جشنواره فیلم کوتاه تهران درحالی به دوره سیوهفتم خودش رسیده و از سوی انجمن سینمای جوانان برگزار میشود که خیلی زود پیر و فرتوت شده است! فقط کافی است عملکرد این جشنواره در دورههای اخیر را با دوران ابتدایی راهاندازیاش مقایسه کنیم.
در نخستین ادوار برگزاری جشنواره فیلم کوتاه، که در آن زمان با عنوان جشنواره سینمای جوان شناخته میشد، تنوع موضوعی بسیار زیادی در این جشنواره به چشم میخورد. فیلمهایی با مضامین انقلاب و دفاع مقدس یا با درونمایه معنوی و مذهبی و البته فیلمهای اجتماعی با رویکرد آرمانخواهانه به وفور در این جشنواره به نمایش در میآمد؛ اما همان طور که اسم این جشنواره از سینمای جوان به «فیلم کوتاه تهران» تغییر کرد، رفته رفته جنس فیلمها و نوع نگاه و محتوای آثار نیز به سمت مضامین کلیشهای و تکبعدی رفت! جای نگاههای مترقی و جسور درباره مسائل روز ایران و جهان را، فیلمهایی تهرانیزه و شبه روشنفکرانه گرفت! فیلمهایی که طی دورههای اخیر در جشنواره فیلم کوتاه به نمایش درآمدند، اغلب غیرقابل تحمل هستند؛ فیلمهایی پر از اطوار و مأیوسکننده و پوچگرا،بدون درد دین و مردم و فرهنگ! این تغییر رویکرد حتی در پوسترهای جشنواره هم هویداست؛ در دهههای اول، پوسترهای جشنواره فیلم کوتاه با رنگهای روشن و پر از حس پویایی و طراوت طراحی میشدند؛ اما در این دوران، رنگهای تیره و تار و شکلهای مأیوسکننده غالب است!
وقتی به فهرست همکاران جشنواره فیلم کوتاه در دو دهه ابتدایی برگزاریاش نگاه میکنیم، پر از نامهای بزرگ و معتبر بود؛ از ابراهیم حاتمیکیا و داریوش ارجمند گرفته تا کمال تبریزی و بهروز افخمی و... چه در مقام داور و چه عضو هیئت انتخاب و...؛ اما امروز در میان برگزارکنندگان و تیم اجرایی و هیئت انتخاب این جشنواره اسمهایی وجود دارد که حتی حرفهایترین اهالی سینما نیز آنها را نمیشناسند؛ چه برسد به مردم عادی! حتی بسیاری از رسانهها و منتقدان مطرح نیز ارتباطی با این جشنواره ندارند. گویا مسئولان برگزاری جشنواره فیلم کوتاه تهران در این دوران علاقهای ندارند حرفهایها سر از کار آن در بیاورند!
بله، جشنواره فیلم کوتاه تهران به پیری زودرس مبتلاشده و اگر فکری به حال آن نشود، ممکن است دچار مرگ فکری و فرهنگی هم بشود!