شکل گرفته است! از این رو اگر فعال سیاسی باشید و تشکیلاتی را در قالب یک حزب راهاندازی کرده باشید، طبیعی است که نتوانید از مقولهای چون انتخابات بگذرید و نسبت به آن بیتفاوت باشید!
با این مقدمه میتوان به اوضاع این روزهای جریان اصلاحطلب که خود را مهیای ورود به عرصه انتخاب میکنند نگاه کرد. بخشی از فعالان این جریان مدعی هستند که حضور در انتخابات و تلاش برای کسب قدرت در سال 1400 به هر وسیلهای اقدام صوابی نیست که در دستور کار این جریان قرار گیرد. از این رو اگر شرایط برای حضور اصلاحطلبان فراهم نشود، ترجیحشان به کنارهگیری از انتخابات و معرفی نکردن نامزد خواهد بود. این جریان البته بیشترین هجمه خود را بر شورای نگهبان وارد کرده و مدعی است، نظام برای تحقق مشارکت حداکثری باید هر گزینهای را که این جریان معرفی میکند، تأیید صلاحیت کند. این ادعا در حالی است که شورای نگهبان در جایگاه ناظر انتخابات وظیفه تحقق قانونی انتخابات را دارد و خود را نگهبان قانون اساسی و شرع میداند، لذا نمیتواند نامزدی را که صلاحیتهای قانونی ندارد، تأیید صلاحیت کند. به ویژه آنکه معمولاً نامزد این طیف رادیکال، کسانی هستند که سوابق درخشانی نداشته و تخلفات و جرایم سیاسی در پرونده کاری ایشان ثبت شده است.
طیف دیگری از اصلاحطلبان سودای فتح انتخابات 1400 را دارند. این طیف معتقدند، یک جریان سیاسی نمیتواند در انتخابات حاضر نباشد. فعالیت نکردن در این میدان به انفعال و زوال یک جریان سیاسی خواهد انجامید. به ویژه آنکه در انتخابات 1400 سرنوشت هشت سال کشور مشخص خواهد شد و باید تلاش کرد تا با همه امکانات برای فتح انتخابات خردادماه تلاش کرد.
در این میان چالش جدید دیگری که اردوگاه اصلاحطلبان با آن مواجه است، معضلات آشفتگی تشکیلاتی است که رسیدن به نظر واحد در این جمع را با چالش مواجه کرده است. شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات که در چند انتخابات گذشته نقشه کلیدی در ایجاد انسجام انتخاباتی این اردوگاه را بر عهده داشته، ماههاست بدون رئیس رها شده است و کسی داوطلب پذیرش مسئولیت و ساماندهی به امور نیست. فراتر از آن حتی اعتبار این تشکیلات نیز زیر سؤال رفته و بخشی از اصلاحطلبان از ضرورت انحلال کامل این شورا و شکلدهی به پارلمان اصلاحات سخن میگویند. تشکیلاتی نوین که شکل دادن به آن نیز خود با مشکلات متعددی همراه است و به این سادگی اجماع شکل نخواهد گرفت. شخصیتهای کلیدی چون رئیس دولت اصلاحات و... نیز این روزها کم اعتبارتر از آنند که بتوانند در لحظات حساس با پیامی کوتاه همه اضلاع این اردوگاه را گردهم جمع کنند! اجازه طرح چهرههای جدیدتری برای محوریت یافتن در این اردوگاه نیز وجود ندارد. به زعم برخی فعالان سیاسی، نامهنگاریهای موسویخوئینیها در این روزها با هدف محوریت یافتن در این اردوگاه دنبال میشود؛ اقدامی که با واکنش تند بخشی از فعالان سیاسی اصلاحطلبان روبهرو بوده است.
این معضل موجب شده است تا تلاش برای شکل دادن به مرجعیت فکریـ سیاسی به اولویت این اردوگاه بدل شود. ظاهر امر آن است که اگر تشکیلاتی در میان اصلاحطلبان بخواهد این جایگاه را برعهده گیرد، این مجمع روحانیون مبارز باشد.
به تازگی مجمع روحانیون مبارز جلسه مجازی اسکایپی به ریاست «سیدمحمد خاتمی» برگزار کرده و در این جلسه پس از ارائه اخبار سیاسی و فرهنگی، مشکلات حاد اقتصادی و معیشتی مردم و عوامل دور و نزدیک آن مورد بحث و گفتوگو قرار گرفته است. البته دستور اصلی این جلسه موضوع انتخابات ریاستجمهوری بوده است که از این نظر از خیز مهم این مجموعه برای نقشآفرینی ویژه در انتخابات 1400 حکایت دارد.
از نکات قابل ملاحظه این نشست آن است که به نظر میرسد رئیس دولت اصلاحات که جایگاه خود را در میان اصلاحطلبان تضعیف شده میبیند، این بار تلاش دارد با بازگشت به گذشته و احیای جایگاه خود در قدیمیترین تشکل سیاسی اصلاحطلب، در میان اصلاحطلبان نقشآفرینی کند. از سویی دیگر نقشآفرینی مجدد خاتمی در این جایگاه میتواند موجب جان گرفتن این مجمع در حوزه سیاسی باشد. مجموعهای که مدتهای مدیدی است در مسیر زوال حرکت میکند و چندان در حوادث سالهای اخیر نقش جدی نداشته است.
این جایگاه هرچند میتواند یک گام به پیش برای مجمع روحانیون و شخص خاتمی باشد، اما نباید فراموش کرد این موانع جدی پیش روی مجمع روحانیون نیز وجود دارد. واکنشها به نامه موسوی خوئینیها و نقدهای جدی به خاتمی، از درون اردوگاه اصلاحطلبان به خوبی حکایت از این دارد که مدتهاست اعتبار ریش سفیدان اصلاحطلبی به سر آمده است و احیای آن به این سادگیها هم ممکن نیست! این بیاعتباری در میان احزاب و تشکلهای سیاسی این اردوگاه نیز جاری است و احزاب نوپا و جوانتر نیز این تقدم و دست برتری را برای مجموعهای چون مجمع روحانیون قائل نیستند که سخن گفتن از پارلمان اصلاحات گوشهای از این اعراض و واگرایی است. از این رو احیای اردوگاهی با محوریت مجمع روحانیون مبارز کار دشواری است که تا تحقق آن باید منتظر حوادثی بعدی بود که در این اردوگاه رقم خواهد خورد.