حاجقاسم چون بنده خدا بود، از سلسله مراتب ولایت اطاعت میکرد و انسانی اهل عمل صالح بود، در دل مردم جا دارد. او بعد از جنگ هم به جهاد روی آورد و جهاد برای او عمل صالح بود. محبوبیت و مقبولیت سپهبد شهید حاجقاسم سلیمانی در بین آحاد مختلف و اقشار جامعه و ملت عزیز ایران و از سوی دیگر، در بین جوانان کشورهای اسلامی و آزادیخواه، نویدبخش پیروزیهای بزرگ و قطعی جبهه مقاومت اسلامی خواهد بود.
سرلشکر سیدیحیی صفوی
همه فرماندهان سرباز ولایت هستند، ولی حاجقاسم ممتاز بود. ولایت محوری دو بعد بزرگ دارد اول؛ درک صحیح از ولایت و اینکه باور داشته باشد که آنچه ولایت میگوید حُکمُالله است و دوم تعبّد به ولایت است.حاجقاسم نسبت به ولایت قدرت فهم بالایی داشت؛ ازجمله کسانی بود که اشاره حضرت آقا را میفهمید؛ نه تدابیر، بلکه منویات رهبری را هم میفهمید. حاج قاسم همچنین به ولایت تعبّد عقلانی داشت. تعبدی که بر قویترین عقلانیت استوار است. این ولایتمداری حاجقاسم خیلی کارساز است. همسنگران او هم، رمز موفقیتهای حاجقاسم را همین میدانستند.
حجتالاسلام والمسلمین دکترحاجیصادقی
اولین شاخصه فردی شهید سلیمانی خلوص ویژه او بود. او همه چیز را برای خدا انجام داد و خداوند هم پاداش این خالص بودن را به او داد. دومین شاخصه فردی حاج قاسم تواضع بود، حاج قاسم همیشه همان حاج قاسم خاکی و متواضع بود. سرلشکر شد و بالاترین مدالهای نظامی تاریخ ایران (ذوالفقار) را گرفت؛ اما همان حاج قاسم روز اول بود. این فرهنگ بسیجی و همان تواضعی است که اسلام از آن یاد میکند. وجه دیگر حاج قاسم سلیمانی، اشجاعتب او بود. در حاج قاسم ترس نبود، از خطر استقبال میکرد. همه رزمندهها تقریباً او را در خط مقدم جبههها دیدهاند، این روحیه شهادتطلبی نهایت ایمان راسخ به معاد است.
حجتالاسلام والمسلمین علی سعیدی
رفتار شهید سلیمانی بیشتر دارای جاذبه بود و از تمام گروههای سیاسی به سمت ایشان جذب میشدند؛ در واقع، ایشان مصداق این موضوع بود که در عین انقلابیگری عضو هیچ گروه یا حزب خاصی نبود و خط مستقیم انقلاب را طی کرد و در این میان سیاستمداری قهار هم بود. در جلسات مختلف که متوجه میشدیم شهید سلیمانی هم قرار است شرکت کند، میدانستیم یکی از بهترین جلسات را تجربه خواهیم کرد؛ وقتی ایشان شروع به صحبت میکرد، خیلی راهبردی، دقیق و با اشراف کامل منطقه و وضعیت جبهه مقاومت را تجزیه و تحلیل میکرد.
امیر عزیز نصیرزاده
حاجقاسم باافتخار خود را پاسدار میدانست و ویژگی پاسداری را برجستهترین وجه اجتماعی و سیاسی خود قلمداد میکرد، اگر ما پاسدار بودن را حقیقت و تجسم امروزی حضور در عاشورای امام حسین(ع) در سال 1361 قلمداد کنیم، حاجقاسم مصداق اتم و اعلای یک پاسدار بود؛ به یک معنای دیگر باید بگوییم اگر قرار بود شخصیتهایی که در کربلا کنار امام حسین(ع) جانفشانی کردند و به اسطورههای تاریخ ایثار و شهادت تبدیل شدند، مثل جناب زهیر، جناب مسلمبنعوسجه، حبیببنمظاهر و دیگران اگر قرار بود آن شخصیت آن روز را ما امروز داشته باشیم، حاجقاسم یکی از چهرههایی بود که خیلی خوب با آنها تطبیق میکرد.
دکترمحمدحسین صفارهرندی
جنگ که تمام شد، هر کسی سر زندگی خود رفت؛ اما گویا تازه جنگ برای حاج قاسم شروع شده بود که ما باید به این توجه کنیم. او همه همت خود را صرف امنیت جنوب شرق و مقابله با اشرار کرد. سه دهه بعد وقتی داعشیها همه جا رخنه کرده بودند، حاجقاسم با تمهیداتی که داشت سعی کرد ذهن آنها را روی یک نقطه متمرکز کند که این نشان از مغز متفکر ایشان بود. زمان حمله داعش به مجلس و حرم مطهر امام(ره)، تازه خیلیها متوجه شدند که چقدر در امنیت و آرامش هستیم و بیمی از داعش نداشتهایم، در حالی که تمام دنیا از اینکه گروههای داعش در تجمعاتشان عملیات انتحاری انجام دهد، بیمناک بودند و آرامش نداشتند.
رضا ایرانمنش
برادرمان، قاسم سلیمانی تربیت شده انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بود، اخلاق و روحیات او در فضای ادبیات و روحیات حضرت امام(ره) شکل گرفت؛ البته برادر قاسم روی خود نیز خیلی کار میکرد و زحمت میکشید و به عبادات، زیارات و نمازهایش توجه داشت که برای رسیدن به چنین مقامی بسیار مؤثر بود. ایشان همه ویژگیهای مدیریت جهادی را به نحو کامل داشت.
سردار محسن رضایی
سلیمانی محصول نماز شب و مصداق بارز آیه امحمد رسولالله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهمب بود.او آموخته بود که در میدان جنگ اگر کوهها بجنبند، تو نباید بجنبی و هرگز به دشمن پشت نمیکرد؛ اما از سوی دیگر برای مؤمنان خاضع و خاکی بود، بالهای تواضع او در همهجا باز بود. او ۴۱ سال لباس جهاد را از تن به در نکرد و همواره در حال جهاد و احیاگر مکتب جهاد و شهادت بود.او رخساره میدانی ولیفقیه بود و جز به اوامر رهبر عظیمالشأنمان به چیز دیگری نمیاندیشید.هرجا مظلومی بود، قاسم و سپاهش آنجا بودند و میجنگیدند و سپر بلای امت بودند و چون مالک اشتر همواره به خیمه دشمن نزدیک بود.
سرلشکر حسین سلامی
بدون تردید یکی از دستپروردههای انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی و یکی از نخبگان برجسته کشور، شهید حاجقاسم سلیمانی بود. ایشان از یک طرف، دستپرورده اسلام عزیز و نظام مقدس و انقلاب اسلامی بود و از طرفی توانسته بود خصلتهایی را که از دفاع مقدس آموخته بود در خودش حفظ کند؛ حتی به مرور زمان آنها را ارتقا دهد و به این وسیله توانست در جبههای جدید، ارزشهای جدیدی را هم به ارزشهای قبلی مبتنی بر اسلام ناب و تبعیت از رهبر معظم انقلاب و ولیفقیه بیفزاید. اینها در مجموع یک انسان خالص را تشکیل داده بود.
سردار سیدمسعود جزایری
شهید سلیمانی کسی بود که انقلاب اسلامی را سرافراز کرد و قدرت نرم جمهوری اسلامی را گسترش داد. شهید سلیمانی مظهر تمامنمای نگاه متعالیه، منظومهای، ریشهدار و مطابق با فرهنگ شهادت در عصر حاضر است. اگر میخواهیم قوه محرکهای برای گام دوم معرفی کنیم، باید به شهید سلیمانی اشاره کنیم.شهادت حاج قاسم در تاریخ انقلاب اسلامی هدیهای الهی بود؛ البته این یک طرف ماجراست و داغ شهادت شهید سلیمانی تا ابد بر دلها خواهد ماند.
دکترعماد افروغ
این شهید بزرگوار شخصیتی چندبعدی و چندوجهی داشت. ایشان علاوه بر اینکه یک فرد نظامی و یک سرباز واقعی در سنگرهای دفاعی بود، یک سیاستمدار برجسته نیز به شمار میآمد، در عین حال یک عارف، مهذب، عابد و زاهد هم بود. جمع این ابعاد شخصیتی را کمتر در یک انسان دیدهایم؛ به همین دلیل واقعاً ایشان در جامعه ما محترم شناخته میشد. قبل از شهادت، ایشان در نظرسنجیها بالاترین جایگاه را از نظر محبوبیت داشت؛ اما متأسفانه شاهد آن هستیم که برخی افراد و جریانها میخواهند این جایگاه ناشناخته باقی بماند و در گذر زمان مهجور واقع شود.
عباس سلیمینمین
من سردار سلیمانی را عاشقانه دوست داشتم؛ حاجقاسم تا قیامت نامی میماند؛ برای اینکه همانی بود که بود و مثل یک لیوان بلور آن سمتش مشخص بود. همه آن طرفش را میدیدند؛ چون هیچ کدورتی درونش نبود. شما اگر به همه سیاستمداران و مبارزان دنیا نگاه کنید، کسی را نمیتوانید مثل حاجقاسم پیدا کنید؛ کسی را با این همه لبخند زیبا و اخم کشنده. او واقعاً مصداق شیران روز و پارسایان شب بود که حضرت علی(ع) به آن اشاره کردهاند. در رفتار و نگاه سردار سلیمانی اسراری وجود دارد که درکش خارج از عقل ماست و نمیتوان در یک جمله، کلام و کتاب از او گفت و باید سالها از او نوشت.
داریوش ارجمند