هفته گذشته دو رخداد مهم و قابل توجه فضای مجازی کشورمان را به خود مشغول کرد که اولین مورد آن حواشی احضار وزیر ارتباطات به دادسرا و دیگری اعلام خبر هک شدن یکی از استارتآپهای شناخته شده ایرانی بود.
احضار پر سر و صدا
ماجرای احضار وزیر ارتباطات به دادسرای فرهنگ و رسانه از این قرار بود که پیرو شکایت تعداد زیادی از اشخاص حقیقی و حقوقی علیه وزیر، دادسرای مربوطه در چارچوب وظیفه قانونی خود اقدام به احضار آذریجهرمی کرد و وزیر جوان نیز با تمکین به قانون برای پاسخ به اتهامات اقدام کرد.
اما این پرسش و پاسخ پایان ماجرا نبود و رسانههای زرد و حاشیهپرداز با طرح این شایعه که دلیل احضار آذری جهرمی وزیر ارتباطات دولت اعتدال مقاومت در برابر فیلترینگ اینستاگرام بوده، تلاش کردند تا فضای افکار عمومی را علیه قوه قضائیه تحریک کنند؛ چرا که به ظن آنها به دلیل حضور بیش از 40 میلیون کاربر ایرانی در فضای اینستاگرام، وارد کردن اتهام تلاش برای فیلترینگ این رسانه اجتماعی عملاً قوه قضائیه و شخص رئیس قوه را که به استناد اغلب نظرسنجیها یکی از محبوبترین چهرههای سیاسی کشور است، در برابر افکار عمومی کشور قرار خواهد داد و زمینه تخریب سرمایه اجتماعی وی و نهاد تحت مدیریتش را فراهم خواهد کرد.
خوشبختانه این توطئه با ورود نسبتاً به هنگام رسانههای رسمی قوه قضائیه و اعلام شفاف جزئیات این احضار خنثی شد؛ اما سودجویان توانستند با برجستهسازی وضعیت اقتصادی نامطلوب دوران کرونا و وابستگی معیشت، بخشی از کسب و کارهای کشورمان به اینستاگرام تا حد قابل ملاحظهای زمینهساز افزایش حساسیت منفی افکار عمومی نسبت به هرگونه اقدام سلبی علیه فعالیتهای افسارگسیخته این پلتفرم آمریکایی شوند.
حال با توجه به در پیش رو بودن سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در خرداد ماه سال آینده دور از انتظار نیست که جریان معاند خارجی و برخی جریانهای سیاسی داخلی با طرح گاه و بیگاه این ادعا و متهم کردن قوه قضائیه و برخی دیگر از نهادها و شخصیتهای محبوب انقلابی، از این حساسیت عمومی به عنوان یک ابزار روانی ضد تبلیغ و مؤثر در راستای کاهش مشارکت عمومی و تخریب رقیب در انتخابات بهرهبرداری کنند؛ از این رو باید از هم اکنون برای مواجهه با این دست توطئههای مذبوحانه آماده شد.
حمله به استارتآپ ایرانی
اما در ماجرای هک پر سر و صدای بانک اطلاعاتی یک استارتآپ ایرانی ماجرا از این قرار است که پلتفرم ایرانی «رایچت» که ویژه گفتوگوی برخط است و تعداد بسیار زیادی از کسبوکارهای ایرانی، برای ارتباط با مشتریان خود از آن استفاده میکنند، مورد حمله سایبری قرار گرفته و اطلاعات آن در دسترس مهاجمان قرار گرفته است.
بر اساس اعلام محققان امنیتی کل دیتابیس رایچت، از جمله 267 میلیون حساب کاربری به همراه نام، رایانامه، رمز، متادیتا و چتهای رمزگذاری شده افشا شده است.
متأسفانه هک پلتفرمهای ایرانی پر مخاطب موضوع جدیدی نیست و در چند سال اخیر بارها خبر هک و سرقت اطلاعات سامانههای نرمافزاری داخلی منتشر شده است . برای نمونه انتشار اطلاعات چهل میلیون کاربر ایرانسل از طریق یک ربات تلگرامی از جنجالیترین نمونههای آنهاست.
