رسانههای طرفدار مذاکره و توافق با آمریکا، بخش مهم و اصلی بیانات حضرت آیتالله العظمی خامنهای را به عمد مورد توجه قرار نداده و حتی تحریف کردند، اما مسجل است استراتژی «خنثیسازی تحریم» در نگاه و دیدگاه آنها، بر هرگونه استراتژی دیگری که اجزای آن متغیری وابسته به «نحوه رفتار و بازی رقیب» است، اصالت و موضوعیت دارد. سال ۹۵ پس از انعقاد توافق برجام میان ایران و اعضای ۱+۵، دولت اوباما نخستین کارشکنی را در پروسه رفع تحریمهای کشورمان آغاز کرد. یکی از بانیان و مسببان این «مانعتراشی بر سر فعالیت اقتصادی شرکتهای خارجی در ایران»، «جان کری» وزیر اسبق خارجه آمریکا بود؛ همان کسی که در ایام برگزاری سلسله مذاکرات هستهای در وین و ژنو، از «تعهد مطلق» واشنگتن نسبت به هرگونه «توافق نهایی با ایران» سخن به میان میآورد.
پس از پایان دوران ریاستجمهوری اوباما نیز ترامپ با استفاده از ظرفیتهایی که دموکراتها در برجام برای او و دولتش ایجاد کرده بودند (از جمله تایید استمرار تعلیق تحریمها در فاصلههای زمانی ۱۲۰ روزه توسط رئیسجمهور مستقر در کاخ سفید) از توافق هستهای با ایران خارج شد. امروز نیز بایدن، رئیسجمهور برگزیده آمریکا در حالی که هنوز در کاخ سفید مستقر نشده، به کشورمان هشدار داده که گزینه «بازگشت همه تحریمها» در صورت تخطی ایران از عمل به تعهداتش در برجام، روی میز است.
محصول و خروجی استراتژی «رفع تحریمها از طریق مذاکره» کاملا مشخص بوده و البته در آینده نیز مشخص است! در این صورت، اقتصاد و معیشت مردم، با متغییرهایی مثل اخم و لبخند دشمنان و توافقات پشتپرده بدخواهان ملت و نظام ایران گره خورده و دچار اعوجاج و تشویش خواهد شد. رهبر بزرگوار انقلاب، در مقابل بر استراتژی «خنثیسازی تحریمها» تاکید فرمودهاند. این استراتژی، منشأ و مصدری درونی و داخلی دارد و متغیری وابسته به «توان و ظرفیتهای بالقوه و بالفعل داخلی» کشور محسوب میشود.
شواهد و مستندات موجود نشان میدهد نهتنها بایدن، بلکه دیگر اعضای کلیدی دولت وی از جمله «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه و «جیک سولیوان» مشاور امنیت ملی پیشنهادی وی، از طریق «تقویت مولفههای اقتصاد تحریم محور» در ایران، در صدد «خنثیسازی استراتژی خنثیسازی تحریمها» در داخل ایران هستند. بنابراین در اینجا مواجهه با ۲ «استراتژی مکمل» وجود ندارد، بلکه ۲ استراتژی و راهبرد «مغایر» با یکدیگر موجود است که محصول هر یک از آنها با یکدیگر متفاوت خواهد بود.
«ثبات اقتصادی و معیشتی مردم» اگر بخواهد به دانهای از «تسبیح برجام» تبدیل شود، با یک حرکت یا اراده مقامات آمریکایی و اروپایی، این دانه هم مثل کل تسبیح، تغییر وضعیت داده و دچار شوک میشود. در این میان، بهتر است دولت و وزارت امور خارجه ایران و البته رسانههایی که ذوق حضور بایدن و دموکراتهای عهدشکن در کاخ سفید چشمان آنها را کور کرده، به جای سوق دادن کشور به سوی «تکرار یک بحران»، به فکر «خروج واقعی کشور از بحران» باشند.
فراتر از آن، مقامات آمریکایی در سخنان اخیر و البته گذشته خود نیز اذعان کردهاند به «مهار حداکثری ایران قدرتمند» فکر میکنند و «تحدید توان هستهای، موشکی و منطقهای ایران» را نیز در قالب یک «مجموعه واحد» مورد بررسی و تطبیق قرار میدهند. عدم تکیه بر «استراتژی خنثیسازی تحریمها»، پیششرط عملیاتی شدن این پازل خطرناک دشمنان است. بدون شک دلسوزان انقلاب اسلامی ایران، اجازه نخواهند داد تا خطاهای راهبردی و سختی که در قبال برجام صورت گرفت و منتج به «عقبگرد کشور» و وارد آمدن «خسارت محض» به اقتصاد و معیشت ایران شد تکرار شود؛ حتی اگر به آنها دوباره انگ دلواپس و بیشناسنامه چسبانده شود.