محکومتر از عاملان ترور کسانی هستند که اولاً به دشمن خارجی گرا میدهند و ثانیاً میگویند تلافی ترور را انجام ندهید که هزینهها بالا میرود.
پس از پیروزی انقلاب، جمهوری اسلامی بیشترین هزینه را در قبال تروریسم پرداخت کرده است بهطوریکه از ایران بهعنوان اولین کشور ازلحاظ شمار قربانی ترور با حدود ۱۸ هزار شهید ترور نام برده میشود که اکثر این ترورها در اوایل انقلاب و در دهه شصت شمسی به دست منافقین انجام گرفته است.
امام خمینی بهصراحت ترور و اقدامات تروریستی را رفتاری غیرانسانی معرفی میکند و با اذعان به ناجوانمردانه بودن این حرکت پست، به بیعقلی و حماقت مرتکبین آن تأکید میکند.
ترور یک شبیخون خسارتبار، زنگ هشداری برای ذهنهای خوابآلود است؛ چهار دانشمند هستهای ما در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما به شهادت رسیدند و سؤال این است که ترور سردار سپاه اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی که به اعتراف تحلیلگران و آگاهان سیاسی، یک دانشمند برجسته نظامی و یک ژنرال قدرتمند در منطقه بهحساب میآمد و یا ترور شهید فخری زاده، استاد فیزیک و دانشمند هستهای نتیجه چه عواملی است؟! کدام دستهای پنهان و ناپاک گرای آنها را داده است؟!
فرمول، کاملاً مشخص و روشن است؛ تناسب بسیار روشنی میان فتنهانگیزی داخلی و دعواهای سیاسی با جرئت پیدا کردن دشمن برای ضربات امنیتی دیده میشود.
وقتی یک روشنفکر غربزده و یا یک سیاستمدار خودفروخته هیچ بخشی از داشتهها و یا نقاط قوت کشور و نظام خود را نمیبیند و یا نمیخواهد ببیند و یکسره به دنبال القاء کردن نقاط ضعف و آسیبپذیر اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و همچنین به دنبال برجسته کردن آنها هست؛ کاملاً مشخص و واضح است که میداندار اصلی این ماجرا چه کسانی هستند و یا چه کسانی از آن سود میبرند.
حوادث آبان ۹۸ این خیال را در سر تندروهای آمریکا پدید آورد که الآن وقت مناسبی برای ترور سردار سلیمانی هست که تا قبل از آن جرئت چنین کاری را نداشتند و همه کسانی که پس از ترور سردار سلیمانی گفتند تلافی نکنید، الآن هم میگویند در تله رژیم اسرائیل نیفتید و یا از آن بهعنوان تله تنش نام میبرند.
عناصر داخلی خودفروخته و ترسو مدعیاند که صهیونیستها و سعودیها در پی آن هستند که در مسیر مذاکره ایران با ایالاتمتحده امریکا در دولت بایدن سنگاندازی کنند، ولی نمیگویند کدام دولت و یا کدام رئیسجمهور ایالاتمتحده عامل اصلی آشوب افکنی، خرابکاری، ترور هستهای، جنگ نیابتی داعش و تحریمهای فلجکننده بوده است؟!
محکوم کردن ترور کافی نیست و نمیتواند زمینهسازیهای انجام شده برای این عمل زشت را توجیه کند.
ترور و تروریسم در همه زمانها و همه جای زمین محکوم است، ولی محکومتر از آن کسانی هستند که اولاً به دشمن خارجی گرا میدهند و ثانیاً میگویند تلافی ترور را انجام ندهید که هزینهها بالا میرود که باید گفت بدون شک بالا بردن هزینهها برای یک کشور در تمام زمینهها، زمینهسازی و هموار کردن ترور به دست عوامل خودفروخته داخلی است که با استقبال از مذاکره مجدد، به دشمن گرا میدهند و تنها راهکار در برابر دشمنی که چنگالهای تیز ترور را یکییکی بر قلب سربازان وطن فرو میبرد را حلم و بردباری و زبان دیپلماتیک میدانند.