انتخابات سال 1385، یکی از فرازهای تأملبرانگیز رقابتهای سیاسی در کشور بود که با طرح برگزاری همزمان انتخابات شوراها و مجلس خبرگان رهبری همراه بود. با پیروزی اصولگرایان در انتخابات نهم ریاستجمهوری و پس از آنکه مجلس هفتم با اکثریت آنها شکل گرفته بود، تمام نهادهای مهم تصمیمگیری از اختیار جریان دوم خرداد خارج شد. این جریان که وضعیت را برای خود بحرانی میدید، تلاش کرد با نشانه رفتن انتخابات شوراها و مجلس خبرگان در 24 آذر 1385، برای بازگشت به قدرت تلاش کند و چنین بود که با آغاز سال 1385، فضای سیاسی کشور خیلی زود انتخاباتی شد. در این میان یکی از مسائلی که اولین مناقشات انتخاباتی را آغاز کرد، طرح تجمیع انتخابات از سوی وزارت کشور و دولت بود. «مصطفی پورمحمدی» وزیر کشور لایحهای را برای تجمیع انتخابات تدوین کرد و به مجلس فرستاد. این لایحه برای برگزاری همزمان انتخابات مجلس خبرگان و شوراها در اسفندماه 1385 تدوین شده بود. البته پورمحمدی هنگامی که آن طرح را ارائه میکرد، خود امید چندانی به تصویب آن نداشت و دلیلش را هم «فرصت اندک» باقیمانده به برگزاری انتخابات عنوان کرد؛ اما این پیشنهاد به تصویب رسید و اجرایی شد و روز جمعه 24 آذر 1385 به عنوان روز انتخابات دوره سوم شوراهای اسلامی شهر و روستا و دور چهارم مجلس خبرگان رهبری اعلام شد. انتخابات سومین دوره شوراها در حالی فرا می رسید که اردوگاه اصولگرایان دچار تشتت بود. جریانی با عنوان «رایحه خوش خدمت» که خود را هواداران تمام عیار احمدینژاد معرفی میکردند، در یک سو قرار گرفته و در مقابل دیگر جریانهای اصولگرا بودند که ضمن حمایت از دولت نهم، انتقاداتی را نیز وارد میدانستند. این اختلاف بدانجا انجامید که اصولگرایان مجبور شدند با دو فهرست متفاوت در انتخابات 24 آذر شرکت کنند. فهرست «ائتلاف اصولگرایان» که حاصل رایزنیهای شورای معتمدین و مورد حمایت اصولگرایان اصلاحطلب بود و با فهرست جبهه پیروان خط امام و رهبری اشتراكات زیادی داشتند و چهرههای شاخص آن «مهدی چمران»، «عباس شیبانی» و «مرتضی طلایی» بودند و در دیگرسو فهرست كاملاً متفاوت «رایحه خوش خدمت» که «پروین احمدینژاد»، «مهرداد بذرپاش» و «مسعود زریبافان» از چهرههای شاخص آن به شمار میآمدند. در مقابل اردوگاه جریان دوم خرداد قرار داشت که فعالان آن برای بازگشت مجدد به قدرت تنها به ائتلاف میاندیشیدند و سرانجام حدود سه ماه مانده به انتخابات در مهرماه 1385 ائتلاف آنها شکل گرفت. اعضای این ائتلاف را احزاب جریان دوم خرداد از جمله «مجمع روحانیون مبارز»، «حزب مشاركت ایران اسلامی»، «حزب كارگزاران سازندگی ایران»، «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی»، «حزب اسلامی كار»، «خانه كارگر»، «مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم»، «مجمع نمایندگان ادوار مجلس» و «فراكسیون خط امام (اقلیت) مجلس شورای اسلامی» حمایت میکردند، اما با این حال جای احزاب و گروههایی نظیر «حزب اعتماد ملی»، «حزب همبستگی ایران اسلامی» و «مجمع نیروهای خط امام» هنوز در فهرست ائتلاف جریان دوم خرداد خالی بود. این ائتلاف تحت نظارت «سیدمحمد خاتمی» رئیس دولت دوم خرداد و با هماهنگی و مشورت «هاشمیرفسنجانی» رئیس دولت سازندگی که احمدینژاد بیشترین انتقادات خود را چه پیش و چه پس از انتخاب شدنش متوجه آنان کرده بود، شكل گرفت. دو وزیر کابینه خاتمی، حبیبالله بیطرف به عنوان رئیس و مرتضی حاجی به عنوان سخنگوی آن معرفی شدند. سرانجام فهرست نهایی ائتلاف اصلاحطلبان در شهر تهران که تبلیغات خود را با عکس بزرگی از خاتمی همراه کرده بودند، مشخص شد که در آن اسامی 15 نفر به چشم میخورد: 1ـ محمدعلی نجفی، 2ـ معصومه ابتکار، 3ـ احمد مسجدجامعی، 4ـ سیدکامل تقوینژاد، 5ـ قاسم تقیزادهخامسی، 6ـ افشین حبیبزاده، 7ـ پیروز حناچی، 8ـ اسماعیل دوستی، 9ـ الهه راستگو، 10ـ هادی ساعی، 11ـ زهرا صدراعظمنوری، 12ـ سیدشهابالدین طباطبایی، 13ـ حسن کریمی، 14ـ عباس میرزاابوطالبی،
15ـ علی نوذرپور. همزمانی برگزاری انتخابات شوراها و مجلس خبرگان، ویژگی مهم انتخابات خبرگان دور چهارم بود که آن را از انتخابات سه دوره قبل متمایز کرده بود. در این سال صفآرایی جریانهای سیاسی در حوزه انتخابات شوراها باقی نماند و انتخابات مجلس خبرگان نیز شاهد صفآرایی و رقابت انتخاباتی بود. هاشمیرفسنجانی كه خود از اعضای جامعه روحانیت مبارز بوده است، به عنوان چهرهای شاخص در فهرست جامعتین معرفی شد، فهرستی كه بسیاری از تشكلهای اصولگرا از آن تبعیت میكردند. اما جریان نزدیک به رایحه خوش خدمت، ستادی را تحت عنوان «نخبگان حوزه و دانشگاه» تشكیل داد و اعلام کرد كه فهرستی جداگانه ارائه خواهد كرد. این گروه سرلیست خود را در شهر تهران «آیتالله محمدتقی مصباحیزدی» قرار داد و از آوردن نام آقای هاشمیرفسنجانی پرهیز کرد. اصلاحطلبان مدعی بودند: «در انتخابات خبرگان ظاهراً هدف آن است كه با ابزار رد صلاحیت از طریق امتحانی به ظاهر علمی و با گزینش سیاسی، اصولا فرصتی به اصلاحطلبان برای حضور در این صحنه داده نشود. از طرف دیگر چون امكان اعلام عدم شركت آنها هم وجود دارد لذا از سیاستهای تأخیری (مثلاً عدم اعلام قطعی واجدان شرایط تا آخرین لحظه و بلاتكلیف نهادن) و همچنین تأیید صلاحیت و تشویق به شركت عده محدودی از شخصیتهای قابل قبول مثل حجتالاسلام والمسلمین هاشمیرفسنجانی برای در محذور اخلاقی قراردادن اصلاحطلبان استفاده خواهد شد. این ترفند باعث میشود كه اولاً تحریم انتخابات به صورت مؤثر از سوی اصلاحطلبان دچار مشكل شود و ثانیاً فضا به گونهای رقم بخورد كه شخصیتهای چون هاشمیرفسنجانی در این انتخابات نیز رأی نیاورند و یا با آرای كم به مجلس خبرگان راه یابند و در نتیجه برای همیشه از صحنه سیاسی كشور حذف شوند. در عین حال روستاییانی كه به دلیل انتخابات شوراها و علایق محلی به پای صندوقهای رأی میروند، آنقدر در صندوقهای خبرگان با تشویق عوامل پای صندوق رأی بریزند كه مقبولیت مردمی آقایان تأمین شود.» گروههای دوم خرداد نیز اعلام كرده بودند در انتخابات خبرگان از نظر مجمعین(مجمع روحانیون مبارز و مجمع محققین حوزه علمیه) پیروی خواهند كرد، اما مجمعین به دلیل آنچه رد صلاحیتهای گسترده و ناعادلانه میخواندند، فهرستی منتشر نكردند. پس از امتناع مجمعین از ارائه لیست، احزاب كارگزاران سازندگی و اعتماد ملی لیست خود را برای انتخابات مجلس خبرگان رهبری ارائه كردند كه در هر دو نام هاشمیرفسنجانی در صدر بود. دیگر گروههای دوم خرداد نیز با تمكین از نظر مجمعین، بدون ارائه فهرست از پشتیبانی هاشمی دریغ نكردند. بعد از فراز و نشیبهای مختلف و ارائه ندادن فهرست از سوی مجمعین، سرانجام حزب کروبی اقدام به انتشار فهرست کرد که اسامی اعضای آن در تهران به این شرح است: «هاشمیرفسنجانی، مشکینی، محمدمحمدی گیلانی، محسن قمی، هاشمزاده هریسی، محسن اسماعیلی، باقریکنی، محسن خرازی، محسن موسویتبریزی، هاشم بطحایی، امین سبزواری، هادوی، قائم مقامی، کازرونی، حسن روحانی و فاضل گلپایگانی.»