رهبر معظم انقلاب اسلامی راهبرد نظام و کشور را ایرانِ قوی اعلام کردند که یکی از الزامات مهم تحقق این شعار، مشارکت حداکثری مردم در انتخابات و تشکیل دولت قوی است. انتخابات ریاستجمهوری از اهمیت بالایی برخوردار است و راهبرد نظام، مشارکت حداکثری در همه انتخابات بوده و هست و مردم هم به صورت میانگین، مشارکت بالایی در انتخابات ریاستجمهوری داشتهاند. علاوه بر حضور مردم در پای صندوقهای رأی، مؤلفهها و شاخصههای دیگری برای تحقق ایران قوی و قدرتمند وجود دارد که برای شناخت و تأثیر این عوامل با «پرویز سروری» کارشناس سیاسی گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید:
با توجه به اینکه بحث ایرانِ قوی، مطالبه رهبر معظم انقلاب است، چه ارتباطی بین مشارکت مردم در انتخابات و ایران قوی وجود دارد؟
ایران قوی زمانی شکل میگیرد که به قدری توانایی داشته باشیم که هیچ کشوری قادر نباشد آن را تحت تأثیر خود قرار دهد؛ به عبارت دیگر زمانی قدرتمند خواهیم بود که توانسته باشیم در حوزههای مختلف از فرهنگی و سیاسی تا دفاعی و... قدرت ایجاد کرده باشیم. یکی از مؤلفههای اساسی که در برابر طمع دشمنان ایران بازدارندگی ایجاد میکند، پشتوانه مردمی و مردمنهاد بودن نظام اسلامی است که جلوهگاه و نمایش آن در انتخابات شکل میگیرد، بنابراین یکی از مؤلفههای بسیار مهم و مؤثر ایرانِ قوی، مشارکت مردم در انتخابات است؛ چراکه چون نظام جمهوری اسلامی ایران، یک نظام مردمی بوده و استوار بر مردمسالاری دینی است. به عبارت دیگر خواست مردم علت موجبه جمهوری اسلامی ایران است. البته نمیتوان این نکته و واقعیت انکارناپذیر را نادیده گرفت که متأسفانه دولت فعلی با ناکارآمدی و رها کردن اقتصاد کشور، هر روز مردم را عصبانیتر و گلایهمندتر میکند که این مسائل در مشارکت مردم تأثیرگذار خواهد بود. برخلاف روندی که در دورههای انتخابات گذشته وجود داشته و اینکه هر مقدار که به انتخابات نزدیکتر میشدیم، مشارکت افزایش پیدا میکرد؛ اما بر اساس نظرسنجیها برای انتخابات پیشرو، مشارکت مردم در ماه فعلی از ماه قبل کمتر نشان داده میشود؛ علت این مسئله این است که دولت مشکلاتی را برای مردم ایجاد میکند که مردم با حضور نداشتن در پای صندوقهای رأی، بخواهند ناراحتی و عصبانیت خود را نشان دهند که این مسئله مهمی است؛ تا زمانی که دولت هر روز، مسئله و مشکل ایجاد میکند و قیمت کالاها افزایش مییابد و پاسخگویی نسبت به مطالبات مردم نیز وجود ندارد، همگی زمینههای مشارکت مردم را به شدت کاهش میدهد. این موارد را میتوان در کنار مشکلات ناشی از بیماری کرونا قرار داد که مردم را خسته و عصبی کرده است و نکته مهم دیگر برخورد غلط دولت در مدیریت این مسئله است؛ مردم همچنان این سؤال را از دولت دارند که چرا تعطیلات رسمی عید نوروز را قرنطینه اعلام نکرد که هر روز شاهد روند افزایشی بیماری و مرگ و میر ناشی از کرونا باشیم. اینها نکاتی است که به شدت مردم را آزار میدهد و آنها را به این جمعبندی میرساند که با حاضر نشدن خود در انتخابات، اعتراض خود را نسبت به روند موجود نشان دهند؛ اما مطمئنیم مردم عزیز با رفتار معکوس و مشارکت بالا، مانع از شکلگیری یک دولت خسته، فرسوده و بیانگیزه و بیتدبیر میشوند. در هر حال به نظر بنده، مؤلفههای مؤثری در ایرانِ قوی وجود دارد که یکی از آنها مشارکت مردم در انتخابات است. مؤلفه دیگر در خصوص ایرانِ قوی، بحث اقتصاد است. هر چه خدمات دولت به مردم افزایش پیدا کند، مردم تمایل بیشتری برای حضور در پای صندوقهای رأی خواهند داشت و با حضور خود میتوانند استمراربخش ثبات در اقتصاد باشند. در حال حاضر عملکرد دولت در موضوع کرونا، مسئله اقتصاد، تصمیمات متناوبی که متأسفانه بعضی از دستگاهها در داخل دولت میگیرند مثلاً بخش کشاورزی یک سیاست و وزارت صمت، یک سیاست دیگری را اعلام میکنند که همه این کارها واقعاً مردم را حیران و سرگردان میکند. ناکارآمدیها، گرانیها، بیماری کرونا و بیاعتنایی به مطالبات مردم، همگی مؤلفههای تأثیرگذار در مشارکت یا عدم مشارکت مردم در انتخابات است که متأسفانه امروز، حرکت دولت به صورت جدی، تولید کاهش مشارکت را نشان میدهد.
اگر مردم در انتخابات مشارکت کمی داشته باشند، در ایرانِ قوی و قدرتمند چقدر اثرگذار است؟
ایران یک کشور دیکتاتوری نیست و کشوری نیست که بقای آن با قدرت نظامی شکل گرفته باشد، بقای جمهوری اسلامی ایران، بعد از توکل بر خدا، به مشارکت مردم و حضور مردم در همه صحنهها شکل میگیرد؛ ایران کشوری است که به دو قدرت جهانی یعنی قدرت شرق و غرب را پشت پا زده و اعلام استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی کرده است که این استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بر اساس یک فرآیند مردم پایه شکل گرفته است که اگر مردم در این عرصه، حضور کم داشته باشند دشمنان ما از این مشارکت پایین امکان سوءاستفاده پیدا میکنند و تلاش میکنند اینطور جلوهگر کنند که جمهوری اسلامی، پشتیبان مردمی را از دست داده است؛ این مسئله میتواند تهدید دشمنان ما را به شدت افزایش دهد و آنها را به طمع بیندازد و بخواهند از این تهدید و ایجاد گره بین مردم و نظام سوءاستفاده کنند و حرکاتی را در جهت تغییر جمهوری اسلامی انجام دهند. در بحث مذاکرات هم همین طور است؛ اگر مذاکرهکنندگان احساس کنند که مردم پشت این مذاکرهکنندگان قرار دارند، طبیعتاً دست این دولت در مذاکره بسیار باز خواهد بود و میتواند از این دستاورد استفاده کند؛ چراکه مشارکت بالا در انتخابات، دولت مؤثر قدرتمندی را به وجود میآورد. نکته اساسی این است که اقتدار جمهوری اسلامی و عزت ملت ما، همه در گرو یک ایرانِ قوی است که یکی از پایههای مسلم آن بحث مشارکت گسترده است.
برای تحقق راهبرد ایرانِ قوی به مؤلفههای مختلفی نیاز است که شما علاوه بر مشارکت مردم در انتخابات، به بحث اقتصاد اشاره کردید؛ اقتصاد چه نقشی در قدرتمند شدن ایران دارد؟
مهمترین اولویت کشور و همچنین شعار سال کشور، همگی یک جوهره اقتصادی دارد و این نشان میدهد امروز مهمترین تهدید، تهدید اقتصادی است که میتواند بسیار تأثیرگذار باشد؛ با توجه به موضوعاتی که در برجام شاهد بودیم، این امر مسلم برای ما به وجود آمد که اگر اقتصاد داخلی کشور را تقویت نکنیم، به طور طبیعی تحریمها، آثار خود را به صورت جدیتری در اقتصاد ما نشان میدهند؛ همچنین دشمنان ما را به این طمع میاندازند که وقتی این تهدید، بر جدایی ملت از دولت و نظام ایران تأثیر میگذارد، پس ما تحریمها را تشدید کنیم. مشارکت سبب میشود دشمنان حتی در موضوع تحریمها نیز حساب روشنتری کنند. در واقع وقتی احساس کنند این تحریمها اثر میگذارد و مردم نسبت به نظام رویگردانی نشان میدهند، آنها مصر به ادامه دادن آن میشوند که این مسئله میتواند به شدت برای کشور آسیبزا باشد. متأسفانه در این هشت سال، آقای روحانی نقدینگی کشور را چندبرابر کرده که این بالا بودن نقدینگی مانند یک سونامی است که اگر مدیریت شود، ممکن است نه تنها آسیب نرساند، بلکه میتواند آثار مثبتی هم داشته باشد. به عبارتی اینطور در نظر بگیرید که اگر دولت بتواند یک مدل تشویقی ایجاد کند، تسهیلات بالایی را برای کسانی که سرمایههایشان را در اقتصاد کشور میآورند فراهم کند، قوانین دستوپاگیری را که وزارت صمت و وزارتخانههای مرتبط با بحث صادرات و واردات دارند بردارد، امر صادرات را تسهیل کند، برای واردات سختگیری کند و واردات را در حد ضرورت و صادرات را به شکل حداکثری انجام دهد، از تولیدکنندههای داخلی حمایت کند، اقتصاد مقاومتی را شروع کند و جهش تولید و پشتیبانی از تولید و رفع موانع تولید را در دستور کار خود قرار دهد، به طور طبیعی انجام همگی موارد ذکر شده سبب میشود که اعتماد عمومی برگردد و مشارکت افزایش پیدا کند؛ بنابراین چاقوی تحریم کند میشود و نشاط، شادابی، امید به آینده و امید به برونرفت از معضلات و مشکلات کشور بیشتر فراهم میشود.
در واقع تحریمها به نوعی برای زیرسؤال بردن اقتدار و قدرت کشور است؟
بله، وقتی دشمن میبیند که کشور پشتیبان مردمی خود را به علت اقتصاد از دست داده است، معتقد است تحریمها میتواند بین ملت و نظام و مردم فاصله بیندازد، بنابراین تحریک میشود که این مؤلفه را شدیدتر کند که این مسئله برای خود مردم هم میتواند آسیبهای بسیار بالایی را ایجاد کند. به نظر بنده باید پیام روشنی را در انتخابات به دشمن بدهیم که بدانند ملت ایران به هر نحوی که باشد پای نظام هستند، هر چند گلایهمندیهای بسیاری در رفتار این دولت وجود دارد و اقدامات آن، مردم را به شدت آسیبپذیر کرده، جیب مردم را خالی، سفره مردم را کوچک و نقدینگی مردم را به شدت آسیبپذیر کرده و قدرت خرید مردم را به شدت کاهش داده است؛ این نکات، مواردی است که دشمن را امیدوار میکند که فشارهای بیشتر میتواند مشکلات بیشتری را برای اقشار حامی انقلاب و نظام ایجاد کند، به همین دلیل تحریمها توسعه پیدا میکند.
در بخشی از این گفتوگو شما به بحث مذاکرات هم اشاره کردید؛ یکی از مؤلفهها و راهبردهای ایران قوی، روابط مناسب دیپلماسی است، در این خصوص بیشتر توضیح دهید.
سؤال بسیار مهمی است؛ همه ظرفیتهای کشور باید بر اقتصاد و حل معضلات و مشکلات کشور متمرکز شوند؛ به طور طبیعی دیپلماسی کشور هم باید چهره اقتصادی بگیرد، یعنی دیپلماسی اقتصادی باید اولویت اصلی دولت باشد، در حالی که مشاهده میکنیم متأسفانه طی این هشت سال، دیپلماسی کشور بر روی موضوع بینتیجهای مانند برجام، مسکوت مانده است، از این رو ظرفیتهای بزرگی را از دست دادیم. این در حالی بود که عراق، سوریه و کشورهای مختلف منطقه به شدت آمادگی داشتند تا روابط مناسب اقتصادی با ما ایجاد کنند، اما بیمهری و بیتوجهی این دولت و نگاه بسیار قوی به غرب، سبب شد این فرصتهای به دست آمده را از دست بدهیم. برای اولین مرتبه بعد از انقلاب اسلامی، یک فرصت بزرگ اقتصادی برای کشور ما ایجاد شد، آمریکا با دکترین غلطی که داشت، نوک تیز حمله خود را به دو کشور بزرگ دنیا مانند چین و روسیه گذاشت؛ بنابراین دیپلماسی اقتصادی ما میتوانست در این زمینه به جای نگاه غلط به غرب، از مشترکات بین کشور ایران با چین و روسیه استفاده کند. قبل از ادامه بحث، گفتنی است هیچ کشوری در دنیا وجود ندارد که نگاه ایدئولوژیک خاصی در رابطه با ما داشته باشد و در واقع همه به منافع خود فکر میکنند؛ ما هیچ منافع مشترکی با آمریکا و غرب نداریم؛ اما ما تحریم شدیم، چین و روسیه هم تحریم شدند و تهدیدهای آمریکاییها به صورت روزافزون علیه روسیه و چین و ایران در حال شکلگیری است. طبیعی است در چنین شرایطی ما میتوانستیم با تکیه بر مشترکات خود با این کشورها، روابط مناسبی را برای صادرات محصولاتی مانند نفت به چین ایجاد کنیم؛ چراکه چین به دنبال یک فروشنده نفت میگردد که در کانون جاذبه آمریکا نباشد و طبیعی است که به عربستان و کشورهای اقماری آمریکا در منطقه اعتماد ندارد، چون میداند آمریکا هر زمان که بخواهد میتواند برای اقتصاد چین مشکل ایجاد کند، بنابراین چین به دنبال کشوری میگردد که روابط مناسبی با آمریکا نداشته باشد تا بتواند بر ثبات رفتار این کشور حساب کند. چینیها دستشان را به سوی ما دراز کردند، اما این دولت غربپایه، همه تخممرغهای خود را در سبد غرب گذاشت و هشت سال، کشور را که میتوانست به شادابی اقتصادی برسد از این موهبت دور کرد؛ رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس به بنده گفت که چینیها اعلام کرده بودند بالاترین سطح وام خارجی را بعد از روسیه که مبلغ ۵۰ میلیارد دلار بود را به ما میدهند که میتوانست کشور را به شدت به یک نقطه عظیمی برساند، حتی آنها به صورت رسمی اعلام کرده بودند بزرگترین پروژه خود را به ما بدهید و ما حاضر هستیم بزرگترین مسئلهای که دارید را با سرمایهگذاری خود وارد مذاکره شویم که دولت مخالفت کرد و زمینههای این موضوع را برداشت. کشوری که در اوج تحریم است، مهمترین روزنه نفس کشیدن آن ارتباط با یکی از بزرگترین کشورهایی است که سازمان ملل اعلام میکند در چند سال آینده بزرگترین اقتصاد دنیا را خواهد داشت؛ در حالی که ما چند سال برای این کشور سفیر نداشتیم؛ یعنی این کشور اصلاً مهم نیست؛ این مشکلی است که دیپلماسی اقتصادی دارد و برای ما تولید هزینه میکند، به نظر بنده باید اولاً دیپلماسی خود را بر اساس منافع مشترک با کشورها لحاظ کنیم و هر کشوری را که میتواند در حوزه منافع ملی نقشآفرینی کند ملاک اولویت خود قرار دهیم؛ زمانی که در مذاکرات غربیها ما را تحریم میکنند، یعنی به دنبال ضربه زدن به کشور ما هستند و به دنبال فریز کردن اقتصاد و تقویت standby اقتصاد ما هستند. این در حالی است که چینیها و روسها اعلام کردند ما به دنبال منافع خود هستیم و آمادهایم منافع مشترکی با کشورهایی چون ایران ایجاد کنیم؛ دلیل اینکه کشور ما از این فرصت استفاده نمیکند، این است که دیپلماسی ما، دیپلماسی وادادهای است؛ به نظر بنده دیپلماسی کشور ما در حال حاضر یک شعار بوده و به دنبال اجرای یک نمایش است؛ متأسفانه عملیاتی که سبب تقویت ایران قوی و بالارفتن سطح تعاملات اقتصادی شود، وجود ندارد که این موضوع در حوزه امنیت هم میتواند بسیار مؤثر باشد، چون همانطور که ما منفعت پیدا میکنیم، کشورهای طرف ما نیز منفعت پیدا میکنند، آنها نیز مثل ما نمیخواهند به منافعشان ضرر زده شود، لذا به طور طبیعی اقتدار و امنیت کشور هم توسعه پیدا خواهد کرد؛ معتقد هستم در حوزه دیپلماسی در این هشت سال، به شدت ضعیف عمل کردیم، در شعار دادن خود را خیلی برتر میدانیم، اما در عمل اتفاقی نمیافتد. خاطرات افرادی مانند «وندی شرمن» و «جک استراون» نشان میدهد چقدر اینها از وادادگی کشور ما سوءاستفاده کرده و تلاش کردهاند از این دیپلماسی التماسی ما بهره ببرند.
اگر بخواهیم به یکی دیگر از مؤلفهها و راهبردهای تحقق ایران قوی بپردازیم، بحث علم و فناوری است، به نظر شما این شاخصه چه تأثیری در فرآیند ایران قوی دارد؟
مؤلفه بسیار تأثیرگذار در زندگی امروز بشر، بحث بنیه علمی و خلاقیتها و رشد علم و فناوری کشورهاست؛ الحمدلله با درایت رهبر معظم انقلاب، کشور ما در این زمینه روند بسیار خوبی را در پیش گرفته و با اقتدار مواجه شده بود که متأسفانه طی سالهای اخیر این روند رو به رشد کاهش پیدا کرد؛ جوانان عزیز ما با خلاقیتهای علمی و خلق فرصتهای جدید علمی، همچنین ایجاد مجموعههای دانشبنیان نشان دادند که در این راه ارادهای قوی دارند، هر چند که نظام سلطه و اقمارشان از همه ظرفیتهای خود استفاده کردند تا ایران را در عقبماندگی قرار دهند، اما جوانهای ما نشان دادند در همه عرصهها خلاقیت دارند. اگر امروز امنیت داریم به دلیل خلاقیت همین جوانهایی است که قدرت بازدارندگی و فناوریهای نظامی جمهوری اسلامی ایران را به شدت بالا بردهاند. اگر ما امروز میتوانیم در عرصه هستهای حرفی برای گفتن داشته باشیم، برای این است که جوانان رعنای ما توانستند غنیسازی هستهای را تا ۶۰ درصد افزایش دهند؛ همه اینها یعنی ما در این حوزه ظرفیتها و استعدادهای بزرگ بالقوه و بالفعلی داریم که اگر دولت در این زمینه برنامهریزی جدی داشته باشد، همه عرصههای کشور تحت تأثیر رشد علمی کشور قرار خواهند گرفت و میتوانیم از این رشد علمی در استقلال کشور و روندی که منجر به رفاه عمومی کشور شود، استفاده و نقشآفرینی کنیم. امیدوار هستیم دولت جدید، دولتی باشد که هم به موضوع فناوری و مجموعههای دانشبنیان و هم دیپلماسی اقتصادی توجه ویژه داشته باشد و هم اینکه در عرصههای سیاسی، بتواند رجوع به مردم را به عنوان برنامههای مهم خود در نظر بگیرد. انشاءالله بعد از هشت سال شاهد یک روند رو به رشد خواهیم بود تا بتوانیم عقبگردهای دولت در این مدت را جبران کنیم.