کیوان مهرگان

مقدمه:

پس از یک دوره تنش بین ایران و آمریکا اما اینک به نظر می‌رسد شرایط به سمت کاهش بحران پیش می‌رود. ظاهراً مشکلات منطقه‌یی باعث شده هر دو طرف با شیب ملایمی ‌به سوی کاهش تنش حرکت کنند. در رابطه با این تحولات گفت‌وگویی را با شیرین ‌‌هانتر استاد ایرانی دانشگاه‌‌های آمریکا به انجام رسانده‌ایم که آن را می‌خوانید.

"> ایران فرصت را از دست ندهد
تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱۳۸۷ - ۱۳:۰۱  ، 
کد خبر : ۳۲۷۱۷
شیرین هانتر در گفت‌وگو با اعتماد:

ایران فرصت را از دست ندهد

کیوان مهرگان

مقدمه:

پس از یک دوره تنش بین ایران و آمریکا اما اینک به نظر می‌رسد شرایط به سمت کاهش بحران پیش می‌رود. ظاهراً مشکلات منطقه‌یی باعث شده هر دو طرف با شیب ملایمی ‌به سوی کاهش تنش حرکت کنند. در رابطه با این تحولات گفت‌وگویی را با شیرین ‌‌هانتر استاد ایرانی دانشگاه‌‌های آمریکا به انجام رسانده‌ایم که آن را می‌خوانید.


* ـ خاورمیانه همچنان در کانون توجهات جهانی است. در واقع دیپلماسی جهان بر خاورمیانه متمرکز شده است. می‌خواستم ارزیابی‌تان را از تغییر و تحولاتی که در این منطقه از جهان در حال وقوع است، بدانم.

**خاورمیانه در حال حاضر تغییرات جدیدی را پذیرفته است. در این میان تحولات ترکیه از اهمیت زیادی برخوردار است. با توجه به افزایش احساسات ناسیونالیستی (ملی‌گرایی) در میان ملت ترکیه و به تبع آن افزایش فشارها بر دولت ترکیه اگر این دولت نتواند از طریق دیپلماسی مساله پ‌ک‌ک را حل و فصل کند، ارتش ترکیه ناگزیر خواهد بود علیه این نیروها در داخل مرز عراق دست به عملیات نظامی‌بزند. وقوع این درگیری ممکن است نتایج بسیار ناگواری را به دنبال داشته باشد که سخن گفتن درباره آن به سادگی امکانپذیر نیست. در جنوب این بحران و در داخل عراق ما شاهد بن‌بستی در درون کشور هستیم، که اجماعی بین سیاستمداران عراقی، دولت‌‌های عربی و دولت‌‌های غربی وجود ندارد، هر کدام از این سه ضلع نظریات خاصی در مورد آینده عراق دارند و هیچ کدام نمی‌دانند در این باره چه کار کنند. برخی‌‌ها نظرشان این است که نقش گروه‌‌های دیگر را در عراق پررنگ‌تر و تقویت کنند مثلاً در تشکیل پلیس آنها را مشارکت دهند که به نظر من این مساله نه تنها اختلافات طبقه‌یی، طایفه‌یی و مذهبی را پایان نمی‌دهد بلکه این تضادها را تشدید می‌کند. مساله اصلی اینجا است که این بحران در صورت حاد شدن ممکن است به کشورهای همسایه هم سرایت کند. آن طرف‌تر بحث درباره کنفرانس صلح درباره فلسطین و اسرائیل که قرار است پاییز برگزار شود بالا گرفته است.

* ـ شما چه نتیجه‌یی برای این کنفرانس پیش‌بینی می‌کنید؟

**با توجه به مواضع فلسطینی‌‌ها، اعراب و اسرائیل و نیز اطلاعاتی که از نشست‌‌های سابق در این موضوع داریم، من شانسی برای به نتیجه رسیدن این کنفرانس متصور نیستم. مضافاً اینکه نفوذ ابومازن به مراتب از یاسر عرفات کمتر است و نمی‌تواند از یک سری ادعاهای اساسی فلسطینی‌‌ها گذشت کند و در عین حال بتواند مشروعیت خود را بین فلسطینی‌‌ها حفظ کند.

