صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۶:۳۶  ، 
کد خبر : ۳۲۸۸۲۱
مروری بر شأن نزول آیاتی از سوره انفال به بهانه اظهارات اخیر رئیس جمهور

پیمان‌شکنان و سیره نبوی

پایگاه بصیرت / مهدی سعیدی

قرآن کریم همواره مهم‌ترین راهنمای جامعه مؤمنان در طول تاریخ بوده است. قرآن کتابی نیست که حوادث تاریخی را بدون درس‌آموزی و پندگیری نقل کرده باشد یا آنکه حوادث رخ داده را تنها برای زمانه پیامبر(ص) محدود کرده باشد؛ بلکه راهنمایی ارزشمند برای همه اعصار و درس‌آموز جامعه اسلامی در مواجهه با مشکلات مختلف است. زندگی بشری فراز و نشیب‌های مختلفی دارد و یافتن راه حل مواجهه با معضلات نیازمند راهنمایی‌هایی است که در این میان جایگاه تاریخ اسلام و زندگی و سیره پیامبر(ص) و تکمله آن با آیات و آموزه‌های قرآنی به خوبی می‌تواند راهگشای امروز جامعه اسلامی باشد.

یکی از مباحث درس‌آموز سیره پیامبر اعظم(ص) که با آموزه‌های قرآنی آمیخته و ممزوج است، مواجهه  حضرت محمد(ص) با عهدشکنان است. تشکیل دولت اسلامی در مدینه‌النبی با دشمنی‌های متعددی همراه بوده است. پیامبران برای مواجهه با آنان تدابیری اندیشیده و مبتنی بر منطق اسلامی با آنان مواجه شدند. بخشی از این تدبیر، معاهداتی بود که با طیف‌های مختلف موجود در شبه جزیره عربستان بسته شد تا به مثابه نظم و قانونی برای تنظیم امور حکومت اسلامی به کار آید.

نخستین معاهده‌ای که آن حضرت منعقد کردند، با مردم مدینه است که به پیمان «همزیستی» یا به تعبیر دکتر شهیدی «نخستین قانون اساسی» در اسلام است که از آن به روابط بین مردم تعریف می‌شود و در آنجا یهودیان عرب‌تبار نیز با پیامبر گرامی اسلام(ص) پیمان می‌بندند که این پیمان نزدیک به ۴۷ ماده دارد و جالب این است که مشکلی بین پیامبر گرامی اسلام(ص) و یهودیان عرب نمی‌بینیم و چه بسا اینها به مرور تحت تأثیر اخلاق پیامبر و روابط با اوس و خزرج مسلمان شده باشند.

اما غیر از این یهودی‌ها، سه طایفه یهودی اصیل که از فلسطین برای فرار از تیررس رومی‌ها و برای حضور در محل ظهور آخرین پیامبر(ص) به این مکان مهاجر شده بودند، در مواضعی با پیامبر پیمان بستند، این سه بنی‌قینقاع، بنی‌نضیر و بنی‌قریظه بودند که در مدینه و اطراف آن ساکن بودند. تاریخ نوشته است که این سه طایفه با پیامبر پیمان بستند که توطئه‌ای علیه پیامبر(ص) نداشته باشند و با دشمنان اسلام هم همکاری نکنند، اما عملاً در مسیر عهدشکنی گام برداشتند.

آیات شریفه 55 تا۵۸ سوره انفال به عهدشکنی آنان اختصاص دارد. خداوند متعال در آین آیات می‌فرماید: «ان شر الدواب عند الله الذین كفروا فهم لا یومنون(55) الذین عهدت منهم ثم ینقضون عهدهم فی كل مره و هم لا یتقون(56) فاما تثقفنهم فی الحرب فشرد بهم من خلفهم لعلهم یذكرون(57) و اما تخافن من قوم خیانه فانبذ الیهم علی سواء ان الله لا یحب الخائنین(58)»

همانا بدترین جنبندگان نزد خدا كسانی‌اند كه كفر ورزیدند، پس آنان ایمان نمی‌آورند(55) آنان كه تو با ایشان پیمان بستی آنگاه ایشان در هر بار عهد خود را می‌شكنند و ایشان نمی‌پرهیزند(56) پس هرگاه در جنگ بر ایشان دست یافتی (چنان بر ایشان بتاز كه) به وسیله آنان تار و مار شود هر كه پشت سر ایشان است، بلكه متذكر شوند(57) و اگر بیم داشتی از قومی (مبادا) خیانتی را (مرتكب شوند) پس بیفكن به سوی‌شان (عهدشان را) بطور مساوی كه خدا دوست نمی دارد خیانتكاران را(58).

لحن و کلام آیات، به خوبی شدت برخورد خداوند متعال با یهودیان عهدشکن را نشان می‌دهد، به نحوی که در آیه 58 با صراحت اعلام می‌دارد اگر بیم آن داشتی که این افراد به عهد خود وفا نکنند، لازم نیست تو بر عهد خود باقی بمانی!

این آیات سیاسی با زمانه ما که دوران عهدبستن‌ها و عهدشکنی‌هاست، نسبت تأمل برانگیزی دارد. رئیس‌جمهور دولت دوازدهم در طول سال‌های اخیر چند بار از آیه 56 این سوره برای توجیه بدعهدی‌های غربی‌ها در ماجرای برجام استفاده کرده است. آخرین بار در جلسه هیئت دولت در آستانه میلاد پربرکت امام علی(ع) بود که اظهار داشت:

«خداوند در این آیات به طور کاملاً روشنی اخلاق، سیاست خارجی، سیاست داخلی، سیاست دفاعی و امنیتی و چگونگی معاهدات را بیان فرموده است و در این آیات به پیامبر(ص) می‌فرماید تو بارها با کفار عهد و پیمان بستی و پای پیمان خود ایستادی و آنها همواره پیمان‌شکنی کردند؛ اگر بعضی از این انقلابی‌های دو آتشه افراطی، زمان پیغمبر بودند چه بسا به پیامبر(ص) می‌گفتند «تو دیروز رفتی با اینها عهد بستی و اینها عهد را شکاندند چرا دومرتبه عهد می‌بندی؟». اسلام دین صلح، پیمان و مصر بودن به عهد و پیمان است.»

این اظهارات در حالی صورت می‌گیرد که توجه دقیق به شأن نزول آیات و معنای آن به خوبی حکایت از این حقیقت دارد که آیات فوق مرامی جز مرام دولت اعتدال در پایبندی به برجام، با وجود عهدشکنی طرف مقابل را توصیه می‌کند. کافی است به تفاسیر معتبری چون تفسیر المیزان، مجمع‌البیان و نمونه مراجعه کنیم تا ناصواب بودن این تفسیر آشکار شود.

دکتر محمدحسین رجبی دوانی، مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام در این باره می‌گوید: برخی از آیه ۵۶ سوره انفال این استفاده را کردند که پیامبر وقتی عهدشکنی یهودیان را می‌بیند، دوباره با آنها پیمان می‌بندد، در حالی که اتفاقا ابتدا خداوند از این یهودیانی که نقض عهد کردند، به عنوان بدترین جنبندگان روی زمین یاد کرده است و حتی به آنها نام انسان نگذاشته است، کسانی که پیمان‌های متعددی را نقض کرده‌اند و هرگز نشان نمی‌دهد که پیامبر با آنها معاهدات متعددی بسته باشند.

در تفاسیر نقل شده است که این یهودیان یا بنی‌قینقاع یا به تفسیر درست‌تر بنی‌قریظه بودند، این قبایل همگی رؤسای خود را داشتند و مثل اوس و خزرج درگیری داشتند. این سه طایفه در مجموع سه بار نقض عهد کرده‌اند، اولین گروه، قبیله بنی قینقاع بودند که بخش عمده بازار مدینه در دست آنها بود و به دلیل کشتن یکی از مسلمان‌ها به دست یک یهودی بنی‌قینقاع، حضرت رسول اعلام کردند که این قوم با این کار پیمان خود را شکستند و باید به زودی از مدینه خارج شوند؛ ولی چون خارج نشدند، حضرت به سوی آنها لشکر کشید و آنها را محاصره کرد که در ادامه با تحویل اموال‌شان مدینه را ترک کردند. عزت حکومت اسلامی تا این حد است که وقتی عهدی بسته و شکسته شد، پیامبر چقدر سخت می‌‌گیرند و وقتی تمام اموال‌شان مصادره شد، به آنها اجازه خروج می‌دهند.

دومین گروه یهود بنی‌نضیر بودند که در سال چهارم نقض عهد کردند، یک نقل این است که کعب بن اشرف، یکی از بزرگان یهودی در تسلیت به بزرگان قریش که در جنگ با مسلمانان کشته شده بودند، اشعاری سرود و وقتی دو نفر از شاعران اسلام شعر او را جواب دادند، کعب بن اشرف اشعار بسیار زننده‌ای سرود و فرار کرد و جالب است که حضرت به قیمت به خطر انداختن جان پنج نفر مسلمان، او را دستگیر و اعدام کرد؛ چون امنیت روانی جامعه را به خطر انداخته است.

یک نقل دیگر این است که وقتی قوم بنی نضیر توطئه قتل پیامبر را داشتند؛ حضرت از طریق جبرئیل متوجه شد و بعد از این توطئه به آنها اجازه دادند که شهر را ترک کنند اما اینها هم گستاخی کردند و شهر را ترک نکردند، چون منابع آب و آذوقه زیادی داشتند خیال می‌کردند می‌توانند آنقدر مقاومت کنند تا پیامبر اسلام خسته شده و برگردد؛ پیامبر رحمت و مهربانی که همیشه و در همه  غزوات توصیه می‌‌کردند در کارزار به آب و غذای دشمنان و سپاه مقابل تعرضی نشود، در این جا دستور دادند که نخل‌های منطقه یهودیان را قطع کنند؛ آنها به ناچار به دادن چند بار شتر آذوقه به پیامبر از مدینه بیرون رفتند پس اینها هم اخراج شدند؛ در حالی که بخشی از اموال خود را تحویل پیامبر(ص) دادند.

بار سوم هم سال پنجم است که یهود بنی‌قریظه به احزابی پیوستند که آماده جنگ با مسلمانان می‌شدند، این احزاب گروه‌هایی بودند با محوریت قریش که ۹ قبیله بزرگ مقابل پیامبر(ص) تشکیل دادند که بنی قریظه که در پیمان نجنگیدن با پیامبر گرامی اسلام(ص) بودند، احساس کردند که قطعاً اسلام سقوط می‌‌کند و به همین دلیل پیمان خود را با پیامبر گرامی اسلام(ص) نقض کردند و بنا شد از جنوب مدینه جبهه‌ای علیه اسلام شکل دهند.

از این رو مسلمانان خندق کندند، در مورد خندق هم تصور نشود که دایره‌ای دور مدینه بوده؛ بلکه یک خط مستقیم در قسمت شمالی مدینه بود، چون قسمت شرق و غرب و جنوب مدینه کوه و خانه و نخلستان بود و از آنجا امکان حمله به مدینه وجود نداشت و تنها از قسمت جنوبی کمی امکان ورود وجود داشت که بنی‌قریظه در آنجا مستقر شدند. حضرت سه هزار نفر برای مقابله با احزاب آماده کرد و از این تعداد ۷۰۰ نفر را برای مقابله با بنی‌قریظه در جنوب مدینه مستقر کرد.

خداوند به هنگام این عهدشکنی بنی‌قریظه به پیامبر دستور می‌دهد که نماز عصر امروز را باید کنار قلعه‌های بنی قریظه بخوانید و این حکم خداست که با پیمان‌شکنان چنین برخوردی صورت بگیرد. آیه قرآن در سوره احزاب نشان می‌‌دهد، مسلمانان با این یهودی‌ها پس از مرگ عمر بن عبدود درگیر شدند.

این توضیح به خوبی نشان می‌دهد عهدشکنی‌های مورد اشاره در آیات اولاً به یک قبیله اختصاص ندارد. ثانیاً، پس از هر عهدشکنی، پیامبر اسلام بار دیگر با آنان پیمان جدیدی را نبسته است؛ بلکه آنان در ذیل یک پیمان، تخلفات متعددی داشته‌اند که پس از این ماجرا پیامبر اسلام به دستور خداوند متعال در همین آیات با آنان برخوردی سخت و جدی داشته است! در تاریخ سراغ نداریم که پیامبر اسلام(ص) برای دومین بار با عهدشکنان از دشمنان پیمانی بسته باشد و چنین ادعایی چیزی جز تحریف تاریخ نیست!

سخن آخر آنکه سوره انفال در ابتدای شکل گیری نظام اسلامی و در سال‌های دوم تا پنجم است. هر چه بر اقتدار حکومت اسلامی افزوده می‌شود، نحوه برخورد پیامبر اسلام (ص) با دشمنان سخت‌تر می‌شود. کافی است به آیات شریفه سوره برائت (توبه) مراجعه کنید تا معلوم شود پیامبر علیه کفار چگونه اقتدار به خرج داده است.

امروز نیز نظام اسلامی در دهه پنجم عمر پربرکت خود قرار دارد و زمانه، زمانه عمل به آیات شریفه سوره برائت است. آنجا که خداوند متعال در باب مواجهه با کفار در آیه ۱۲ سوره توبه می‌فرماید: «وَإِنْ نَكَثُوا أَیمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِی دِینِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ». و اگر آنها سوگند خود را بعد از عهدی که بسته‌اند بشکنند و در دین شما تمسخر و طعن زنند در این صورت با آن پیشوایان کفر و ضلالت کارزار کنید که آنها را عهد و سوگند استواری نیست، باشد که بس کنند.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات