هرسال همزمان با طرح مسائل و مباحث مربوط به بودجه در دولت و مجلس شورای اسلامی، ابهامات و شایعات مختلفی در مورد بودجه نهادهای فرهنگی و نظامی در فضای مجازی منتشر میشود که هدف اصلی آن تخریب اذهان عمومی در مورد کارآیی این نهادها و زیر سوال بردن فعالیت آنها و در نهایت کند کردن و جلوگیری از رشد و ادامه فعالیت مجموعههای مورد اشاره است.
در واقع از آنجا که پیشرفت و ارتقاء عملکرد نهادهای انقلابی در تضاد کامل با اهداف پلید دشمنان قرار دارد، لذا منتشرکنندگان این اخبار، عمدتاً منقدین و یا معارضینی هستند که گاهی بدون مطالعه کافی و ناآگاهانه و بعضاً آگاهانه و در هماهنگی کامل با ضدانقلاب و اربابان خارجی خود، به شکل کاملاً هدفمند و البته منافقانه تلاش میکنند تا با انتشار یکسری اخبار جعلی و بزرگنمایی بودجه تخصیصی به نهادهای انقلابی، چند مطلب را به افکار عمومی جامعه تزریق و القاء نمایند.
اول اینکه؛ اینگونه وانمود کنند که بخش قابل توجهی از بودجه کشور صرف فعالیت این مجموعهها میشود و به همین علت سایر مشکلات لاینحل مانده است، در حالی که اگر بودجه نهادهای مذکور نسبت به بودجه سایر دستگاهها بهخصوص دستگاههای مشابه دولتی مورد مقایسه قرار گیرد، بودجه آنها بسیار ناچیز است.
دوم اینکه؛ چنین القا کنند که فعالیت آنها همواره با اسراف و تبذیر همراه است، در حالیکه نهتنها چنین نیست، بلکه با استناد به اطلاعات موجود نهادهای انقلابی با عملکرد جهادی خود، معمولاً بیشترین کارکرد با کمترین هزینه را برای کشور به ارمغان میآورند.
سوم اینکه؛ میگویند، مجموعههای فرهنگی و پژوهشی به خصوص مجموعههای مرتبط با بخش دین و مذهب یا نهادهای انقلاب بیخاصیت و ناکارآمد هستند، در صورتی که با استناد به اطلاعات موجود، اثربخشی کار آنها معمولاً بیشتر از سایر دستگاهها است.
چهارم اینکه؛ ادعا میکنند که نهادهای مورداشاره در مورد عملکرد و چگونگی هزینه کرد بودجه خود به هیچ کس پاسخگو نیستند و این مورد هم در حالی مطرح میشود که این نهادها مانند سایر مراکز دولتی در برابر قانون و دستگاههای ذیربط کاملاً پاسخگو هستند.
پنجم اینکه؛ متأسفانه برخی از مسئولین نیز تلاش میکنند تا از این شگرد برای تحتالشعاع قرار دادن کمکاریهای دستگاه ذیربط و اجتناب از پاسخگویی در مورد معایب و نواقص کاری خود استفاده نمایند.
این افراد (ناشرین این اخبار جعلی) در نهایت با ژستی انسان دوستانه و در عینحال زیرکانه و با هدف جلب نظر و حمایت عوام و افکار عمومی جامعه پیشنهاد میکنند، بهتر است بودجه این نهادها به جای انجام کارهای بیهوده، صرف معیشت مردم شود. اما واقعیت چیست؟
قبل از پاسخ به این سوال، ذکر چند نکته ضروری است:
۱- بسیاری از کسانی که به تولید و پخش اینگونه شایعات مبادرت میکنند یا در ردیف دشمنان داخلی و خارجی کشور قرار دارند، یا سرمایهداران بیدردی هستند که خودشان جزء عوامل اصلی بروز اختلال در نظام اقتصادی کشور هستند و از این موضوعات فقط بهعنوان دستاویز برای فرار از پاسخگویی استفاده میکنند و یا افراد ناآگاهی هستند که عمدتاً بدون کمترین اطلاع از برنامه و بودجه سالانه کشور به خود اجازه نظر میدهند تا در این مورد اظهار نظر کنند.
برخی از این افراد در حالی به هزینههای مراسمی مانند؛ هزینه مراسم مذهبی یا راهپیمایی اربعین اعتراض و به بزرگنمایی آن مبادرت میکنند و یا به شکل کاملاً عوامفریبانه درخواست مصرف آن برای رفع نیاز محرومین را مطرح مینمایند که اولاً مراسم مذهبی تقریباً به طور کامل با کمک مردم برگزار میشود، ثانیاً گاهی هزینه سالانه خود و خانوادههایشان برای سفرهای خارجی متعدد و متنوع تفریحی و غیرتفریحی یا به خاطر اشرافیگری و ریخت و پاشهای هنگفتی که دارند، بهمراتب بیشتر از هزینه برخی از وزارتخانههاست.
۲- تعداد موسسات فرهنگی ایران بهخصوص موسسات فعال در بخش مذهبی و همچنین بودجه آنها، در قیاس با بسیاری از دیگر کشورهای جهان، حتی کشورهای غیرمسلمانی مانند؛ آمریکا، اروپا و رژیم صهیونیستی، بسیار اندک و ناچیز است.
بهعنوان مثال؛ خبرگزاری تسنیم: به نقل از حجت الاسلام شهبازیان مینویسد: غرب بر مسئله موعود تمرکز کرده است و در حال حاضر (علاوه بر صدها موسسات فرهنگی، علمی و پژوهشی دینی که در کشورهای مختلف جهان در مورد ادیان مختلف بهویژه اسلام فعالیت دارند)، بیش از ۱۰۰ دانشگاه اسلامشناسی و شیعه شناسی در دنیا وجود دارد که از این تعداد، ۴ دانشگاه شیعه شناسی آن فقط به اسرائیل تعلق دارد.
لازم به یادآوری است که اگرچه کشورهایی مانند؛ روسیه و چین هم در این زمینه فعال هستند، اما بیشتر این مراکز از جمله ۲۱ دانشگاه اصلی و مهم شیعهشناسی در کشورهای غربی از جمله؛ آمریکا، انگلیس، کانادا و حتی استرالیا مستقر هستند.
در این زمینه صهیونیستها در راستای اهداف پلید خود تا جایی پیش رفتهاند که حتی اقدام به راهاندازی رشته مرجعیتشناسی نموده و اطلاعات فراوانی را برای نفوذ در جمع مراجع شیعه و سنی گردآوری کردهاند، که قطعاً عقبه روایی داعش حاصل فعالیت همین مراکز است.
۳- بهرغم بودجه اندک مراکز فرهنگی از جمله حوزههای علمیه، عملکرد این مراکز بسیار چشمگیر بوده است، بهعنوان مثال؛ برای پویایی حوزههای علمیه در سطح بین الملل، چند نهاد فرهنگی پژوهشی تشکیل شده است که در این راستا میتوان به جامعه المصطفی العالمیه اشاره کرد که با برخی از موسسات دینی و علمی پژوهشی بینالمللی نیز ارتباط دارد.
دانشگاه مجازی جامعه المصطفی با جذب بیش از ۳۰۰ هزار طلبه خارجی نیز از دستاوردهای حوزههای علمیه در سطح بینالملل است که سبب شده تا از طریق طلبهها و دانش آموختگان خارجی و خانوادههای آنها، علوم و اندیشه ائمه (ع) و همچنین زبان فارسی جهانی شود.
گفتنی است که در حال حاضر بیش از ۳ هزار طلبه مسلط به زبانهای مختلف بینالمللی در این مجموعه مشغول به فعالیت هستند و فقط این مرکز به تنهایی موفق شده است بیش از ۱۷۰۰ عنوان کتاب را به ۲۵ زبان زنده دنیا ترجمه کند.