* ـ موضع کشورهای عربی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

**کشورهایی مانند مصر رابطه صلح آمیزی با اسرائیل دارند و حساب شان هم روشن است. کشورهای حاشیه خلیج فارس هم شاید قراردادهای سمبلیک با اسرائیل منعقد کنند اما این قطعاً تاثیری در حل مساله اساسی و بنیادی فلسطینی‌‌ها ندارد. تنها کشوری که اهمیت زیادی دارد عربستان سعودی است.

* ـ چرا عربستان؟

**به خاطر اینکه برای کشوری مانند عربستان که ادعا می‌کند در منطقه و در دنیای اسلام مسوولیت دفاع از حقوق مسلمین را عهده‌دار است، شاید خیلی آسان نباشد که از راه‌حل و راهبردی دفاع کند که مطالبات فلسطینی‌‌ها را در سطح حداقلی پاسخگو نباشد. بنابراین فکر نمی‌کنم در آنجا مساله به نقطه مطلوبی برسد.

* ـ ایران در میانه این تنازعات چه جایگاهی دارد؟

**آنچه برای ما بیشتر از هر جای دیگر اهمیت دارد، ایران خود ما است. همه ما منتظریم ببینیم بالاخره فرجام این پرونده و این چالش چه خواهد شد. من بر این باورم که خاورمیانه در یک دوراهی خیلی حساس قرار گرفته است. اگر کشورهای منطقه و دیگر کشورها بنایشان بر صلح و آرامش باشد، ممکن است خاورمیانه از این دوراهی به سلامت بگذرد. اما اگر بنا بر صلح نباشد و کشورهای منطقه موضع منطقی اتخاذ نکنند، منطقه تا مدت‌‌ها دچار تشنج خواهد شد و نتایجی را به بار می‌آورد که کسی قادر به پیش‌بینی آنها نیست.

* ـ سمت و سوی دیپلماسی که اکنون توجه خود را بر منطقه خاورمیانه متمرکز کرده به کدام سو است؟ آیا احتمال این وجود دارد که خاورمیانه تحولات را با آرامش پشت سر بگذارد یا از دل این تحولات نزاع فراگیر در خاورمیانه حکمفرما خواهد شد؟

**هر دو حالت بستگی دارد به تصمیماتی که سیاستمداران حاکم می‌گیرند. اگر تمام کسانی که در راس حکومت‌‌ها هستند منافع همه ملت‌‌ها را در خاورمیانه در نظر بگیرند و فقط منافع کوتاه مدت را در نظر نگیرند احتمال اینکه مسائل به طریق مسالمت‌آمیز حل و فصل شود وجود دارد اما هراس و ترس ما این است که سیاستمداران اغلب منطقی تصمیم نمی‌گیرند و منطقی هم عمل نمی‌کنند. اغلب تحت تاثیر فشارهای داخلی و خارجی که به آنها وارد می‌شود تصمیم می‌گیرند و خودشان هم می‌دانند تصمیماتی که می‌گیرند کاربرد کوتاه‌مدت دارد و نتایج مطلوبی از این تصمیمات به دست نمی‌آید. آنچه در ترکیه در حال رخ دادن است مثال بارزی است در همین مورد. یا آنچه بیش از همه برای من مایه نگرانی است مساله ایران است.

* ـ نگرانی شما به خاطر هشداری است که نسبت به وقوع درگیری تازه‌یی در منطقه مطرح می‌شود؟

**ما اگر از منظر منطقی نگاه کنیم آمریکا قادر به حمله به ایران نیست ولی فراموش نکنید حمله به عراق چندان کار منطقی نبود که آمریکا مرتکب آن شد. بنابراین ایران و دولتمردان ایرانی باید تمام تلاش خود را معطوف به این کنند که مساله با شیوه‌یی مسالمت‌آمیز حل و فصل شود، مضافاً با مسائلی که اکنون دیگر کشورها با آن درگیر هستند. به هر حال نیروهایی هستند در دو طرف که آرامش و ثبات برایشان اهمیت ندارد. در بین نیروهای آمریکایی مساله این است که راه به قدرت رسیدن ایران را ببندند و همین می‌تواند ثبات منطقه را تهدید کند. بنابراین به هیچ وجه نباید تهدیدات اینها را دست کم گرفت.

 * ـ برخی تحلیلگران مسائل خاورمیانه از شکل گیری ائتلافی سخن می‌گویند که با انگیزه‌‌های متفاوت علیه مواضع ایران شکل گرفته است؛ اعراب به دلیل اینکه توازن قدرت به هم ریخته است، اسرائیل با انگیزه مهار برنامه‌‌های هسته‌یی جمهوری اسلامی ‌ایران و آمریکا به خاطر ماهیت ضدآمریکایی نظام. از منظر شما این ائتلاف تا چه حد واقعی است و ایران چگونه می‌تواند بر این ائتلاف فائق آید؟

**درباره وجود چنین صف‌آرایی من هم معتقدم این صف آرایی وجود دارد. مثلاً کشورهایی مانند مصر مواضعی که می‌گیرند تحت‌تاثیر سیاست‌‌های آمریکا است. کشورهای حاشیه خلیج فارس هم همین طور. بنابراین اگر چالش بین ایران و آمریکا به هر نحوی حل و فصل شود، من به شما قول می‌دهم که این صف آرایی اعراب هم از بین برود و این کشورها ناگزیرند روابط خود را با ایران بهتر کنند. شما نگاه کنید با پدیدار شدن اثر ذوب شدن یخ‌‌های اختلافات ایران و آمریکا، روابط اعراب با ایران به کلی عوض می‌شود. یا بلافاصله پس از پایان جنگ بین ایران و عراق، کشورهای عربی در دو سال اول ریاست جمهوری آقای ‌‌هاشمی‌رفسنجانی لحن شان را نسبت به ایران عوض کردند یا وقتی در دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی‌ ملک عبدالله به ایران آمد تنها به این دلیل نبود که آقای خاتمی‌ سیاست تنش زدایی را در دستور کار خود قرار داده بودند، به خاطر این هم بود که فکر می‌کردند رابطه ایران و آمریکا در حال بهتر شدن است. بنابراین ایران باید این صف‌آرایی را جدی بگیرد. از طرف دیگر کشورهای منطقه نزدیک به 30 سال است که از تیرگی روابط ایران و آمریکا سوءاستفاده کرده‌اند. ایران باید بداند مهره اصلی این بازی آمریکا است و تا مسائل را با ایالات متحده حل نکند، کشورهایی که بقایشان در گرو رابطه با آمریکا و غرب است به سمت حل و فصل روابط خود با ایران نخواهند آمد. دستگاه دیپلماسی ایران باید بداند با سخن گفتن از برادری و دعوت اعراب به اتحاد و وحدت نمی‌تواند در برابر آمریکا به جایی برسد. در زمان حکومت شاه هم وضع به همین منوال بوده است. آن موقع اعراب دل خوشی از ایران نداشتند، اما اگر جرات نداشتند علیه ایران اقدامی ‌بکنند به خاطر این بود که هم حکومت سلطنتی ایران و هم اعراب زیر چتر آمریکا بودند.

* ـ ارزیابی شما از تحریم‌‌های یکجانبه آمریکا علیه برخی نهادها و شخصیت‌‌های حقوقی و حقیقی ایران چیست؟

**مساله بحران بین ایران و آمریکا به مرحله پلکانی رسیده است. اکنون متاسفانه بحران ایران و آمریکا به صورت پلکانی بالا می‌رود و اگر اقدامی ‌صورت نگیرد و تشنجات آرام‌تر نشود، هر دو به موقعیتی می‌رسند که یکی از طرفین باید اعلام و قبول کند شکست خورده است.

* ـ آیا چنین اراده‌یی در دستگاه دیپلماسی ایران می‌بینید؟

**آنگونه که از اظهارنظرهای دیپلمات‌‌ها و مقامات ایران می‌خوانیم، چنین چیزی بر نمی‌آید. برخی دیپلمات‌‌های ایرانی اظهارنظرهایی می‌کنند مبنی بر اینکه چون آمریکا در عراق و افغانستان گرفتار است «هیچ وقت» گزینه نظامی‌ را در پیش نخواهد گرفت. در حالی که این برداشت اشتباه است، دیپلماسی ایران باید قوی تر از وضع کنونی با درک مشکلات آینده، بحران را به مسیر دیگری هدایت کند.

* ـ ایران با تقویت دیپلماسی نگاه به شرق اخیراً روسیه را بیشتر از گذشته درگیر چالش خود با آمریکا کرده است. آیا این خط دیپلماسی ایران می‌تواند یک دیپلماسی پیشگیرانه برای جلوگیری از تشدید بحران باشد؟

**همکاری ایران و روسیه و حتی چین نمی‌تواند تاثیر چندانی بر سیاست‌‌های آمریکا داشته باشد.

* ـ چرا؟

**چون آمریکا به ضررهای تشدید بحران فی‌مابین ایران و آمریکا توجهی نمی‌کند، هدف آمریکا این است که ایران را از نظر سیاسی و اقتصادی فلج کند. به نظرم به رغم اینکه ایران می‌تواند پاسخی به تعرضات آمریکا بدهد اما این کار از عهده نیروی هوایی آمریکا بر می‌آید.

* ـ برخی دولتمردان جمهوری اسلامی ‌ایران معتقدند که ایالات متحده سر ناسازگاری با ماهیت استقلال‌طلبانه جمهوری اسلامی ‌دارد و از طریق فشار و تشدید بحران به دنبال نشاندن حکومت دلخواه خود است. این دولتمردان با یادآوری خاطره کودتای 28 مرداد معتقدند ایالات متحده حتی با یک حکومت لیبرال دموکرات در ایران هم کنار نخواهد آمد. بنابراین هدف از تشدید بحران در منطقه نه انرژی هسته‌یی و دموکراسی بلکه ماهیت خود نظام جمهوری اسلامی ‌است؟

**من با این تحلیل موافق نیستم. مشکل ایران و آمریکا نه دموکراسی و انرژی هسته‌یی بلکه وجود اسرائیل و مساله به رسمیت شناختن این کشور است. حل رابطه ایران و آمریکا تابع موضع ایران نسبت به وجود و به رسمیت شناختن یا نشناختن اسرائیل است. آنها همیشه اعلام کرده‌اند که راه واشنگتن از تل‌آویو می‌گذرد.

* ـ اما آمریکا خوب می‌داند که ایران هیچ‌گاه اسرائیل را به رسمیت نخواهد شناخت.

**نیاز نیست ایران اسرائیل را به رسمیت بشناسد اما می‌تواند با همین موضع اتحادیه عرب همراه شود.

* ـ آمریکا برای مذاکرات هسته‌یی پیش‌شرط می‌گذارد؟

**ایران همیشه اعتراض کرده است که چرا آمریکا برای مذاکره پیش‌شرط تعیین کرده است، ایران هم همیشه پیش‌شرط تعیین کرده است. مثلاً ایران شرط گذاشته است که زمانی با آمریکا مذاکره می‌کند که آمریکا سیاست‌‌های خودش را در خاورمیانه تغییر دهد، آمریکا هم هیچ وقت این کار را نخواهد کرد. متاسفانه این به صورت معمایی درآمده است که هرگاه قرار شده در روابط ایران و غرب گشایشی پیش بیاید، مساله یا بحرانی آفریده شده است. متاسفانه جنبه‌‌هایی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی ‌گاهی اوقات از حالت سیاست‌‌های یک دولت و کشور خارج می‌شود و شبیه به سیاست‌‌های جنبش انقلابی می‌شود. طبیعی است آمریکا در برابر سیاست‌‌های اینچنینی مقابله خواهد کرد. توضیح این نکته هم ضروری است که سیاست خارجی کشورهای عربی همیشه متناظر با منافع ملت‌‌های خودشان بوده است. فقط سیاست‌‌های جمهوری اسلامی ‌در سطح امت عمل می‌کند، امتی که چندان به فکر ایران و منافعش نیست. شما دقت کنید اتحادیه عرب حاضر به پذیرش ایران به عنوان عضو ناظر نیست. چرا؟

  بنابراین دولت ایران باید برای پیشرفت منافع ملی ایرانیان، سیاست‌‌هایش را تنظیم کند.

* ـ بعد از انتخاب آقای سارکوزی مواضع دولت فرانسه در قبال ایران به آمریکا خیلی نزدیک شده است. چه اتفاقی افتاده است که سارکوزی و دولت متبوعش نسبت به ایران چنان مواضعی را اتخاذ کرده‌اند؟

**بخشی از این تغییر مواضع به خود سارکوزی بر می‌گردد. این نکته برای همه روشن است. اساس حرکت سارکوزی این است که تمام پایه‌‌های سیاست فرانسه چه در حوزه اقتصادی چه در حوزه سیاست خارجی و چه در حوزه سیاست داخلی احتیاج به نوعی پاکسازی و نوسازی دارد، چون سارکوزی معتقد است تمام کارهایی که دولت‌‌های گذشته انجام داده‌اند، با شرایط حال فرانسه و دنیا منطبق نیست و می‌بایست همه چیز را عوض کرد. علاوه بر این مدلی که سارکوزی به آن علاقه دارد و دنبال می‌کند، مدل آمریکا است. این هم به سابقه آقای سارکوزی و عقایدی که دارد، برمی‌گردد.

* ـ تحلیل برخی این است که فرانسه با این سیاست‌‌ها به دنبال این است که جای انگلیس را بگیرد. آیا این تحلیل درست است؟

**فرانسه از چه چیز انگلیس باید جلو بیفتد. از دهه 50 به این طرف یکی از پاسخ‌‌های سیاست خارجی فرانسه این بوده که قطب سوم در سیاست خارجی بین‌الملل باشد. سیاست خاورمیانه‌یی فرانسه هم از این سیاست کلی اتخاذ شده است. در حال حاضر مساله اصلی این است که گلیست‌‌ها دیدگاه خاصی از نقش بین‌المللی فرانسه دارند که یکی از ویژگی‌‌های مهم آن مستقل بودن فرانسه است. آقای سارکوزی می‌خواهد همه اینها را عوض کند. او معتقد است این نوع سیاست ورزی به درد امروز نمی‌خورد. سارکوزی بر این باور است تصمیمی ‌که فرانسه قبل از جنگ عراق اتخاذ کرد،. درست نبوده است. علاوه بر این سارکوزی فلسفه دیگری دارد که مخلوطی است از طرفداری از جهانی شدن و از طرف دیگر حمایت از منافع فرانسه و اسرائیل. در این میان رقابت با انگلیس زیاد مطرح نیست. البته این دو کشور قرن‌‌ها است با هم رقیب هستند اما در این مساله به خصوص فکر نمی‌کنم این رقابت نقش زیادی داشته باشد.

* ـ آقای پوتین موضع حمایت آمیزش از تهران بیشتر شده است. تحلیل شما از تشدید مواضع پوتین چیست؟

**اساس تمام تصمیمات پوتین برای منافع روسیه است. ایران پتانسیل زیادی برای قدرتمند شدن دارد. روسیه هم از قدرتمند شدن ایران استقبال نمی‌کند، مگر اینکه قدرتمندی ایران به نفع روسیه باشد. پوتین دارد همان موضع گذشته را ادامه می‌دهد. یعنی با کارت ایران بازی می‌کند. اگر حمایت پوتین از تهران بیشتر شده است به خاطر این است که تشدید بحران ممکن است بر روسیه هم اثراتی داشته باشد. اما این حمایت به حدی نخواهد بود که به روابط آمریکا و روسیه لطمه وارد کند. دیپلمات‌‌های ایران این نکته را فراموش کرده‌اند که دوران جنگ سرد پایان یافته است.

* ـ انتخابات پارلمانی تا چند ماه دیگر در ایران برگزار می‌شود. قرائن و شواهد حاکی از آن است که اصلاح‌طلبان نسبت به رقبای خود در حاکمیت اقبال بیشتری برای پیروزی دارند. در صورت راهیابی اصلاح‌طلبان به درون ساخت قدرت می‌توان نسبت به تغییر سمت و سوی چالش‌‌های منطقه‌یی امیدوار بود؟

**مشکلاتی در این زمینه وجود دارد. چون گروهی هستند که معتقدند در صورتی که اصلاح‌طلبان به نهادهایی همچون پارلمان راه یابند قادر به اثرگذاری در تصمیمات مهم نیستند. علاوه بر این اصلاح طلب‌‌ها برای غرب خطرناک ترند چون با وجود آنها بهانه‌یی ندارند که ایران را به چالش بکشند. کشورهایی که از افزایش قدرت و نفوذ ایران نگران هستند، وجود یک دولت اصلاح‌طلب ادعای آنها را کاهش می‌دهد. علاوه بر این انتخابات در ایران همزمان است با انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و ممکن است پیش از هر تغییر و تحولی مساله ایران را حل و فصل کند. ما اگر به دنبال این هستیم که گزینه نظامی ‌خارج شود، پیش از از دست رفتن فرصت باید اقدام کنیم. در غیر این صورت ادامه مسیر پلکانی بحران‌‌ها مشکل را تشدید می‌کند.

* ـ پیشنهاد شما در مقام یک تحلیلگر چیست؟

**حل و فصل منازعه نباید این گونه باشد که به حیثیت یکی از دو طرف لطمه بخورد. مذاکره برد ـ برد بهترین راه‌حل برای حفظ موقعیت و پرستیژ هر دو طرف است.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات