انتخابات امسال در حالی برگزار میشود که به لحاظ وضعیت اقتصادیـ معیشتی، از حدود سه سال گذشته، معیشت مردم در فشارهای دشواری قرار گرفته است. طبیعی است که در این شرایط، مباحث اقتصادیـ معیشتی یک محور مهم و تعیینکننده در انتخابات خواهد بود و همه جریانهای سیاسی در شعارها و برنامههای انتخاباتی خود قطعاً به آن توجه خواهند کرد. در واقع، آنچه در ارتباط با وضعیت اقتصادی کشور بیش از همه حائز اهمیت بوده و میتواند مورد توجه جریانهای سیاسی در انتخابات باشد، دو واقعیت مهم است؛ اولی عبارت است از اوضاع نامطلوب معیشت مردم، به گونهای که در این اوضاع، شاهد افزایش نرخ تورم، بیکاری، بیثباتی اقتصادی و... هستیم. واقعیت دیگر هم همانا ضعف کارنامه اقتصادی دولت و نارضایتی از عملکرد هشت ساله دولت کنونی است. بر این اساس، اگر قرار باشد شعارهای اقتصادی رأی مردم را سامان دهد، این شعارها باید حاوی دو خصیصه باشد؛ انتقاد از دولت و عملکرد اقتصادی آن و وعده حل مشکلات اقتصادی. البته باید توجه داشت که هر وعدهای برای حل مشکلات اقتصادی نمیتواند در جلب آرا مؤثر باشد، بلکه تنها آن دسته از شعارهای اقتصادی میتواند آرای مردم را به خود جلب کند که معطوف به تأمین منافع کنونی آنها باشد.
مسائل اقتصادی و انتخابات
وضعیت اقتصادی حداقل از سه طریق یا به سه نحو بر انتخابات و بازی جریانهای سیاسی تأثیر میگذارد:
1ـ باتوجه به ضعف کارنامه اقتصادی دولت، به طور طبیعی دولت و جریان متبوع آن در موضع پاسخگویی قرار دارند. این امر ضمن اینکه فرصتی برای جریان رقیب دولت به شمار میآید، جذابیت به کارگیری زبان و ادبیات انتقادی(در انتقاد از سیاستها و کارنامه عملکرد اقتصادی دولت) از سوی کاندیداهای جریان اصولگرا را بالا میبرد.
2ـ باتوجه به نامطلوب بودن اوضاع اقتصادی و این واقعیت که افکار عمومی تشنه دریافت پاسخی معتبر و البته آنی برای حل مشکلات اقتصادی خود میگردد، امکان طرح شعارها و وعدههای اقتصادی پوپولیستی را تقویت میکند.
3ـ باتوجه به گره خوردن حل مشکلات اقتصادی به گشایش در وضعیت روابط و سیاست خارجی کشور، نقش متغیر روابط خارجی در انتخابات بسیار برجسته و تعیینکننده خواهد بود.
ضرورت تغییر انگارهها
واقعیت آن است که مسائل اقتصادی امروز مهمترین مسئله کشور است و انتخابات به هر ترتیب و کیفیتی که باشد، نتیجه آن باید وضعیت اقتصادی موجود را تغییر دهد. بنابراین، سؤالی که اینجا مطرح میشود این است که باتوجه به تأثیرات احتمالی متغیرهای اقتصادی بر وضعیت انتخابات، آیا امکان تغییر وضعیت اقتصادی کشور وجود دارد؟ پاسخ آن است که با توجه به تأثیری که وضعیت اقتصادی موجود بر انتخابات خواهد گذاشت، به طور طبیعی چنانچه به صورت بیطرفانه و بیمسئولیت با این وضعیت مواجه شویم، بدون شک انتخابات نمیتواند منتج به حل مشکلات اقتصادی شود. درواقع، اگرچه مشکلات اقتصادی در کشور وجود دارد، اما راهحل آنها نه در پذیرش تبعات محتمل این مشکلات بر انتخابات است. به طور دقیقتر باید گفت، اگرچه مشکلات اقتصادی وجود دارد و خواه یا ناخواه این مشکلات بر کیفیت انتخابات در ایران تأثیر میگذارد، اما باید توجه داشت که راهحل رهایی از تأثیرات نامطلوب مشکلات اقتصادی بر انتخابات و اینکه انتخابات بتواند چاره مشکلات اقتصادی باشد، تغییر برخی انگارهها و ذهنیتهای رسوبیافته نسبت به مشکلات اقتصادی است. همانگونه که در بالا گفته شد، اینکه تصور شود کسی یا جریانی با انتقاد از برخی سیاستهای دولت مستقر یا دادن وعدههای پوچ و پوپولیستی یا گره زدن حل مشکلات کشور به مسائل سیاست و روابط خارجی در حالی که عمدتاً منشأ داخلی دارند، میتواند مشکلات اقتصادی موجود را حل کند، تصوری غلط است. به بیان دیگر، مشکلات اقتصادی ایران و ایرانیان نه با تند و تیز صحبت کردن و همهچیز را به باد انتقاد گرفتن حل میشود، نه با دادن وعدههای پوچ و بیاساس و غیرمنطبق با وضعیت اقتصادی کشور و نه راهحل آنها در وین و ژنو و نیویورک قرار دارد. مشکلات اقتصادی ایران به طور عمده منشأ داخلی دارد و بخش عمده آنها حتی قبل از اعمال تحریمهای فلجکننده دشمنان جنایتکار ملت ایران وجود داشته است. بنابراین، اگرچه تحریم در تشدید این مشکلات تأثیر گذاشته، اما همه این مشکلات با رفع تحریم حل نمیشود. کلید حل این مشکلات در داخل کشور وجود دارد که باید با سرپنجه تدبیر ایرانیان حل و رفع شود. در همین راستا، باید متذکر شد که تصور اینکه مشکلات اقتصادی ایران را میتوان در بازهای کوتاهمدت حل کرد و رونق و رفاه را به ارمغان آورد، تصور غلطی است و یکی از معیارهای تشخیص پوپولیستی بودن شعارهای اقتصادی در انتخابات، توجه به همین نکته است. توجه به آنچه گفته شد در انتخابات و در ادبیات، گفتمان و شعارهای کاندیداهای مختلف و دقت در نوع انتخاب بر این مبنا؛ یعنی دقت در اینکه کدام کاندیداها برای حل مشکلات اقتصادی، اولاً شناخت درستی از واقعیتهای اقتصاد ایران دارد؛ ثانیاً حل این مشکلات را با اتکا به ظرفیتهای داخل کشور میداند و برای عملی کردن این موضوع نیز برنامه و روش منطقی و مبتنی بر واقعیتهای موجود اقتصاد ایران دارد، میتواند ضامنی برای گرهگشایی از وضعیت اقتصادی کشور باشد. بر این اساس، مردمی که مشکلات اقتصادی دارند و کم و بیش تار و پود زندگی آنها آمیخته به این مسائل است، باید دقت کنند تا بین شعارهایی مانند فیلترینگ، ولنگاری فرهنگی و... و از سویی، شعارهای معطوف به حل مشکلات اقتصادی مانند جوانگرایی، شایستهسالاری و... شعاری را انتخاب کنند که با ماهیت مشکلات آنها تناسب دارد.
سخن پایانی
انتخابات در کنار برکات گوناگونی که در عرصههای بینالمللی میتواند داشته باشد، در عرصه داخلی نیز میتواند به صحنه تحول اندیشه بنیادین حکمرانی و رقم خوردن سرنوشت یا تعیین آن تبدیل شود که از سوی مردم و با رأی آگاهانه آنها رقم میخورد. بنابراین، به میزانی که مردم در کیفیت رقم خوردن این امر دقت و حساسیت داشته باشند، نقشآفرینی آنها در تعیین سرنوشتشان بهتر خواهد بود. این امر علاوه بر اجر اخروی، بهبود وضعیت زندگی مادی و دنیوی را نیز در پی خواهد داشت. بر این اساس، اکنون که وضعیت اقتصادی کشور نامطلوب ارزیابی میشود، گزاف نیست اگر بگوییم بخش عمده آن محصول نوع انتخاب مردم در انتخاباتها بوده است. مواجهه عقلایی با این وضعیت واجد این درس و عبرت برای همگان است که با استفاده از تجربههای گذشته، با رویکرد تغییر و نه امتداد وضع موجود، در مسیر تکرار نکردن خطاهای گذشته قدم برداریم.