اثربخشی کار حوزههای علمیه در حدی بوده که تنها در یک مورد در کشور نیجریه، عالم بزرگواری به نام شیخ زکزاکی که در حوزه علمیه قم تحصیل کرده است، توانسته بیش از ۲۰ میلیون از مردم این کشور را به پیروان مذهب شیعه بیفزاید.
البته فعالیتهای تیلیغی و دینی مراکز پژوهشی و فرهنگی به خصوص در حوزه دینی به قدری گسترده است که در این وجیزه نمیگنجد و خود نیاز به چندین مقاله دارد.
۴- نکته دیگر این که براساس اظهارات مسئولین ذیربط دولتی، در حال حاضر تمام موسسات و مراکز وابسته به نهاد رهبری و همچنین موسسات علمی، پژوهشی و فرهنگی مستقلی که به شکلی از بودجه دولتی بهرهمند هستند، همانند سایر دستگاههای دولتی تحت نظارت دیوان محاسبات، سازمان بازرسی و سایر سیستمهای کنترل مالی کشور قرار دارند و حتی در جایی مانند نهاد رهبری، علاوه بر کنترل سیستمهای دولتی، یک موسسه اختصاصی به نام «موسسه مفید راهبر» هم بر فعالیتهای مالی نهاد نظارت دارد.
۵- ذکر این نکته هم ضروری است که مراکزی مانند کمیته امداد امامخمینی (ره) نیز یکی از زیرمجموعههای نهاد رهبری است که بخش قابل توجهی از بودجه نهاد (تقریباً معادل کمکهای مردمی که هر سال جمعآوری میشود) برای کمک به محرومین، در اختیار این نهاد قرار میگیرد.
۶- در مورد بودجه بخش دفاعی نیز لازم به یادآوری است که؛ در جهان کشورهایی وجود دارند که حتی سهم بودجه نظامی آنها به حدود ۳۰ درصد کل بودجه کشور هم میرسد. از جمله کشورهایی که بیشترین بودجه نظامی را در جهان صرف میکنند، میتوان به آمریکا، چین، عربستان (بیش از ۳۰ درصد)، هند، فرانسه، انگلیس، آلمان، کره جنوبی، برزیل، ایتالیا، استرالیا، کانادا و ترکیه اشاره کرد.
به گزارش فوربس، آمریکا با بیش از ۶۱۰ میلیارد دلار بودجه نظامی در سال حدود ۳۶ درصد کل بودجه نظامی جهان را صرف میکند و چین، عربستان و روسیه نیز در جایگاههای بعدی کشورهایی با بیشترین بودجه نظامی در جهان قرار دارند.
سهم بخش نظامی از بودجه در کشوری مانند آمریکا ۸.۸ درصد (در مقایسه با مقدار کل بودجه این کشور، رقم بسیار هنگفتی است)، کویت ۱۱.۳ درصد، و روسیه ۱۲ درصد است، بنابراین باید پرسید آیا در چنین شرایطی کشور ما میتواند در مورد ارتقاء توان بازدارندگی خود بیتفاوت باشد و آیا اگر بودجه دفاعی را کاهش دهد و با صدام دیگری مواجه شود، همین افراد (معترضین به بودجه مراکز دینی و فرهنگی و نظامی) در موضعی طلبکارانه نمیپرسند، چرا نظام اسلامی برای افزایش توان دفاعی خود کاری نکرده است.
همه این موارد در حالی است که طی سنوات گذشته فقط حدود ۳ درصد کل بودجه دولتی در ایران به ارگانهای نظامی اختصاص داشته که کمترین میزان بین تمام کشورهای منطقه حتی در قیاس با کشورهای کوچکی مانند بحرین و رژیم صهیونیستی که حدود ۱۲ درصد است، محسوب میشود.
۷- در مورد اخذ مالیات از شرکتهای وابسته یا تحت نظر نهاد از جمله آستان قدس رضوی که درآمدهای آن عمدتاً وقفی و برای مخارج مشخص میباشد و همچنین شرکتهای متعلق به بخش نظامی مانند قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء (ص) نیز بنا بر تأیید مسئولین ذیربط کشوری از هیچگونه معافیتی برخوردار نیستند و همه آنها طبق قانون مالیات درآمدهای خود را پرداخت میکنند.
برسی اجمالی بودجه نهادهای فرهنگی و مذهبی:
حال ممکن است این سوال مطرح شود که جمع کل بودجه سال ۱۴۰۰ چقدر است و چه مقدار از آن به نهادهای فرهنگی و مذهبی اختصاص یافته است؟
کل بودجه ۱۷ رقمی سال ۱۴۰۰ بالغ بر ۲.۴۳۵.۷۰۷.۸۹۸.۰۰۰.۰۰۰ تومان، معادل ۲ بیلیارد و ۴۳۵ بیلیون و ۷۰۷ میلیارد و ۸۹۸ میلیون ۶۰۰ هزار تومان است.
کل اعتبارات بخش فرهنگ و مذهب در لایحه بودجه سال ۱۳۹۹ کل کشور (بودجه ۱۴۰۰) مجموعاً بالغ بر ۶،۰۰۰ میلیارد تومان در سه فصل مجزا تحت عناوین «فصل دین و مذهب» با اعتبار ۱،۸۸۵ میلیارد تومان، «فصل فرهنگ و هنر» با اعتبار ۱،۹۸۸ میلیارد تومان و «فصل رسانه» با اعتبار ۲،۱۳۴ میلیارد تومان پیشبینی شده که حدود «بیست و چهار صدم درصد» کل بودجه و حدود دو درصد از بودجه عمومی کشور است، یعنی به ازای هر ایرانی فقط ۶ هزار تومان بودجه فرهنگی و مذهبی در نظر گرفته شده است.
البته اعتبارات دستگاههایی نظیر ستاد احیا امر به معروف و نهی از منکر، شورای ائمه جمعه، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، ستاد اقامه نماز، مؤسسه پژوهشی و فرهنگی انقلاب اسلامی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امامخمینی، مؤسسه نشر آثار حضرت امام (ره)، شورایعالی حوزههای علمیه، شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه خواهران، مجمع جهانی تقریب و مذاهب اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی و جامعه المصطفی العالمیه در مجموع با حدود ۱۳ درصد کاهش نسبت به سال قبل مواجه شده است.
بودجه پیشنهادی یازده نهاد علمی، پژوهشی و فرهنگی که بیشترین مناقشه در مورد آنها مطرح است، عبارتند از: جامعة المصطفی العالمیه: ۴۶۵ میلیارد تومان، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم: ۲۰۵ میلیارد تومان، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام: ۷۵ میلیارد تومان، بنیاد حفظ و نشر ارزشهای دفاع مقدس: ۶۷ میلیارد تومان، مجمع جهانی تقریب مذاهب: ۴۳ میلیارد تومان، ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر: ۳۵ میلیارد تومان، شورای سیاستگذاری ائمه جمه: ۳۵ میلیارد تومان، بنیاد حفظ و نشر آثار امام خمینی ره: ۳۴ میلیارد تومان، ستاد راهیان نور: ۳۰ میلیارد تومان، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی ره: ۲۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان و بنیاد فرهنگی حاج قاسم سلیمانی: ۸ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان که خواستار اجتناب از تخصیص بودجه به بنیاد شده است.
در هر حال جمع کل این مقدار معادل ۱.۰۲۱.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰ تومان (حدود یک هزار میلیارد تومان) است که البته مشخص نیست در نهایت چه مقدار از آن به تصویب برسد، اما با فرض تصویب کامل آن، به نظر شما این رقم چند درصد از بودجه کل کشور را تشکیل میدهد؟
شاید باور کردنی نباشد، اما تمام اتهامات فقط در مورد ۰۴.% (چهار صدم درصد) بودجه کل کشور است، یعنی بودجه این نهادها به رغم تمام بزرگنماییهای صورت گرفته، به اندازه یک دهم درصد از بودجه کل کشور هم نیست و این در حالی است که اختلاس صندوق ذخیره فرهنگیان ۱۶ برابر این مبلغ بود و یا بودجه تخصیصی به دانشگاه تهران ۹.۲۴۸.۲۲۵.۰۰۰.۰۰۰ ریال، یعنی بیش از ۹۲۴ میلیارد تومان و بودجه فراقانونی پیشنهادی برای شخص رئیس جمهور محترم جهت انجام امور موردنظر ایشان نیز حدود ۲۷ هزار میلیارد تومان است.
البته گاهی برخی از خناسان با فریبکاری، بودجه حوزههای علمیه که متعلق به حوزههای علمیه سراسر کشور است را با بودجه وزارت علوم یا سایر وزارتخانهها مقایسه میکنند، در حالی که ارقام مورد اشاره آنها فقط مختص بخش ستادی و اداری وزارتخانهها است و معمولاً بخشهای اجرایی یا شرکتها و موسسات تحت پوشش آنها از جمله دانشگاهها، هر کدام ردیف بودجهای جداگانه دارند.
همانگونه که اشاره شد، تقریباً تمام درآمدهای آستان قدس مربوط به موقوفات و نذوراتی است که محل مصرف آنها مشخص است و شرعاً نمیتواند در جای دیگری به جز محل تعیین شده از طرف واقف هزینه شود، به همین دلیل برای امور ستادی و اداری آستان قدس نیز ردیف بودجهای جداگانه در نظر گرفته شده که بنا بر اظهارات مسئولین ذیربط، مقدار آن کمتر از یک هزارم بودجه دولت است.
بخش عمده این درآمدها بر اساس درخواست واقفین، صرف محرومیتزدایی و رسیدگی به محرومین، ازدواج جوانان، تأسیس و اداره مراکز خدماتی خیریه مانند؛ بیمارستان، درمانگاه و مدرسه، ساخت تأسیسات شهری، هزینه زیارت زائرین بیبضاعت و امثال آن میشود که در واقع کمک به انجام برنامهها و فعالیتهای دولت است.
به این ترتیب سوال اصلی این است که آیا واقعاً سهم بیست و چهار صدم درصدی فرهنگ و مذهب از بودجه کل کشور یا بودجه حدود ۳ درصدی بخش نظامی برای حکومتی که از یکسو دارای تمدنی ۷۰۰۰ هزار ساله است و در طول تاریخ همواره مهد علم و دانش و فرهنگ بوده و هست و از سوی دیگر به حق داعیه امالقرایی جهان اسلام و ایجاد تمدن نوین اسلامی را دارد و به خاطر استقلالطلبی، عدالتخواهی و ماهیت ضداستکباری خود پیوسته با انواع تهدیدات و توطئههای داخلی و خارجی مواجه است، ناچیز و اندک نیست؟
آیا واقعاً عقب ماندگی برخی از کارهای زیرساختی کشور و برخی از مشکلات معیشتی مردم، ناشی از صرف این مقدار از بودجه کشور در بخش فرهنگی و دفاعی است یا باید این مشکلات را در مسائلی مانند؛ سوءمدیریتها، حضور افراد نفوذی در پیکره نظام، اختلاس و فساد افسارگسیخته در نظام اداری و اسراف و تبذیر در دستگاههای مختلف و پروژههای گوناگون یا انتظار معجزه از سوی غرب جستجو کرد؟
البته کسی نمیگوید هیچگونه مطلقاً ایرادی بر کار موسسات مذهبی و فرهنگی وارد نیست، اما بیشک راه حل مشکلات کشور قطع یا کاهش بودجه این نهادها نیست، بلکه باید نواقص مدیریتی را برطرف نمود.