صبح صادق >>  نگاه >> گفتگو
تاریخ انتشار : ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۶:۲۸  ، 
کد خبر : ۳۲۹۹۲۶
بررسی نسبت انسجام ملی و انتخابات در گفت‌وگو با محمدمهدی اسماعیلی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران

مشارکت در انتخابات مظهر انسجام ملی است

نقش مردم و جریان‌های سیاسی در حفظ و انسجام ملت در آستانه انتخابات بسیار تأثیرگذار است و همین انسجام می‌تواند در اتحاد ملت و پیشبرد اهداف کشور مهم و اثربخش باشد؛ کاندیداهای انتخابات نیز باید در حفظ این انسجام با دوری گزیدن از بداخلاقی‌های سیاسی و فرهنگی نقش مهمی ایفا کنند و با صداقت گفتار و رفتار و رقابت صحیح، انتخاباتی سالم را رقم بزنند. در این باره با دکتر «محمدمهدی اسماعیلی» عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید:

شکل‌گیری فضای رقابتی یکی از پیش‌شرط‌های برگزاری انتخابات گرم و تحقق مشارکت حداکثری است، اما در مواردی شاهد بوده‌ایم که در سایه شکل‌گیری این فضا به انسجام ملی و وحدت ملی خدشه وارد شده است، برای به حداقل رساندن این آسیب چه باید کرد؟

یکی از مسائل اصلی انتخابات، بحث بهینه برگزار شدن انتخابات است که حضور و مشارکت قشرهای مختلف مردم در آن ضروری است؛ به هر حال انتخابات یک شاخص در همه کشورها به ویژه کشورهایی است که به صورت دموکراتیک و با حاکمیت اراده مردم اداره می‌شود. اصل 6 قانون اساسی کشور ما اشاره می‌کند که انتخاب همه مسئولان در جمهوری اسلامی باید مستقیم یا غیرمستقیم از جانب مردم صورت گیرد که اصل جمهوریت است. این امر با شیوه انتخابات انجام می‌شود تا بتوانند با مشارکت توده‌های مردم جمهوری را تحقق بخشند.

طبیعی است که این امر، نیازمند یک شور، نشاط و هیجان است؛ یعنی در موضوع انتخابات در کنار حوزه تعهدی، استدلالی داریم که بخشی از آن به دلیل رقابتی است که به وجود می‌آید و جنبه احساسی و هیجانی پیدا می‌کند. به هر حال طیف‌های مختلفی در انتخابات شکل می‌گیرد که له یا علیه کاندیداها هستند و هر یک خود را معرفی می‌کنند که برخی در معرفی خود، به تخریب یا نقد وضع موجود یا نقد کاندیدای مقابل و برنامه‌های او رو می‌آورند. این کارها به صورت متداول نه در ایران، بلکه در همه جای دنیا مرسوم است؛ نمونه بارز آن انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکاست که دو کاندیدا مقابل همدیگر قرار می‌گیرند و مقابل دوربین‌ها از افشای ارتباطات شخصی گرفته تا سوابق خانوادگی و شغلی یکدیگر را درست یا نادرست شخم می‌زنند.

این فضایی است که به صورت کلی در همه انتخابات‌ها با نسبت کم یا بیشتر پدید آمده است، اما در ایران مفهومی را در جمهوری اسلامی به منزله مفهوم مردم‌سالاری دینی جلو بردیم که در اینجا باید قدری توقعات متفاوت با کشورهای دیگر باشد. در مردم‌سالاری دینی مرز شور و هیجان و احساس انتخاباتی، دین و اخلاق دینی است که اگر از آن مرز خطا کنند، طبیعتاً در شأن این نظام نیست و به همان گروه‌های متعارف و متداولی که در کشورهای مختلف است، نزدیک می‌شود.

این مسئله به صورت جدی در قانون اساسی دیده شده است؛ به همین دلیل امر تأیید صلاحیت نامزدها به شورای محترم نگهبان سپرده شده است. ویژگی‌های نامزدها و این شرایط در اصل 115 قانون اساسی ترسیم شده است؛ از جمله مدبر بودن و از رجال سیاسی و مذهبی بودن که این ویژگی‌ها باید از اینکه کمپین‌های انتخاباتی به سمت خروج از اخلاق انتخاباتی بروند، جلوگیری کند.

متأسفانه بررسی دوره‌های مختلف انتخاباتی در کشور ما، به ویژه برخی دوره‌های انتخابات ریاست‌جمهوری نشان می‌دهد، کاندیداها از این الگوی مردم‌سالاری دینی خارج شده‌اند؛ با وجود اینکه کاندیداها اغلب شناخته شده و مورد تأیید شورای نگهبان بوده‌اند، اما وقتی وارد عرصه انتخابات شده‌اند، یک نوع بداخلاقی عجیب و غریبی نسبت به همدیگر ابراز کرده‌اند.

  این وضعیت به جایی رسید که از دل آن فتنه 88 بیرون آمد و مهم‌ترین امتیاز انتخابات که می‌توانست نشان‌دهنده انسجام و وحدت ملی باشد و اهداف انقلاب اسلامی و به ویژه پرونده هسته‌ای را به نفع مشهودی جلو ببرد، به عکس شد و به واسطه بی‌اخلاقی‌های انتخاباتی و به هم زدن قواعد بازی مسالمت‌آمیز انتخابات، نقطه قوت انتخابات به نقطه ضعف جمهوری اسلامی تبدیل شد و کشور وارد یک دوره آسیب شد که هنوز هم با گذشت 12 سال از آن سال، تلخی‌های آن را در کام خود حس می‌کنیم. معتقد هستم نقطه قوت فضای انتخابات، حضور مردم، هیجانات و مشارکت گسترده است؛ ولی نباید اینطور باشد که تنور آنقدر داغ شود که حوزه انسجام و وحدت ملی را بر هم بزند و انتخابات به نقطه آسیب تبدیل شود.

 

اگر بخواهیم یک آسیب‌شناسی درباره دوره‌های مختلف انتخابات از این منظر داشته باشیم که چرا و چه عواملی باعث این اختلاف‌افکنی‌ها شده بود، به چه مواردی اشاره می‌کنید؟

در جریان مناظرات، برخی از کاندیداها به گونه‌ای سخن می‌گویند که شاید تأثیر مثبتی در میزان رأی‌شان در انتخابات داشته باشد؛ اما در فضای کلی جامعه بدبینی و نفرت ایجاد می‌کند و انتخاباتی که باید محور وحدت و موجب انسجام جامعه شود، سبب ایجاد شکاف و گسل‌هایی می‌شود که در حال حاضر بعد از گذشت چهار سال، همچنان یکی از راه‌هایی که فکر می‌کنند از طریق آن می‌توانند فضای انتخاباتی را تحت تأثیر قرار دهند، زنده کردن همان گسل‌ها و دوگانه‌سازی‌های نادرست است.

 

با توجه به اینکه نظام ما بر پایه مردم‌سالاری دینی است، وقتی این تخلفات در صحنه رقابت‌های انتخاباتی دیده می‌شود، آیا در قانون برای برخورد با این موارد راهکاری مشخص نشده است؟

شورای نگهبان می‌تواند تا آخرین لحظه درباره تأیید صلاحیت‌ها تجدید نظر کند؛ به هر حال اگر مشخص شود کسی صلاحیت اخلاقی لازم برای کشور را ندارد، نباید ولو اینکه تأیید اولیه هم شده باشد، اجازه داشته باشد با هر روشی فضای کشور را به هم بریزد که رأی آورد.

طبیعی است که شورای نگهبان قدرت دارد؛ ولی ما در مرام و منظر این مسئله عمومی، در جامعه صحبت می‌کنیم، وقتی این هیجانات و احساسات در روزهای پایانی رقابت‌های انتخابات شکل می‌گیرد و طبیعی است که هر نوع اعمال نظر غیرمتعارف از سوی نهادهای ناظر، حمل بر تعابیری مثل حذف رقیب و مهندسی انتخابات می‌شود و انتخابات را دچار چالش می‌کند؛ به همین دلیل به صورت عرفی و عملی کاری صورت نمی‌گیرد.

اما با توجه به تجربه انتخابات گذشته فکر می‌کنم باید برای این کار، جدی و بی‌رودربایستی بود و اگر لازم است با تنقیح قوانینی جلوی این کار گرفته شود. طبیعتاً این مسائل با الگوهای اخلاقی انتخابات در نظام مردم‌سالاری دینی تطابق ندارد. به نظر بنده نهادهای نظارتی ما باید در اینجا از جوزدگی خارج شوند و با دقت و قدرت و با رعایت دقیق ضوابط و نه خدای نکرده حمل بر دخالت غیر موجه، مطابق با قانون رفتار کنند. وقتی اینطور در نظر گرفته باشند که با توهین‌ها، افتراها و بداخلاقی‌ها کسی قصد برخورد ندارد، حتماً باید در دوره‌های بعدی منتظر اتفاقاتی باشیم که در شأن نظام انتخاباتی ما و جمهوری اسلامی نیست.

 

آیا می‌توان کمپین‌های غیراخلاقی و خطاهای انتخاباتی را مصداق نقض اصل 115 قانون اساسی از سوی نامزدها دانست؟

در قانون اساسی طبیعتاً به موارد جزئی و این مدلی اشاره نمی‌شود؛ اما در قانون انتخابات ریاست‌جمهوری این موارد به صورت کلی آمده است. در اصلاحیه مصوبه اخیر مجلس شورای اسلامی که هنوز به تأیید شورای نگهبان نرسیده است، نمی‌دانم این قانون در انتخابات پیش رو اجرا خواهد شد یا خیر؛ اما فکر می‌کنم در قانون جدید یک پیش‌بینی‌هایی برای این موارد شده که بتواند آن را در ترازی که شایسته جامعه اسلامی باشد قرار دهد؛ البته اگر در اجرا دچار یک رودربایستی‌هایی نشوند. وقتی فضای ملتهبی در جامعه شکل می‌گیرد، ممکن است دخالت این مدلی اصل انتخابات را زیر سؤال ببرد و مطالبی حاکم شود و جلوی این دخالت را بگیرد، اما اگر قبل از انتخابات یا در حین بررسی صلاحیت‌ها، این موضوعات هم به صورت دقیق به کاندیداها گوشزد شود و هم در فضای رسانه‌ای کشور به صورت دقیق اطلاع‌رسانی شود، به نظر می‌رسد خطاهای فاحشی که در انتخابات سال‌های 1388 به وجود آمد، می‌تواند به شکل مشهودی کاهش پیدا کند.

 

اگر بخواهیم انتخابات دوره‌های گذشته مانند سال‌ 1388 یا حتی انتخابات در سال‌های 1392 و 1396 را آسیب‌شناسی کنیم، به نظر شما چه عواملی باعث ایجاد اختلاف‌افکنی و شکاف در بین مردم و جناح‌های سیاسی شده بود؟

در این بحث نمی‌توان به شکل تک عاملی به موضوع نگاه کرد؛ حتماً عواملی متعددی دخیل بوده‌اند که میزان اثربخشی و ضریب‌شان هر کدام با هم متفاوت است؛ بعد از بازنگری قانون اساسی در سال 1368، رئیس‌جمهور اختیارات فوق‌العاده‌ای دارد، برخلاف اینکه گفته می‌شود اختیاراتش محدود است و برخی‌ها از این موضوع برای ترفند انتخاباتی یا برای ناکارآمدی رئیس‌جمهور استفاده می‌کنند؛ در حالی که اختیارات وسیعی دارد و تقریباً پیشرفت کشور در اختیار دولت و رئیس‌جمهور است. طبیعی است این مسئله حساسیت امر را بالا می‌برد و ذیل این موضوع، ساختار قدرت و مناسبات اداری ما یک شکل کاملاً سیاسی به خود گرفته است.

به عبارتی کافی است رئیس‌جمهور از یک جناحی انتخاب شود، تمام حوزه‌های مسئولیت کارشناسی دچار تغییر و تحول می‌شود. حتی مدیریت دانشگاه‌ها که نماد علمی هستند و باید به دور از فضای سیاسی باشند، اما در کشور ما به دلیل اینکه یک فضای سیاست‌زدگی عمیقی پیدا شده که به نظر بنده ناشی از عامل اول است، فضای التهابات سیاسی را خود به خود افزایش می‌دهد؛ یعنی فقط انتخاب رئیس‌جمهور نیست و آینده بسیاری از نخبگان تعیین جایگاه می‌شود که این عامل دومی است که این مسئله را تشدید می‌کند. عامل سوم به افراد برمی‌گردد.

برای نمونه در انتخابات مختلف افراد با خصایص خلقی، فرهنگی، روانی و روحی مختلف کنار هم قرار می‌گیرند و با یکدیگر رقابت می‌کنند. در عین حال به واسطه اینکه انتخابات مظهری از دخالت مردم در فضای مدیریتی کشور است و کشور ما هم کشوری است با انبوهی از دشمنان خارجی و مخالفان داخلی که همیشه از این فضاهای احساسی و هیجانی انتخاباتی برای تنش‌زایی استفاده می‌کنند.

این عوامل سه‌گانه داخلی و عامل متغیر خارجی به دنبال برهم زدن توازن و انسجام کشور هستند. یک وقتی هم وجود عناصری در صحنه رقابت است که به حوزه کارکردی آنها نزدیک‌تر هستند، برای نمونه جریانی که امروز در کشور از آن به منزله غرب‌گرا یا لیبرال شناخته می‌شود، دیدگاه‌های‌شان خیلی به غرب نزدیک است و بخشی از جریان‌های کشور روی اینها طمع دارند، به همین دلیل برای اینکه اینها در صحنه باشند، در انتخابات داخلی ما ایجاد خلأ و بحران می‌کنند. در انتخابات سال 1388 همین مأموریت را داشتند که اخلال ایجاد کنند که تا حدودی هم توانستند انجام دهند که این عامل مهم بیرونی را نمی‌توان نادیده گرفت.

 

برگزارکننده‌های انتخابات در حفظ انسجام ملی چه نقشی می‌توانند ایفا کنند؟

اجرای انتخابات در همه سال‌ها در کشور ما بر عهده مردم است و با حضور معتمدین محلی که صلاحیت اجرایی آنها به تأیید رسیده است، در کنار شخصیت‌های حقوقی انجام می‌شود. غالباً گرایش‌های سیاسی برخی مدیران به تخلفات جزئی منجر می‌شود. در هیئت شورای نگهبان قدرت بالای تأثیرگذاری در اختیارش است و تأیید صلاحیت کاندیداها بر عهده آنهاست و در بقیه فرآیندهای انتخاباتی ناظر است و اجرا بر عهده وزارت کشور است، اما همین بخش ورودی خیلی مهم است؛ شورای نگهبان که مرکب از 12 شخصیت است، هر یک رأی مستقلی دارند و برای صلاحیت کاندیداها رأی‌گیری می‌شود، اما آنچه می‌تواند یک زمانی این مورد را خدشه‌دار کند، مصلحت‌انگاری‌هایی است که در درازمدت به نفع کشور نیست. به نظر بنده حوزه نظارت به ویژه شورای نگهبان باید در بررسی صلاحیت کاندیداها واقعاً بدون مصلحت‌سنجی عمل کند. هر چقدر این حوزه شفاف‌سازی شود، به رأی و اعتماد مردم به برگزاری انتخابات و نظارت بر آن کمک بیشتری می‌شود.

 

در این بین وظیفه مردم و جناح‌های مختلف سیاسی در حفظ انسجام و وحدت ملی چیست؟

بخشی از مردم با نگاه تکلیف شرعی به حضور در انتخابات نگاه می‌کنند که این افراد با وجود همه مشکلات جامعه در صحنه انتخابات حاضر می‌شوند، اما بخش دیگری از مردم با جمع‌بندی کارکرد دولت‌ها و حاکمیت به این نتیجه می‌رسند که مشارکت داشته باشند یا خیر.

این خطر را در انتخابات پیش رو داریم که ممکن است به دلیل عملکرد ضعیف دولت شاهد کاهش نسبی مشارکت مردم باشیم که حتماً برای روی کارآمدن دولت قدرتمند و برای پیگیری اهداف ملت مشکل ایجاد کرده و ممکن است فاصله دولت و ملت را بیشتر کند.

البته امیدوار هستیم فضای رقابت انتخاباتی به سمتی پیش رود که با ایجاد امید برای مردم مشارکت آنها افزایش پیدا کند. مشارکت انسجام ملی ایرانی‌ها را نشان می‌دهد و دولت جدید و منسجم به یاری مردم می‌تواند گام‌های مؤثری را در پیشبرد جامعه بردارد.

بستر فعالیت جناح‌ها یکی در کارآمدی حاکمیت و دیگری حضور مردم و جناح‌هاست که بخشی از آنها متهم به ناکارآمدی هستند. برای نمونه، دولت نماینده جریان اصلاح‌طلب است؛ حال هر چه بخواهند خط‌کشی کنند به هر حال، این دولت نماینده این جناح سیاسی است و طبیعی است که پذیرش اشکالات و اشتباهات و عدم فرار از پاسخگویی داشته باشند و دوگانه‌های تصنعی از سوی جناح‌های سیاسی باید کنار گذاشته شود و مطابق با واقعیاتی که جامعه با آن درگیر است، باشند.

اگر جناح‌ها خبطی بر گردن دارند، آن را بپذیرند و فضای مشارکت سیاسی در کشور را به سمت تخاصم در بین مردم و گسل‌هایی بین طبقات مختلف مردم سوق ندهند، فضای رقابت را سالم جلو ببرند و مسئولیت کارهای خود را بپذیرند. نمی‌توانند هشت سال دولت را در اختیار داشته باشند و نزدیک انتخابات زیر میز انتخابات بزنند؛ مردم به آنها اعتماد کردند و رأی دادند و اگر اشکالی دارند، باید بایستند و صادقانه رفع اشکال کنند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات