انتخابات آمریکا تنها نشانه از بحرانهای عمیق این کشور است که حالا بیش از پیش نمایان شده است، در این میان نکتهای مهم وجود دارد که تلاش شده است در رسانههای آمریکا کمرنگ شود و آن، اینکه دلیل اقبال مردم به گزینه مقابل ترامپ که از ویژگی مثبت حائز اهمیتی نیز برخوردار نیست، چه بود؟ این موضوع را در یک بند میتوان خلاصه کرد: ترامپ چهره واقعی دموکراسی و انحصارطلبی آمریکایی را به نمایش گذاشت، چهرهای که در دهههای گذشته تلاش شده بود به انحای گوناگون پنهان یا بزک شود، ترامپ ماهیت بردهداری دموکراسی آمریکایی را در برابر چشمان همگان به رخ کشید. وی اولویت داشتن منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی بر سایر منافع و حتی موجودیت سایر مردم جهان را فریاد زد، ترامپ حتی اهمیت آمریکا را بیشتر از پیمانهای جهانی میدانست که ضامن موجودیت و ادامه حیات بشر هستند؛ از جمله پیمانهای زیست محیطی. اما روزهای گذشته اتفاقات جالبی رخ داد؛ شب چهارشنبه اوج نمایشی بود که واقعیت دموکراسی آمریکایی را در برابر چشم جهانیان قرار داد؛ در این باره توجه به چند نکته مفید خواهد بود:
۱- دموکراسی آمریکایی به منزله مهمترین وجه لیبرال دموکراسی با بحرانهای متعددی در درون خود دست و پنجه نرم میکند؛ چرا که از سویی شعار حاکمیت مردم بر سرنوشت خود را میدهد، اما از سوی دیگر با بهره از ابزار و وسایل گوناگون از جمله رسانه تلاش دارد تا نیت و خواست خود را بر مردم تحمیل کند و با بررسی سابقه تحولات سیاسی نه تنها در آمریکا، بلکه در بسیاری از کشورهای غربی به سادگی میتوان ابعاد این واقعیت را درک کرد.
۲- سبک زندگی آمریکایی یا غربی در دنیای حاضر به پایان راه خود بسیار نزدیک شده است؛ چرا که از سویی منادی این سبک زندگی، یعنی آمریکا با بحرانهای متعدد سیاسی و اقتصادی مواجه شده و از سوی دیگر روزبهروز شاهد کاهش جذابیت آن برای مردم جهان هستیم و عملکرد بدون ظاهرسازی ترامپ این افول جذابیت را سرعت دوچندان بخشیده است.
۳- دیگر همچون گذشته شعارهای آرمانگرایانه و برتریطلبانه، مردم آمریکا را اقناع نمیکند؛ چراکه با وجود پمپاژ تبلیغاتی رسانههای گوناگون، مردم آمریکا به واقعیت پوشالی دموکراسی آمریکایی و این شعارها پی بردهاند و دیگر تعهدی نسبت به آنها ندارند. حضور در ساختمان کنگره و تخریب بخشهایی از آن از همین اعتراض مردم آمریکا به ساختارهای سیاسی کشورشان حکایت دارد.
۴- حوادث کنونی نشانه مهمی از پایان هژمونی آمریکا و تحقق افول این به ظاهر امپراتوری در جهان است؛ افولی که با ضعف عملکردی آمریکا در مهار بیماری کرونا سرعت مضاعف یافت و با عدم تعهد مرد اول آمریکا به ساختارهای سیاسی این کشور و زیرسؤال بردن آنها واقعیت خود را نه تنها بر سیاستمداران آمریکایی، بلکه بر مردم جهان آشکار کرد و اکنون به اذعان همگان محکمتر از گذشته میتوان اذعان کرد که حیات سیاسی آمریکا در سرنوشت سایر کشورهای جهان به پایان رسیده است.