به گزارش پایگاه خبری العهد لبنان در یادداشتی به قلم "علی عبادی" درباره حمله اخیر حامیان دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا به کنگره نوشت: درست نیست که این همه قطببندی را به یک شخص نسبت دهیم؛ ترامپ خامترین فردی بود که تنشهای موجود در نظام آمریکا را علنی کرد. پیش از او نیز و زمانی که صحبت از تقلب در نبرد انتخاباتی میان جورج بوش پسر و آلبرت گور در سال ۲۰۰۰ شده بود جَو اختلافات تشدید شد اما این مسئله خیلی زود حل و فصل شد.
پس از آن، قطب بندیهای موجود در دوره باراک اوباما، رئیس جمهوری سابق آمریکا نژادپرستی و تندروهایی را آشکار کرد که بعداً ترامپ را به قدرت رساندند و تحلیلگران و کارشناسان معتقدند که سرکار آمدن رئیس جمهور مو بور (ترامپ) واکنشی به به قدرت رسیدن نخستین سیاه پوست بود.
ترامپ از خارج از حزب جمهوری خواه آمریکا آمده بود و از درگیریهای نژادپرستانه و تنش در فضای سیاسی بسیار سود برد اما با این وجود و علیرغم تمامی اشتباهاتش، حزب جمهوری خواهان آمریکا در دادگاهی که علیه وی در مجلس سنا در ۵ فوریه سال ۲۰۲۰ تشکیل شد از او دفاع کرد اما نتیجه این بود که عملکرد ضعیف اقتصادی و بهداشتی ترامپ در بحران کرونا و تنش مکرر در اظهارات سیاسی منجر شد که ریسمان نجات از دستان او جدا شد.
حماقت جدید ترامپ چیست؟
وضعیت و جایگاه ترامپ پس از حادثه کنگره به قدری آسیب دید که باعث شد وی برای نخستین بار متعهد شود که قدرت را در تاریخ ۲۰ ژانویه تحویل دهد و با این وجود شک و تردیدی نیست که آیا زیردستان وی میتوانند دستورات بحث برانگیزی را که ممکن است برای آنها صادر کند، اجرا کنند یا خیر. این مرد همچنان خطرناک است و او در نهادهای امنیتی، نظامی و اجرایی طرفدارانی دارد که میتوانند به دستور ترامپ و یا با ابتکار عمل خودشان اقداماتی را انجام دهند. ترامپ همچنین میتواند به آشوب یا کودتا در داخل کشور یا اقدامات تروریستی در خارج از آمریکا متوسل شود.
در این میان رژیم صهیونیستی نیز وجود دارد که فرصت و روزنه کوچکی را پیش روی خود میبیند تا معادله توازن استراتژیک منطقه را قبل از عزیمت حامی خود معکوس کند، حامی که نه تنها بیش از رئیس جمهورهای پیشین آمریکا توجه ویژهای به منافع این رژیم داشت؛ بلکه گاهی منافع آن را بر منافع آمریکا ارجحیت میداد. این فرصت ممکن است انجام اقدامات خطرناکی باشد که آمریکا را به سمت جنگ با ایران و همپیمانانش سوق دهد.
به همین دلیل شاهد آن هستیم که دموکراتها در مجلس نمایندگان آمریکا تحرکی را برای مقابله با هرگونه اقدام احتمالی ترامپ به منظور جلوگیری از به قدرت رسیدن جو بایدن، رئیس جمهوری منتخب این کشور و یا پیچیده کردن مأموریت وی در قبال ایران آغاز کردهاند.
تبعات حمله به کنگره
دموکراتها در ادامه اقدام خود در فوریه ۲۰۲۰ که توسط جمهوری خواهان ناکام ماند، از این اتفاق برای برکناری و پیگرد قانونی ترامپ استفاده خواهند کرد و برای تحقق این هدف از سوابق ترامپ و اشتباه اخیر طرفدارانش بهره خواهند برد.
دموکراتها برای جلوگیری از اقدامات بیپروایانه ترامپ در آخرین روزهای قدرتش به یک اقدام پیشگیرانه احتیاج دارند. آنها معتقدند که رئیس جمهور فعلی یک شکاف ملی در آمریکا ایجاد کرده که به سختی میتوان آن را ترمیم کرد و همچنین وی موقعیت آمریکا را در خارج از کشور تضعیف کرده است.
دموکراتها در مجلس نمایندگان آمریکا با هدف برکناری ترامپ، در حال تحت فشار قرار دادن مایک پنس، معاون وی هستند تا طبق اصلاحیه ۲۵ قانون اساسی که بر برکناری رئیس جمهور در صورت عدم توانایی در انجام وظایفش تأکید دارد، ترامپ برکنار شده و پنس به عنوان قائم مقام ریاست جمهوری امور را اداره کند.
از آنجایی که ترامپ اعلام کرد در مراسم تحلیف بایدن در ۲۰ ژانویه شرکت نخواهد کرد، این مساله امکان انتقال آرام قدرت را فراهم میکند. همچنین، این موضوع شامل گامی در جهت بازیابی وجهه وحدت نظام آمریکا با سیستم شناخته شده دو حزبی آن است. همچنین میتواند پنس را وسوسه کند که به عنوان نخستین معاون رئیس جمهور آمریکا وارد تاریخ سیاسی این کشور شود و در یک دوره کوتاه نقش رئیس جمهور را ایفا کند.
اما تیمی از جمهوری خواهان با این مسئله مخالفت خواهند کرد تا تبدیل به قانونی نشود که به هر معاون آینده رئیس جمهور امکان میدهد علیه مافوقش کودتا کند.
بنابراین درباره اینکه ترامپ بتواند تا آخرین روز در رأس قدرت باقی بماند، شک و تردید وجود دارد اما آنچه مسلم بوده این است که زندگی سیاسی ترامپ پایان یافته و در کنار آن دیگر در داخل آمریکا و خارج امیدی به تأثیر روش و شیوه وی در تغییر آمریکا و جهان وجود ندارد. دولت آمریکا در دوره ترامپ سوار بر اسب خیال شد اما راه به جایی نبرد و بایدن باید امتیازاتی بدهد و شرایط داخلی را مدیریت کند تا بتواند برخی از مواردی را که ترامپ خراب کرده اصلاح کند.