اما جالب اینجاست که هیچ یک از این وقایع سبب تدوین طرح و قوانین ویژهای در راستای ملزمسازی شرکتهای فناور به حفاظت از دادههای کاربران و پاسخگو بودن در قبال افشای آنها نشده است؛ آن هم در حالی که افشای اطلاعات خصوصی کاربران حقیقی و حقوقی استارتآپها ایرانی خواهی نخواهی آنها را در معرض تهدیدات مختلفی، مانند سرقت هویت قرار میدهد که این میتواند تهدیدی برای نوآوران در این عرصه باشد.
از اینرو قانونگذاران کشورمان باید با تدوین ساز و کار نظارتی مشخص، افزون بر ملزم کردن ارائهدهندگان خدمات فناورانه به رعایت استانداردها و پروتکلهای روزآمد امنیتی، این شرکتها را در قبال تبعات افشای اطلاعات کاربرانشان مسئول کند.
افتخارسازی برای انحراف افکار عمومی است!
پس از ماجرای احضار وزیر ارتباطات به دادسرا، حسن روحانی، رئیسجمهور دولت یازدهم در جلسه هیئت دولت به این ماجرا واکنش نشان داده و با تشکر از وزیر فعلی و سابق ارتباطات اظهار داشت: «آنها کار بزرگی کردند. پهنای باند کار عظیم و بزرگی برای کشور است. کسی را برای پهنای باند نباید محاکمه کنند. این مسئله دستور من بوده است. اگر کسی را میخواهید محاکمه کنید، باید مرا محاکمه کنید.»
این اظهارات رئیسجمهور درباره فضای مجازی و نقش رئیس دولت در افزایش پهنای باند پرداختن به موضوع چیستی پهنای باند را ضروری کرد؛ لذا برای درک بهتر چیستی پهنای باند و نقد این اظهارات باید نگاهی به تعریف پهنای باند داشته باشیم!
پهنای باند یا Bandwidth محدوده فرکانسی است که یک موج میتواند بدون تضعیف منتشر شود؛ برای درک بهتر این مفهوم ذکر مثال لوله آب مفید است؛ هر چقدر قطر لوله آب بزرگتر باشد، امکان انتقال آب بیشتری از یک نقطه به نقطه دیگر وجود دارد.
درست مانند پهنای باند، هر چه پهنای باند بیشتری وجود داشته باشد، امکان انتقال اطلاعات بیشتری را از یک نقطه به نقطه دیگر داریم.
واضح است که پیشرفت فناوری و افزایش وابستگی بشر به سامانههای ارتباطی و تعاملی مجازی به ویژه در عرصه دولت داری الکترونیک، خواهی نخواهی کشورها به سوی افزایش پهنای باند مصرفی خود حرکت میکنند تا هزینهها و کارایی خود را بهینه کنند؛ از این رو طرح این ادعا که افزایش پهنای باند کشور ابتکار و افتخار فرد یا جریان خاصی است؛ مانند این است که ادعا شود اگر این دولت نبود مردم ایران هنوز درگیر اینترنت کارتی (Dial up) بودند!
از این رو بهتر است مسئولان به جای تمرکز بر دستاوردسازی از بدیهیات، توجه خود را معطوف به رفع چالشها و مشکلات مبنایی و زیرساختی در حوزه حاکمیت فضای مجازی کنند که از قضا هیچ ارتباطی به تحریم و برجام ندارند!
برای نمونه، نبود اهتمام در برگزاری منظم جلسات شورای عالی فضای مجازی که ریاست آن بر عهده رئیسجمهور است، موجب شده که در عرصه سیاستگذاری فضای مجازی کشورمان هماهنگی مناسبی بین نهادهای مسئول وجود نداشته باشد که تنها یک قلم از تبعات آن را میتوان در عدم همکاری و همراهی تمام ظرفیتهای موجود کشور در عرصه حمایت از سیاست تقویت و توسعه پیامرسانهای داخلی دانست.
در این زمینه بد نیست به اظهارات اخیر دبیر شورای عالی فضای مجازی اشاره شود که وضعیت پیامرسانهای داخلی را در مقایسه با توقعی که از آنها میرفت، ناموفق دانسته؛ چرا که همراهی کامل و جامعی در حمایت از آنها صورت نگرفت!
فیروزآبادی در این زمینه اظهار داشته است: «راهاندازی پیامرسان اجتماعی بهصورت یکطرفه امکانپذیر نیست. این موضوع یک پدیده اجتماعی است و باید کل جامعه آن را همراهی کنند. همه ارکان دولت و حاکمیت و حتی رسانهها باید در این خصوص پای کار بیایند و این طرح ملی را همراهی کنند.»
مصطفی احمدی