در میان کرور کرور فضایل روشن و یقینی برای حضرت فاطمه زهرا(سلامالله علیها) شاید پایینترین آنها این باشد که ایشان دختر پیامبر(صلالله علیه و آله و سلم) است! اصولاً در منظومه الهیات شیعی، نسب و خانواده به خودی خود ارزش به حساب نمیآید؛ لذا صرف پیامبرزادگی یا امامزادگی برای فرد ارزش ایجاد نمیکند. به عقیده شیعه لیاقت با وراثت منتقل نمیشود و شرافت افراد در قرابت با بزرگان نیست؛ بلکه به صداقت، عدالت، امانت و... است. عظمت و مهابت فاطمی در زهد و ایمان و علم و صدق و تعبد و احسان و تمام این خوبیهاست که نمود پیدا میکند و این بانو را چنان رشد میدهد که به تعبیر حضرت امام(ره) اگر مرد بود به مقام رسالت میرسید و کراماتی دارد که حتی از سایر اهل بیت(ع) هم دیده نشده است! چنانچه در ایام بیماری قبل از شهادتشان، جبرئیل مکرر با ایشان تحدیث و گفتوگو داشته و مطالبی را به ایشان القا میکرده است و شاید هم برعکس! این جایگاه بلند معنوی و لیاقت درک فرشته وحی به خصوصیات عملی و علمی ایشان باز میگردد، نه منسوب بودن به پیامبر. امامت نیز امری موروثی نیست، بلکه در تشکیلات تشیع بهترین فرد روی زمین از نظر علم و عملـ انسان کاملـ باید عهدهدار امامت باشد که همان هدایت بشر به سعادت است. نسبت عملی و تطبیق و تراز رفتار و گفتار با ولایت الهی است که به انسانها مقام میدهد، نه منشأ ولادت!
اینجاست که اندیشه شیعی از اساس با سلطنت مخالف است؛ چرا که سلطنت با چشمپوشی از شایستگیها تنها وراثت را عامل انتقال حکومت میداند، هر چند هزاران فرد برتر و بهتر از آن سلطانزاده در جامعه وجود داشته باشد! هر جا چنین تفکر منحطی وجود داشته باشد و فرزندی به خاطر انتساب به پدر برای خود حقی فراتر از قانون و عرف مطالبه کند، آنجا سلطنت حکم فرماست که باید با آن برخورد شود.
امام خامنهای در بحث تفسیری که سال 1361 ایراد داشتهاند، به همین نکته اشاره دارند و با نفی نگاه طبقاتی اشراف و غیر اشراف عنوان میدارند: «در این تشکیلاتی که بر پایه اسلام است، مسئله این است ما دیگر اشراف و غیر اشراف نداریم، مگر با این ملاک؛ برگشتن به ارزشهای اصیل اسلامی و قرآنی. پیداست که ملاک شرافت و ملاک فضیلت عمل است نه نسبتها و انتسابها. رسول اکرم(صلالله علیه و آله و سلم) به دخترش فاطمهزهرا(سلامالله علیها) که بزرگترین زن تاریخ است و یکی از بزرگترین انسانهای تاریخ است، میفرماید که من در روز قیامت به دردت نمیخورم. خیال نکنی چون دختر من هستی روز قیامت خدای متعال به یک لطف و تفضل بیشتری خواهد کرد نه هر کاری که خودت کردی آن مهم است.» (تفسیر مجادله، ص ٨٩ و ٩٠)
فرزندان مقامات چه علمی و چه سیاسی و اجتماعی نباید خود را وارث شکنجهها و مبارزات و جهادها و انقلابیگری والدین خود بدانند و زیر سایه آن برای خود حق و سهم تعریف کنند و از آن سو مردم نیز در رأی دادن و مراجعات این را فضیلتی بر سایرین تلقی نکنند؛ بلکه بر شایستگیهای علمی و عملی خود فرد تکیه کنند.